با واژهی “بردگان معاصر” نخستین بار در تریبونال خشونت علیه زنان، در چهارمین کنفرانس جهانی سازمان ملل در پکن آشنا شدم. در این تریبونال که یک روز کامل به طول
انجامید، چندین زن روایات بردگی جنسی خود در دست قاچاقچیان بین المللی در کشورهای آمریکای لاتین و آسیای جنوب شرقی، و سرانجام چگونگی رهایی از دست شبکه جنایتکاران بین المللی را برای شرکت کنندگان شرح دادند.
در سال ۱۸۶۰ در آستانهی جنگ داخلی در آمریکا، یک سرشماری ملی صورت گرفت که یکی از فرآیندهای آن شمارش دقیق ۳۹۵۳۷۶۱ برده در آمریکا بود. این رقم ۶/۱۲ درصد از کل جمعیت را تشکیل میداد. این آخرین سرشماری تاریخ در زمینهی تعداد بردگان در جهان میباشد.
از زمان منسوخ شدن برده داری به صورت قانونی، برده داری به اشکال گوناگون در کشورهای مختلف صورت گرفته و شمارش دقیق آن امری است که با چالشهای عدیدهای مواجه است.
در اوایل قرن بیستم بود که کارزاری بر علیه “تجارت اسرای سفید” برپا گردید. این واژه برای فحشای اجباری در آمریکا به کار گرفته شده و به این اعتبار، قانون منع “قاچاق بردگان سفید” در سال ۱۹۱۰ در آمریکا تصویب گردید. این قانون که همچنین قانون من(Act Mann) هم خوانده میشود، نخستین قانون بر علیه قاچاق انسان بود که حمل و نقل زنان و دختران را به منظور فحشا جرم محسوب کرده؛ از اینرو واژهی “برداری معاصر” و یا “برده داری مدرن” در درجهی اول تصاویر زنان و دخترانی را به ذهن میآورد که در دست جنایتکاران از ابتداییترین حقوق و آزادیهای خود محروم هستند. اما گفتمان کنونی در زمینهی برده داری مدرن تنها به اسارت جنسی زنان و دختران محدود نمیگردد و طیف وسیعی از انسانها را در شرایطی که آزادی و حق انتخاب از آنها سلب گردیده، دربرمیگیرد.
روشن است که در قرن بیست و یکم گفتمان و مباحثهی برده داری مدرن با قوانین کار، شرایط کارگران و محیط کار، مهاجرت و سیستم قضایی کشورهای مختلف، حقوق بشر و استاندارهای کار در تلاقی قرار میگیرد. به این اعتبار طیف نیروهایی که در کنار یکدیگر در برابر برده داری مدرن و اشکال متنوع آن قرار میگیرند، از بنیاد واک فری(Walk Free) تا سازمان ضد برده داری جهانی((Anti Slavery International، یا پاپ رهبر کاتولیکهای جهان، تا دولت آمریکا -که هر ساله گزارش مشروحی در زمینهی قاچاق انسان در عرصهی جهانی تهیه میکند-، تا نیروهای مترقی، هواداران حقوق بشر، حقوق مدنی، فمنیستها و سازمانهای غیر انتفاعی مدافع حقوق زنان را شامل میشود و میتوان گفت که برده داری مدرن، طرفداران آشکار و شناخته شدهای ندارد.
تعریف برده داری مدرن
با اینکه تعریفهای متفاوتی از برده داری مدرن وجود دارد، گزارش جهانی برده داری در سال ۲۰۱۶ به طور ساده آن را “گرفتن آزادی و نقض حقوق دیگران” تعریف میکند. زمانیکه فردی، اختیار و حق خود را بر بدنش از دست میدهد، حق انتخاب یا امتناع از کار اجباری ندارد، آزادی از وی سلب میشود، مورد خشونت، تهدید و سواستفاده قرار میگیرد و امکان تغییر شرایط نابسامان و نامطلوب خود را از دست میدهد، در حقیقت با قربانیان اسارت و برده داری مدرن مواجه میشویم.
از مصادیق برده داری مدرن، میتوان از برده داری به دلایل قومی، خانوادگی، نژادی، طبقاتی، بردگی جنسی، بردگی مهاجران، ازدواج های زود هنگام کودکان، کودکان کار، قاچاق انسان، کودکان سرباز و موارد دیگر نام برد.
