نقش مردم ایران در تفاهم هسته‌ای لوزان

سه شنبه, 18ام فروردین, 1394
اندازه قلم متن

lausanne-94واقعیت آن است که موضوع رسیدن به تفاهم با جامعه بین‌المللی، نه به خاطر خواست ملت و اراده ملت، بلکه بر اساس خواست حکومت و اراده رهبر آن بوده است. مردم ایران در این موضوع، هیچ نقشی نداشته‌اند. حکومت اسلامی، سنگی را به دست تندروهای نظامی و سیاسی خود به داخل چاه انداخت، و باز همین حکومت اسلامی، اراده کرد، این سنگ را به دست میانه‌روهای نظامی و سیاسی خود از چاه در آورد.

۱۳ فروردین ۹۴ روز خاصی در تقویم سی و شش ساله ی جمهوری اسلامی است؛ روز تفاهم با جامعه ی بین الملل بر سر چگونگی تولید انرژی هسته ای. موضوعی که حکومت اسلامی ایران، سال ها درگیر آن بود، و به خاطر آن تا مرحله ی جنگ نیز پیش رفت.

کشمکش جمهوری اسلامی با جامعه ی جهانی، ۱۲ سال به طول انجامید، که حاصلی نداشت جز تحریم های کمرشکن اقتصادی، و چرخش چند هزار سانتریفیوژ برای غنی سازی اورانیوم در نطنز و فردو، و راه اندازی یک تاسیسات آب سنگین در اراک.

امریکا و اسراییل در این مدت برای جلوگیری از دستیابی جمهوری اسلامی به انرژی اتمی مخرب، به خرابکاری صنعتی از طریق بدافزار «استاکس نت»، و نیز ترور متخصصانی که در انجام پروژه های هسته ای نقش داشتند، دست زدند که عملیات موفقیت آمیزی بود ولی اثری در کند شدن روند برنامه های اتمی-نظامی جمهوری اسلامی نداشت.

جمهوری اسلامی، بر خلاف انتظار غرب و اسراییل، به جای کوتاه آمدن از مواضع هسته ای خود، به تهدید مستقیم اسراییل دست زد و ادعا کرد که خواهان محو اسراییل از روی نقشه ی جهان است. از سوی دیگر سرداران سپاه، گاه و بی گاه، از غرب دعوت به حمله به ایران می کردند تا درس خوبی به آن ها داده شود. در کنار تکمیل پروژه های اتمی، موشک های دوربرد و بالستیک جمهوری اسلامی نیز که قادر به حمل کلاهک های سبک بود، یک به یک به فضا پرتاب می شد، و نگرانی جامعه جهانی و اسراییل را از دستیابی جمهوری اسلامی به بمب اتمی و توانایی پرتاب آن به نقاط دوردست تشدید می کرد.

اما تحریم های بین المللی، کمر اقتصاد ایران را شکست. اثرات داخلی این تحریم ها، در روند افزایش تورم و قیمت کالاها خود را نشان داد. تهدیدهای بین المللی برای اعمال تحریم های بیشتر همچنان ادامه داشت.

با روی کار آمدن دولت روحانی، تلاش برای کاهش تنش اتمی و تحریم ها آغاز شد. در آخرین مرحله مذاکرات، که در روزهای آغازین سال ۹۴ در لوزان برگزار شد، جمهوری اسلامی و کشورهای پنج به علاوه ی یک، بالاخره بر سر مواردی از کاهش تولیدات هسته ای ایران و نیز تحریم ها به تفاهم رسیدند. ضرب الاجل برای رسیدن به توافق بود، ولی ظاهرا بحث ها آن قدر در هم گره خورده بود، که طرفین ترجیح دادند ابتدا تفاهم نامه ای را که به صورت بیانیه ی مطبوعاتی نوشته شده بود، از طریق رسانه های بین المللی، به اطلاع مردم جهان برسانند، و تا ماه ژوئن نیز، توافق نهایی را امضا کنند.

به دنبال رسیدن به تفاهم مشترک، عده ای از مردم و بخصوص جوانان، در شهرهای مختلف ایران، به خیابان ها آمدند، و با رنگ کردن صورت و به دست گرفتن پرچم جمهوری اسلامی، به شادی و پایکوبی پرداختند. روز ورود هیات مذاکره کننده ی ایرانی، عده ای از جوانان در فرودگاه به استقبال ظریف و همراهان اش رفتند.

گروهی از ناظران و تحلیل گران سیاسی، در اثر وجد عمومی، رسیدن به این تفاهم را پیروزی بزرگ برای ایران دانستند. بخشی کوچک تری اما منتظر اعلام نظر سید علی خامنه ای، و نیز عوامل نظامی و قضایی و قانون گذار جمهوری اسلامی ماندند؛ کسانی که قدرت اصلی را در اختیار دارند، و بی اجازه ی آن ها، قوه ی مجریه قادر به انجام هیچ مذاکره و رسیدن به هیچ تفاهم و توافقی نیست.

