“چرا محافظه کاری سیاسی، متبلور در محبوبیت رونالد ریگان مارگارت تاچر، چنان تولد دوباره ای در دهۀ هشتاد میلادی یافت؟ چرا در اوایل دهۀ نود، کشیدن سیگار در میان جوانان آمریکایی آفریقاییتبار به شدت کاهش یافت؟ چرا در دهۀ شصت میلادی آن همه دانشجو در سراسر جهان به چپ گرائیدند؟ چه چیز گسترش بنیادگرایی اسلامی در بطن جهان عرب را توضیح میدهد؟ چرا انرژی هسته ای در فرانسه بدیهی انگاشته میشود حال آن که در ایالات متحده بسیار بحثانگیز است؟ رشد مفهوم حفاظت یا دفاع از محیط زیست در دانشگاههای آمریکا و اروپا ناشی از چیست؟ چرا اروپاییها از ارگانیزمهای اصلاح شدۀ ژنتیکی در هراسند و چرا آمریکاییها نسبت به آنها بسیار آسوده خاطرتر هستند؟ چگونه می توان رشد سریع سیاستهای تبعیض مثبت در آمریکا در دهۀ هفتاد و متعاقباً حملات فزاینده به این سیاستها از دهۀ نود به بعد را توضیح داد؟”
در این پژوهش روشنگرانه که از کنفرانسهای درسیاش در دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۰۳ میلادی برگرفته شده، دکتر کَس سانستین (Cass Sunstein) استدلال میکند که دگراندیشی و مخالفت سالم و رسا، عنصری کلیدی در جوامع کارآمد است و ثابت میکند که نیل به رفاه و کامیابی در سازمانها و کشورهایی که از آزادی بیان و اختلاف نظر استقبال میکنند، محتملتر است. سانستین با ذکر نمونههایی از دنیای سیاست، تجارت و حقوق نشان میدهد که چگونه سرکوبِ اختلاف نظر از ارائه استدلالهای ارزشمندی که نظریه حاکم را به چالش میکشد، جلوگیری کرده و میتواند به اخذ تصمیمات مصیبت بار منجر شود. سانستین با رجوع به موارد تاریخی و نیز تحقیقات روانشناختی و جامعه شناختی به تحلیل مکانیزمهایی میپردازد که افراد را تشویق به اتخاذ تصمیماتی، مغایر با ادله موجود و عقل سلیم خود میکند ویا به سرکوب عمدی یا سهوی دگراندیشی منجر میشود.
شواهد حاکی از این است که در موضوعات جدالآمیز و بحثانگیز، همنوایی قابل ملاحظهای در افکار عمومی وجود دارد. در این کتاب سانستین به نتایج یک آزمایش اشاره میکند، که در آن از چندین نفر در مورد جمله زیر نظر خواهی شده بود: “از آنجا که آزادی بیان یک امتیاز است و نه یک حق، یک جامعه می تواند هنگامی که تهدیدی احساس می کند آن را معلق نماید.” هنگامی که از افراد بطور جداگانه در باره این جمله سوال شد، تنها ۱۹% از گروه تحت آزمایش با آن موافق بودند. در مرحله بعد برای شرکت کنندگان در این آزمایش به صورت تصنعی شرایطی ایجاد کردند تا آنان فکر کنند که از هر پنج نفر چهارتن با اصل بالا موافقند. تحت تأثیر این همصدایی، موافقت آزمایششوندگان با این اصل از ۱۹% به ۵۸% رسید. یعنی ۳۹% از شرکت کنندگان در این آزمایش تحت نفوذ عقیدۀ اکثریت از رجوع به عقل سلیم خود چشم پوشی کرده و به نتیجهای تن دادند که با استدلال خودشان منافات داشت.
سانستین همچنین مواردی ارائه میکند که در آن آزادی بیان و ابراز مخالفت به تصمیمات و نتایج بهینه منجر شده است. وی با ذکر نمونههایی از اندیشههای مختلفِ موجود در پهنه سیاست، جهانشمولی این مکانیزمها را، فارغ از خاستگاه اجتماعی یا ایدئولوژی افراد، نشان می دهد.
در ایران از جمله تصمیمات زیانباری که در نبود آزادی عقیده و بیان اتخاذ شده، میتوان به تداوم جنگ هشت ساله ایران و عراق اشاره کرد که باعث کشته شدن صدهاهزار انسان و ویرانی چندین شهر در کشور گردید. آیا اگر صدای آنهایی که ادامه جنگ را زیر سوال میبردند خاموش نشده بود و بحث عمومی جدی و مبتنی بر واقعیات در رسانهها شکل گرفته بود، رهبر جمهوری اسلامی تصمیم میگرفت جنگ را، پس از عقب راندن نیروهای عراقی از ایران، به مدت شش سال دیگر ادامه دهد؟
بنیاد عبدالرحمن برومند برای بزرگداشت روز جهانی دموکراسی، ترجمه فارسی چند فصل از کتاب “چرا جوامع به اختلاف نظر نیاز دارند” را منتشر می کند با این امید که شهروندان و نیز مسئولان کشور، از ثمرۀ این پژوهش با ارزش بهرهمند شده و در باره گذشته و آینده و نیاز مبرم جامعه به اختلاف نظر تامل کنند.
کَس سانستین، نویسندۀ این کتاب، حقوقدان برجسته آمریکایی و متخصص در حقوق اساسی، حقوق اداری، حقوق محیط زیست و نیز اقتصاد رفتاری است. وی بیش از سی جلد کتاب در این موضوعات و جستارهای دیگر به رشته تحریر درآورده است. سانستین به عنوان مدیر اداره اطلاعات و امور نظارتیِ سازمان مدیریت و بودجه در دولت اوباما خدمت کرد. پیش از آن، دکتر سانستین در دیوان عالی ایالات متحده آمریکا، و همچنین در دفتر مشاور عالی حقوقیِ وزارت دادگستری کار می کرد و به چند کشور از جمله چین، لهستان، روسیه، آفریقای جنوبی، و اوکراین، در تدوین قانون اساسی و ایجاد اصلاحات حقوقی، یاری رساند. وی به مدت بیست و هفت سال در دانشگاه شیکاگو تدریس نمود و در حال حاضر، در دانشکده حقوق دانشگاه هاروارد استاد است.
نسخه پی دی اف ترجمه «چرا جوامع به اختلاف نظر نیاز دارند؟» را در کتابخانه بنیاد یا در اینجا مطالعه کنید.
بنیاد عبدالرحمن برومند
واشنگتن
۲۵ شهریور ۱۳۹۵