نعمت احمدی: فتح‌الفتوح برجام

جمعه, 8ام مرداد, 1395
اندازه قلم متن

nemat-ahmadi

نعمت احمدی – حقوق‌دان

چرخش سریع و تند حوادث و بازتاب مسائل و موضوعات در مواردی به حافظه تاریخی برخی افراد آسیب می‌رساند. در یک‌سالگی برجام یا همان برنامه جامع اقدام مشترک توافق بین‌المللی بر سر برنامه هسته‌ای ایران با شش کشور مهم دنیا- پنج کشور عضور دائم سازمان ملل به‌اضافه آلمان- که در ١۴ جولای سال گذشته در وین صورت گرفت، فراموشمان شده است که قبل از توافق بین‌المللی در چه جایگاه و موقعیتی بودیم و ٢٠ ماه نفس‌گیر مذاکره تیم کارکشته مذاکره‌کننده ایرانی با گروه ١+۵ چه دستاوردی برای ما به ارمغان آورد؟ می‌دانیم پس از توافق اولیه در ژنو، طرفین مذاکره‌کننده در دو سطح، یکی کارشناسی و دیگری در سطح عالی وزیران به تفاهم اولیه در لوزان سوئیس دست یافته و در چارچوب تفاهم لوزان به توافق وین دست پیدا کردند. ما براساس توافق ژنو چه به دست آوردیم؟ فراموشمان نشود شش قطع‌نامه یا همان «کاغذپاره»‌هایی که رئیس دولت سابق به طنز می‌گفت آن‌قدر صادر کنند که فلان و بهمان بشود، شرایط ویژه‌ای برای ایران به وجود آورده بود که سرانجام ما را بر آن داشت که وارد مذاکره شویم و نتیجه کاملا درخشان آن، سند به‌غایت مهم و بین‌المللی برجام است. برای یادآوری شرایط قبل از برجام مجبور به بیان شرایط ماقبل برجام -یا به‌اصطلاح دوستان روزنامه‌نگار پیشابرجام – هستم. هرچند از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در اقدامی هماهنگ، تحریم‌هایی علیه ایران به‌ویژه از ناحیه آمریکا صادر شد؛ اما تحریم‌هایی که به گفته غربیان برای جلوگیری از تولید سلاح هسته‌ای بود، به قدری گسترده بود و با اتفاق بین‌المللی صورت ‌می‌گرفت که چین و روسیه را هم به امضای قطع‌نامه‌های تحریمی وادار می‌کرد. هرچند کشورهای غربی در هر مورد که قطع‌نامه‌هایی را علیه ایران صادر می‌کردند، مدعی می‌شدند انگیزه صدور قطع‌نامه‌ها جلوگیری از برنامه اتمی ایران است؛ اما پرواضح بود که هدف نهایی از تصویب این قطع‌نامه‌ها به‌زانودرآوردن اقتصاد ایران بود. دایره تحریم‌ها در زمینه‌های مختلف سیاسی، علمی، اقتصادی، خریدوفروش سلاح و مهم‌تر از آن نشانه‌رفتن گلوگاه اقتصادی ایران یعنی صادرات نفت را شامل می‌شد که اگر به توافق نهایی نمی‌رسیدیم، به گفته رئیس‌جمهوری «به‌یقین صادرات نفت ما به تعطیلی کشیده می‌شد». تحریم صادرات نفت ایران و همچنین تحریم بانک مرکزی ایران با تکیه بر شرایط ویژه اقتصادی ایران که نفت پایه و مایه اصلی و پمپاژکننده منابع بودجه‌ای کشور به شمار می‌رود، هم فروش نفت ایران را نشانه رفته بود و هم انتقال پول به سیستم بانکی را فلج می‌کرد. در کنار شورای امنیت و قطع‌نامه‌های آن، کنگره آمریکا و رئیس‌جمهوری آن کشور و اتحادیه اروپا هم تحریم‌هایی را علیه ایران ساماندهی کردند. در نوشتار حاضر صرفا به قطع‌نامه‌های شورای امنیت که ذیل فصل هفتم منشور ملل علیه ایران تصویب شد، می‌پردازم. می‌دانیم که قطع‌نامه‌های شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور ملل، عنوان تهدید یا نقض صلح جهانی را پشتوانه خود دارد. از منظر حقوق بین‌الملل، وقتی قطع‌نامه‌ای ذیل ماده ۴٢ فصل هفتم شورای ملل متحد علیه کشوری تصویب شد، این اجازه را می‌دهد که برای تضمین امنیت دیگر کشورهای عضو، تصمیمات حاد- حتی اگر توسل به نیروی نظامی باشد- اتخاذ شود. به‌همین‌دلیل در هجدهم اسفند‌ماه سال ٨۴ برابر با هشتم مارس ٢٠٠۶ پرونده اتمی ایران در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بسته شد و در همان روز پرونده به شورای امنیت ارجاع داده شد و شورای امنیت هم در دوران دولت احمدی‌نژاد، شش قطع‌نامه علیه ایران صادر کرد؛ قطع‌نامه‌هایی که برای تمام اعضای سازمان ملل لازم‌الاجرا بود. برای جلوگیری از تطویل کلام تنها به یکی از شش قطع‌نامه سازمان ملل یعنی قطع‌نامه ١٩٢٩ این شورا می‌پردازم؛ قطع‌نامه‌ای که در ٩ ژوئن ٢٠١٠ به تصویب شورا رسید و شدیدترین تحریم‌ها را علیه ایران وضع کرد. در واقع قطع‌نامه ١٩٢٩ در نوع خود بی‌نظیر بود و حکایت از آن داشت که با اجرا‌نشدن قطع‌نامه‌های قبلی، شورا خود را مکلف دید شدیدترین قطع‌نامه‌هایی را که امکان تصویب آن می‌رفت، علیه ایران صادر کند. ریاست دوره‌ای شورای امنیت با دولت مکزیک‌بود.