در این چند روزه اما، خبری از رهبر انقلاب به گوش نرسیده است. اخبار منتشر شده در سایت های تسنیم – وابسته به سپاه پاسداران-، فارس -وابسته به اطلاعات-، رجا نیوز -وابسته به مخالفان دولت روحانی-، و انصار حزب الله، چیز زیادی در مخالفت یا موافقت با این تفاهم نامه ننوشته اند. امام جمعه ی تهران و امام جمعه مشهد، رسیدن به تفاهم را تایید نسبی کرده اند. حسین شریعتمداری، با ذکر یک جمله، نظر خود را در باره ی این تفاهم نامه بیان کرده است: «اسب زین شده را دادیم و افسار پاره تحویل گرفتیم».

در تفاهم نامه ای که برای رسانه ها خوانده شد، موضوع سایت فردو، و کاهش سانتریفیوژهای آن به هزار عدد و تحویل دادن ۹۸ درصد اورانیوم غنی شده توسط جمهوری اسلامی، از مواردی بود که احتمال مخالفت شدید تندروها با آن می رفت. سایت تسنیم، در مطلبی، خواهان اجرای طرح «سلام بر فردو» شده و با غم و اندوه نوشته است: «اهمیت فردو از سویی به آن است که این مجتمع میراث مجاهدت دشمن شکن شهیدانی چون مصطفی احمدی روشن است و از سوی دیگر اسلوب دشمن در تسخیر فردو عینا همان الگوی تصرف جمهوری اسلامی است؛ یعنی حفظ پوسته و نمای بیرونی و استحاله و تهی کردن از درون که این روزها در همین هزار سانتریفیوژ نمایشی تهی از مواد هسته ای متجلی شده است.»

هنوز تا اظهار نظر قطعی سید علی خامنه ای، نمی توان به میزان موافقت صاحبان اصلی قدرت در جمهوری اسلامی نسبت به این تفاهم نامه پی برد.

اما، در میان نیروهای اپوزیسیون، و شبه اپوزیسیون جمهوری اسلامی، خوشبینی و ابراز شادی نسبت به این تفاهم نامه متفاوت بود؛ عده ای آن را گام بلندی دانستند که می تواند جلوی وقوع جنگ را بگیرد و به اقتصاد ایران کمک کند. عده ای دیگر اما، آن را بازی دیگری از سوی جمهوری اسلامی قلمداد کردند و بی اعتمادی خود را نسبت به این تفاهم نامه ابراز نمودند.

واقعیت آن است که موضوع رسیدن به تفاهم با جامعه ی بین المللی، نه به خاطر خواست ملت و اراده ی ملت، بلکه بر اساس خواست حکومت و اراده ی رهبر آن بوده است. مردم ایران در این موضوع، هیچ نقشی نداشته اند. حکومت اسلامی، سنگی را به دست تندروهای نظامی و سیاسی خود به داخل چاه انداخت، و باز همین حکومت اسلامی، اراده کرد، این سنگ را به دست میانه روهای نظامی و سیاسی خود از چاه در آورد. مردم، چون همیشه، بیننده هستند و هیچ نقشی در این رویداد ندارند.

آنچه در این میانه از یادها رفته، و کمتر به آن پرداخته می شود، موضوع حقوق بشر و زندانیان سیاسی و رهبران محصور جنبش سبز است. این موضوعی است که حکومت نه به آن پرداخته، و نه ظاهرا قصد پرداختن به آن در آینده ای نزدیک دارد. در این جا نقش مردم و اهل رسانه و نویسندگان مسوول و فعالان حقوق بشری، پر رنگ می شود، و از آنان انتظار می رود، به جای تمرکز بر بازی اتمی حکومت، که خود آغازگر آن بوده، و اکنون نیز خود خواهان پایان دادن به آن است، روی موضوع حقوق انسان ها در ایران متمرکز شوند، و راهی برای خروج از بن بست سیاسی-اجتماعی ایران بیابند. تلاش برای احقاق حقوق انسانی، نباید به هیچ دلیلی تعطیل یا کم‌رنگ شود.

البته، مشاهده ی شادی مردم، اهل فرهنگ و قلم را شاد می کند. باید با شادی مردم همراه بود، و از کاهش خطر جنگ اظهار خرسندی کرد، اما هرگز از یاد نبرد که این حکومت اسلامی بوده که با رفتار و گفتار و تفکر خود، مشکلات بزرگ آفریده، و اکنون نیز این حکومت اسلامی است که می خواهد به هر دلیل، این مشکلات را کاهش دهد.

ف. م. سخن

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.