سازمان ملل متحد نیز برده داری مدرن را چنین توصیف میکند: “در حالیکه اشکال و فرمهای برده داری سنتی و مدرن بسیار متفاوت میباشد، نقض حقوق بشر و کرامت انسانی نقطهی مرکزی و قلب هر دو شیوه و عملکرد است”.
تصویر جهانی برده داری مدرن
قاچاق انسان یکی از سودآورترین تجارتهای دوران معاصر است. تعداد افرادی که در جهان مورد قاچاق قرار میگیرند، ۲۱ میلیون نفر تخمین زده میشود. از این فعالیتها سودی به میزان ۳۲ میلیارد دلار کسب میگردد.
در جهانِ قرن بیست و یکم، هنوز ۲۹ کشور به پروتکل جهانی منع قاچاق انسان نپیوستهاند.
در گزارش سال ۲۰۱۶ سازمان بین المللی کار، ۲۱ میلیون نفر از قربانیان کار اجباری هستند که از این تعداد ۴/۱۱ میلیون زن و دختر و ۵/۹ میلیون مرد و پسر میباشند. همچنین از این میزان، تخمین زده میشود که ۱۹ میلیون نفر مورد بهره برداری و استثمار توسط افراد و بنگاههای تجاری قرار گرفته و ۲ میلیون نفر توسط دولتها و یا گروههای مسلح یاغی، مورد اذیت و آزار قرار میگیرند. از آمار ۱۹ میلیونی که مورد بهره برداری و اسارت افراد و بنگاههای تجاری قرار دارند، ۵/۴ میلیون نفر قربانیان اسارت جنسی هستند.
کار اجباری که یکی از اشکال برده داری مدرن است، سودی معادل ۱۵۰ میلیارد دلار تولید میکند. کار اجباری به طور عمده در کار خانگی، صنایع کشاوری، ساختمانی، تولیدی و فحشا تمرکز دارد. کارگران مهاجر و مردم بومی، بهویژه در عرصهی کار اجباری از آسیب دیده ترین بخشهای اجتماع هستند.
بردگی مدرن کارگران- بهویژه کارگران مهاجر
سازمان بین المللی کار و سایر نهادهای بین المللی “بردگی مدرن”را از سایر انواع نقض حقوق انسانی به دلیل خصوصیات ویژهی قربانیان این پدیده، مورد تمایز قرار میدهند.
یک انسان قربانی اسارت و بردگی مدرن تلقی میگردد، چنانچه:
۱- مجبور به انجام کار با تهدید فیزیکی و روانی باشد.
۲- در مالکیت و کنترل کارفرما باشد و این کنترل توسط اذیت و آزار، تهدید، ارعاب فیزیکی و یا روانی اعمال گردد.
۳- تبدیل شدن انسان به کالا و شئ که مورد خرید و فروش قرار گرفته و مایملک یک فرد قرار گیرد.
۴- از نظر فیزیکی در بند و محدودیت قرار داشته و آزادی رفت وآمد، نقل و انتقال از وی سلب گردد.
کارگران مهاجر ۳/۱۵۰ میلیون از ۲۳۲ میلیون مهاجر جهان را تشکیل میدهند. این آمار ۷/۷۲ درصد مهاجرینی را که درسن کار(۱۵ سال به بالا) هستند، رقم میزند. از ۶/۲۰۶ میلیون جمعیتِ مهاجر ۱۵ سال به بالا، ۷/۸۳ میلیون مرد و ۶/۶۶ میلیون زن میباشند.
از ۱/۶۷ میلیون کارگران خانگی در جهان ۵/۸ میلیون یا ۴/۷۳ درصد از تمام کارگران خانگی، زن هستنند. این گزارش سازمان بین المللی کار که در ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ به چاپ رسیده، همچنین نشان میدهد که کارگران خانگی زن بیشترین تمرکز را در منطقهی جنوب شرقی آسیا و پاسیفیک به میزان ۲۴ درصد داشتهاند. بعد از آن اروپای شمالی، جنوبی و غربی یا ۱/۲۲ درصد کارگران خانگی زن و کشورهای عربی با ۱۹ درصد کارگران خانگی زن، سه بخش از جهان از کنونی میباشند که بیشترین تمرکز کارگران خانگی زن در آنها وجود دارند.