این قطع‌نامه علاوه بر امضای پنج عضو دائم، هفت امضای دیگر را هم به خود اختصاص داد. طُرفه اینکه دولت چین که بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران بود، هم به آن رأی مثبت داد و دو رأی مخالف – برزیل و ترکیه – و یک رأی هم مربوط به دولت لبنان که در رأی‌گیری شرکت نداشت، در مقابل تصمیم اکثریت، بی‌حاصل شد. به بخشی از موارد تحریم که در این قطع‌نامه آمده، اشاره می‌کنم:

به کشورها اجازه می‌دهد محموله‌های دریایی ایران را بر‌اساس قوانین بین‌المللی در آب‌های آزاد بازرسی، توقیف و حتی در صورت لزوم نابود کنند.

*به کشورها اجازه می‌دهد از تأمین سوخت یا ارائه خدمات دیگر به کشتی‌های ایران یا کشتی خارجی حامل محموله‌های غیرقانونی ایران خودداری کنند.

*از کشورها می‌خواهد «مراقب» مبادلات مالی اشخاص یا شرکت‌ها یا افراد و کمپانی‌های ایرانی از‌جمله شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران یا خطوط کشتی‌رانی ایران باشند.

*از کشورها می‌خواهد «مراقب» مبادلات مالی بانک‌های ایرانی از جمله «بانک مرکزی» ایران باشند.

*از کشورها می‌خواهد که با اتخاذ تدابیر لازم از افتتاح شعبه‌ها و نمایندگی‌های بانک‌های ایرانی در قلمرو خود در صورتی که معتقدند چنین شعبی با فعالیت‌های اتمی ایران ارتباط دارند، جلوگیری کنند.

علاوه‌ براین ٢٢ شرکت و مؤسسات متهم به ارتباط با فعالیت موشکی و هسته‌ای از‌جمله دانشگاه صنعتی مالک اشتر و چندین مرکز تحقیقاتی و مالی از جمله «قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا» و همچنین چندین نهاد زیرمجموعه خطوط کشتی‌رانی ایران در فهرست تحریم‌ها قرار گرفتند. به دیگر قطع‌نامه‌ها نمی‌پردازم که هر‌کدام از آنها، محدودیت‌ها و لطمه‌های خود را دارد. حال پرسش این است؛ دوستانی که دلواپسانه مدعی‌اند «برجام برای ایران توفیقی نداشت» چگونه می‌توانند خود را قانع کنند و بگویند برجام برای ایران سودی نداشت؟

برجام علاوه بر زدودن ابرهای تیره بی‌اعتمادی از آسمان سیاسی ایران و دورکردن سایه جنگ که بختک‌وار بر سرمان سایه افکنده بود، قطع‌نامه‌های منشور ملل را بدون شلیک یک گلوله با قطع‌نامه همین شورا بی‌اثر کرد؛ حادثه‌ای که در عمر شش‌دهه‌ای سازمان ملل اتفاقی نادر بود. برجام راهکاری حقوقی است که با تکیه بر آن توانستیم با قطع‌نامه جدیدی از شورای امنیت، قطع‌نامه‌های فصل هفتمی آن را بی‌اثر کنیم. به باور هر منصف بی‌طرف، تصویب برجام «فتح‌الفتوحی» بود که آثار خیر آن بر کسی پوشیده نیست؛ اما هستند دلواپسانی که دوست دارند همیشه نیمه خالی لیوان و بخش سیاه هر واقعه را در نظر داشته باشند و مردم هم این جریان را به‌خوبی می‌شناسند و تحت‌تأثیر آن نیستند؛ بااین‌حال بر همه چهره‌های دانشگاهی و کارشناسان و البته خود مسئولان محترم وزارت خارجه فرض است با برشمردن آنچه بود و آنچه شد، از این افتخار دیپلماسی ایران همواره صیانت کنند و دفاع از آن را شامل مرور زمان ندانند.

از: شرق

be kanal site Melliun Iran bepeyvandid


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.