دولت جمهوری اسلامی حاکم بر ایران چندی است که برخلاف عرف این سرزمین به اعزام قوای نظامی به خارج از ایران پرداخته است. پس از عراق نوبت به کشور سوریه رسید. کشور سوریه دارای نظام تک حزبی حزب بعث با ایدئولوژی ناسیونالیسم عربی اتخاذ شده از مصر دوران عبدالناصر است. اکثریت مردم مسلمان سنی مذهب و بقیه علوی و مسیحی هستند. ولی با ازدیاد قشر تحصیل کرده، بویژه بخشی که به اروپا فرستاده شد، برای خیلی از آنها مذهب یا کاملا بیمعنی شد و یا لااقل اهمیت اولیه خود را از دست داد. دور شدن تحصیل کرده ها واقشار مرفه جامعه از مذهبی فعال و سنتی، چهره جامعه را نیز تغییر داد.
سوریه پس از رهائی از یوغ استبداد سلطنتی عثمانی تحت سلطه استعمار فرانسه در آمد. استعمار فرانسه تا آخر جنگ دوم جهانی ادامه یافت. در سال ۱۹۴۶ حکومت جمهوری دمکراسی پارلمانی به نام «جمهوری سوریه» بوجود آمد. این جمهوری حکومتی مدرن و سکولار بود. پس از خاتمه جنگ ۱۹۴۸ با اسرائیل، بحران سیاسی در کشور بالا گرفت. از این موقعیت فرمانده ارتش استفاده نمود و علیه دولت و رئیس جمهور کودتا کرد. چندی بعد هم حافظ الاسد با کودتائی دیگر به حکومت رسید. وی رهبری حزب بعث را که حزبی غیر مذهبی بود بدست گرفت. اسد از خانوادهای علوی مذهب بود. علوی ها اقلیتی مذهبی و نزدیک به تشیع هستند. پس از فوت پدر حزب بعث پسر وی بشار اسد را به رهبری برگزید و بعنوان رئیس جمهور انتخاب کرد. در تمام دوران حکومت این حزب هیچ حزب یا گروه سیاسی دیگری اجازه مخالفت نداشت و این امر باعث ایجاد سیستم دیکتاتوری تک حزبی شد. تا زمانی که مسأله جنگ و خطر آن با اسرائیل وجود داشت حکومت توانسته بود مردم را ساکت نگهدارد. البته تک صداهائی همیشه وجود داشت که با سرکوب شدید توسط سازمان امنیت سوریه روبرو میشد.
از چندی قبل و بویژه پس از ورود آمریکا و قوای ناتو به عراق و سرکوب حکومت سکولار ولی در عین حال دیکتاتوری تک حزبی بعث به رهبری صدام حسین، در بعضی از کشورهای عربی خاور نزدیک و شمال آفریقا ندای آزادی و دمکراسی که به بهار عربی هم معروف گشت، برخاست. آزادیخواهان سوریه هم در شهر حلب دست به تظاهرات برای بازشدن جامعه و استقرار دمکراسی زدند. در این بین چند کشور خلیج فارس شروع به کمکهای مالی به گروهای سنی مذهب جهت مخالفت با رئیس جمهور علوی مذهب کردند. در نتیجه آهسته آهسته این حرکات به جنبشی مسالمت آمیزعلیه حکومت بشاراسد تبدیل شد. دولت سوریه بنا بر ماهیت عدم پذیرش مخالفان به مقابله شدید با این جنبش که آنرا از همان نخست تروریسم نامید، پرداخت. جنبشی که بدون اسلحه آغاز شده بود به این ترتیب و به تحریک بیگانگان و ورود مزدوران عراقی داعش و النصره (از شاخههای القاعده) در کنار «ارتش آزاد» که خواستار دمکراسی است، دست به اسلحه برد و جنگی داخلی را آغاز کرد که نه تنها تلفات جانی و مالی زیادی بجای گذاشته بلکه میلیونها انسان را بیخانمان و آواره جهان کرده است.
در این زمان است که سپاه قدس حکومت اسلامی هم به دستور سپاه که تحت فرمانده ای ولی فقیه قرار دارد با ادعای حفظ مردم شیعه مذهب در سوریه در مقابل قاتلین داعش، به کمک بشار اسد دیکتاتور رفته است.
این داستان چند عیب بزرگ دارد. اول آنکه مردم ایران از قرنها پیش از دخالت در امور دیگر کشورها و سرزمینها خودداری کردهاند و مردمی صلح خواه هستند. دوم اینکه تشکیل ارتش خاصی بنام «سپاه قدس» برای ارسال به خارج از کشور که جز یک نیروی تجاوزگر چیز دیگری معنی نمیدهد میتواند همسایگان ایران را بوحشت اندازد و برای جلوگیری از حمله سپاه قدس به آنها با ایران بجنگ برخیزند. نمونه خواست عربستان سعودی از آمریکا و اسرائیل برای حمله به ایران بر سر جریان انرژی اتمی به اتهام ساختن و داشتن بمب اتم است. سوم به کشتن دادن جوانان ایران به نام دفاع از دین آنهم در خارج از سرزمین ایران منافی منافع ملی و برای کشور و مردم بسیار خطرناک است و خطر کشیدن این سرزمین به جنگی دیگر را به دنبال دارد.
مردم ایران همیشه خواهان مناسبات صلح آمیز، احترام متقابل کشورها و حکومتها و عدم دخالت در سرنوشت ملل و کشورهای دیگر بوده اند. سپاه قدس باید هرچه سریعتر سوریه را ترک کند و به شرکت در کشتار مردم این کشور پایان دهد. انحلال فوری سپاه قدس به همسایگان مان نشان میدهد که مردم ایران تجاوزگر نیستند و به تمام کشورهای دور و نزدیک که با ما دشمنی ندارند به دیده احترام نگاه میکنند و انتظار دارند که این کشورها نیز به کشور ما با احترام برخورد کنند. بیطرفی کامل در جدالهای نظامی بین کشورهای دیگر تا جائی که به سرزمین ما تجاوز نشود لازمه چنین سیاستی است. احترام به خواست ملت صلح دوست ایران و احتراز از جنگ طلبی تحت هر عنوانی به نفع مردم ایران و منطقه است.
کورش افطسی
جمعه ۱۸ دسامبر ۲۰۱۵