اسارت مدرن و کودکان
در کنوانسیون حقوق کودکان که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسیده، هر انسانی زیر ۱۸ سال، کودک تعریف شده است. کودکانی که قربانیان اسارت و برده داری مدرن هستند، به طور عمده در گروه بندیهای زیر قرار دارند:
۱- کودکانی که مورد اذیت و آزار قرار گرفته و در صنایع پورنوگرافی، فحشا، فعالیتهای غیر قانونی در زمینهی حمل ونقل مواد مخدر و سایر کارهای غیرقانونی، اجبار به گدایی، دزدیهای کوچک و غیره مورد بهره برداری قرار میگیرند.
۲- کار اجباری کودکان در صنایع کشاورزی، کارخانهها، ساختمان سازی، کورههای آجرپزی، معادن، رستوران ها و مناطق توریستی.
۳- کودکانی که در مناطق جنگی توسط نیروهای مسلح به اسارت گرفته شدهاند و در واقع کودکان سرباز هستند. اما کودکان مورد استثمار در مناطق جنگلی تنها محدود به کودکان سرباز نمیشوند، بلکه از بسیاری کودک در این مناطق برای بارکشی و حمل و نقل سواستفاده میشود و کودکان دختر مورد ازدواجهای اجباری قرار میگیرند و در واقع تحت لوای “همسر”، مورد اسارت جنسی جنگ جویان و یاغیان قرارمیگیرند.
بر اساس گزارش یونیسف، ۳۰۰ هزار سرباز کودک در ۳۰ منطقهی جهان مورد بردگی و اسارت قرار دارند و سن برخی حتی کمتر از ۱۰ سال است. این کودکان بهویژه مورد آسیبهای روانی دراز مدت قرار گرفته که بر کل زندگی آنان در صورتی که حتی نجات یابند، سایه خواهد افکند.
۴- کودکانی که کار خانگی میکنند و ساعتهای طولانی به کارگرفته میشوند، در شرایط غیر بهداشتی قرار دارند، مورد اذیت و آزار فیزیکی و روانی قرار گرفته، برای دستمزد اندک و یا حتی بدون دستمزد، به دور از منزل و وابستگان خود به کار مشغولاند.
براساس گزارش سازمان بین المللی کار در سال ۲۰۱۲، ۱۶۸ میلیون کودک کار وجود دارد که بین سنین ۵ تا ۱۷ سال قرار دارند. ۵ درصد از کودکان کار در شرایط غیر قابل تحمل و مرگبار قرار دارند.
برده داری مدرن در ایران
در گزارش واک فری آمده است که ایران با ۴۹۵۳۰۰ نفر قربانی، در رتبهی بیستم شاخص جهانی بردهداری مدرن قرار دارد. این تعداد همچنین حدود شش دهم درصد از کل جمعیت ایران را تشکیل میدهند. همچنین ایران یکی از سهلانگارترین کشورها در زمینهی اقدامات برای مقابله با برده داری مدرن شناخته شده است.
در گزارش سال ۲۰۱۵ وزارت امور خارجهی امریکا که در زمینهی قاچاق انسان در سطح جهان هر ساله به چاپ میرسد، با در نظر گرفتن و اشاره به اینکه آمار و اطلاعات دقیقی در زمینهی قاچاق انسان و برده داری مدرن در ایران در اختیار نمیباشد، به موارد زیر اشاره شده است.
در این گزارش آمده است که در خلال سالهای ۲۰۱۵-۲۰۰۹، زنان و دختران به طرز فزایندهای از مسیر ایران به کشورهای حوزهی خیلج فارس برده شدهاند تا در اختیار گروههایی که این زنان و دختران را مورد اسارت جنسی و یا ازدواج اجباری قرار میدهند، بگذارند. همچنین موارد گدائی اجباری کودکان، به ویژه کودکان افغانستانی، اذیت و آزار فیزیکی و روانی و اعتیاد از روشهایی است که برای نگه داشتن افراد در اسارت مدرن به کار گرفته میشود. به کار گرفتن مردان و پسران افغانستانی برای کار اجباری در کشاورزی و ساختمان، از دیگر مواردی است که این گزارش بر آن اشاره دارد؛ به علاوه که آمده است پسربچههای افغانستانی در مواردی در خطر سواستفادهی جنسی کارفرمایان میباشند.
شاخص برده داری مدرن در سال ۲۰۱۶
بنیاد “واک فری”(Walk Free) توسط اندروفاست، میلیاردر استرالیایی در سال ۲۰۱۳ آغاز به کار کرده است. این بنیاد، هر ساله گزارشی در زمینهی ابعاد برده داری مدرن در کلیهی کشورها و همچنین کوشش دولتها برای مقابله با برده داری مدرن، در قالب آماری ارائه میدهد. براساس گزارشات این بنیاد در ۲ سال گذشته ۲۸ درصد شمار کسانی که در اسارت مدرن بسر میبرند، افزایش یافته و در سال ۲۰۱۶، ۸/۴۵ میلیون نفر تخمین زده میشود که البته به گفتهی مسئولان واک فری، این افزایش آمار احتمالاً به دلیل توانمندتر شدن این بنیاد، در شناسایی افراد بیشتری تحت عنوان برده باشد.
این گزارشِ شاخص برده داری مدرن در سال ۲۰۱۶، با ۴۲ هزار مصاحبه به ۵۳ زبان مختلف، به این نتیجه میرسد که شکلی از برده داری مدرن در ۱۶۷ کشور به گونهای وجود دارد. بیش از نیمی از این ۸/۴۵ میلیون نفر، در ۵ کشور هند، چین، پاکستان، بنگلادش و ازبکستان قرار دارند. هند به تنهایی قریب ۳۵/۱۸ میلیون نفر از این تعداد را در بر میگیرد و همچنین بر اساس گزارش واک فری در سال ۲۰۱۶ کشورهای کره شمالی، ایران، اریتره، هنگ کنگ و سودان جنوبی از سهلانگارترین کشورها در قبال اقدامات و سیاستها برای پایان بخشیدن به اسارت و بردگی مدرن هستند. دولتهایی که کاملترین اقدامات را برای مبارزه با بردگی مدرن انجام داده اند، عبارتند از: هلند، امریکا، بریتانیا، سوئد، استرالیا و پرتغال.
براساس آمارهای بنیاد واک فری، از ۸/۴۵ میلیون بردگان معاصر، ۶۸ درصد در بند کار اجباری قرار دارند (سازمان بین المللی کار -۲۰۱۲) و از هر سه قربانی اسارت مدرن، یک نفر کودک محسوب میگردد. همچنین متجاوز از نیمی از بردگان معاصر زنان و دختران هستند (سازمان بین المللی کار – ۲۰۱۲). از این رو چهرهی بردگان معاصر چون فقرای جهان، چهرهای زنانه میباشد. بردگان معاصر، تولید کنندگان ۱۳۶ محصول از ۷۴ کشور جهان میباشند.
انتقادات نسبت به نحوهی گردآوری آمارهای برده داری مدرن
برخی از پژوهشگران به گزارشاتی که از سال ۲۰۱۳ توسط بنیاد واک فری ارائه داده شده است، انتقاد داشتهاند؛ زیرا چنین استدلال میکنند که این گزارشات چنین تصویری از دنیای کنونی ارائه میدهد که بار مسئولیت و ریشهی برده داری مدرن، در دنیای جنوب(Global South)، یعنی کشورهای سه قارهی آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین میباشد. اکثریت بردگان از این مناطق و اکثریت دولتهایی که در مورد اقدامات در زمینهی از بین بردن بردگی مدرن سهل انکاری میکنند نیز، از دنیای جنوب میباشند. این تصویر در هم پیوستگی دنیای کنونی را نادیده گرفته و گفتمان مسلط دنیای غرب را برای استثمار و بهره گیری از دنیای جنوب و کشورهای عقب نگه داشته شده، نادیده میگیرید.
بنیاد واک فری بردگی مدرن را شامل قاچاق انسان، کار اجباری و ازدواج اجباری برآورد میکند. درنقشه و تصویر جهانی بردگی مدرن، بیشتر آسیا و خاورمیانه، سپس آفریقا و بعد آمریکای لاتین دارای بیشترین تعداد بردگان هستند. اروپای غربی، آمریکای شمالی و استرالیا در مقابل این کشورها هستند که بیشترین اقدامات را داشته و در این شاخص برده داری مدرن از موقعیت به غایت بهتری برخوردار هستند. این تصویر، رنگ آمیزی استعمارگونهای را در ذهن زنده میکند. تصویری که دنیای غرب و یا “دنیای شمال” میبایست به نجات “دنیای جنوب” برخیزد.
واقعیت آن است که نیروهایی که خواهان اجرای عدالت برای قربانیان اسارت مدرن هستند، در خلال دهههای اخیر موفقیتهای چشمگیری نیز داشتهاند که در حد محدود و کوچک آن به عنوان ساکن کالیفرنیای جنوبی، خود در آن شرکت داشته و یا شاهد آن بودهام. نکتهی حائز توجه آن است که برخی از مدافعان مبارزه با بردگی مدرن در حالیکه از یک سو کوشش در تدوین قوانین و سیاستهایی مقابله با کار اجباری، قاچاق انسان و اسارت در سالهای اخیر داشتهاند -و این خود به مثابه گامهای مثبت و موفق در مقابله با بردگی مدرن محسوب میگردد-، اما در همان دوره ما شاهد نقض قوانین و سیاستهای ضد کارگری، ضد مهاجرت و غیره نیز هستیم که فرآیندی جز میسر کردن آسیب پذیری قربانیان بردگی مدرن نیست.
بریجت اندرسون، پرفسور مهاجرت و شهروندی و مدیر پروژهی مرکز مهاجرت، سیاست و جامعه یا همان کامپس (Center on Migration, Policy and Society)، بر این باور است که اقدامات و سیاستهای بر علیه قاچاق انسان توسط دولتها در دنیای شمالی (که شامل اروپا و آمریکای شمالی) میباشد، برای سیاستهای ضد مهاجرین این کشورها به کار گرفته شده است.
شاخص جهانی برده داری مدرن بنیاد واک فری شاخصی است که کشورها را در زمینهی برده داری مدرن، آسیب پذیری شهروندان این کشورها در زمینهی بردگی و پاسخ و اقدامات دولتها برای مقابله با آن درجهبندی میکند.
لازم به ذکر است که درجه بندی در زمینهی اقدامات و سیاستهای دولتها در مقابله با برده داری مدرن در شرایطی که این بنیاد اقدام به این کار نمود، وجود داشته است. وزارت امور خارجه آمریکا، هر ساله گزارش تحت عنوان قاچاق انسانها(Trafficking in Persons) ارائه میدهد و کشورهای جهان را در زمینهی مقابله با قاچاق انسان در سه گروه بندی قرار میدهد. این سوال پیش میآید که چرا بنیاد واک فری شاخص دیگری در این زمینه به وجود آورده در حالیکه این بنیاد از گزارشهای وزارت امور خارجه آمریکا به مثابه منبع آماری برای گزارشات خود استفاده میکند. بنیاد واک فری که یک نهاد غیر انتفاعی است، به نظر میرسد چالشی در زمینهی پیشگامی آمریکا به زعم سیاست خارجه آمریکا در این زمینه داشته باشد.
در پایان شکاف کشورهایی که در گزارش واک فری در زمینهی اسارت مدرن و یا اقدام علیه آن مردود میشوند و یا آنان که مورد تشویق قرار میگیرند، همان شکاف بین “کشورهای پیشرفته”ی اروپا و آمریکای شمالی و “کشورهای در حال توسعه”ی آسیا، آفریقا و آمریکای لانین میباشد. این تصویر مناسبات اقتصادی، تاریخی و سیاسی دو سوی این شکاف را، تاریخ استعمار کشورهای اروپای غربی و آمریکا را در کشورهای سه قاره نادیده میگیرد.
برای مدافعان حقوق بشر و عدالت اجتماعی جهانی دیگر به دور از سیاستهایی که این شکافها را تعمیق بخشد، نه تنها امکان پذیراست بلکه در راه است.
منابع:
۱- قانون منع قاچاق بردگان سفید (Mann Act)، ویکیپدیای انگلیسی
۲- وبسایت بنیاد واک فری (Walk Free Foundation)
۳- نگاهی به قاچاق انسان در جهان (Infographic: A Global Look at Human Trafficking)، وبسایت یونیسف
۴- تخمینهای جهانی سازمان بین المللی کار پیرامون کارگران مهاجر(ILO Global Estimates on Migrant Workers) – گزارش سال ۲۰۱۵، وبسایت سازمان بین المللی کار
از: ماهنامه صلح