حبیب‌الله بیطرف، گزینه‌ای که نامش با سد گتوند گره خورده

شنبه, 14ام مرداد, 1396
اندازه قلم متن

نیک‌آهنگ کوثر، روزنامه‌نگار حوزه آب

وقتی نام حبیب‌الله بیطرف به عنوان وزیر پیشنهادی دولت دوازدهم مطرح شد، بسیاری از فعالان محیط زیستی چهارمحال و بختیاری نالیدند، چرا که وزیر نیروی دولت محمد خاتمی جزو پیشگامان انتقال آب از ذخایر این استان بوده است. استان بختیاری‌نشین، که به عنوان بام ایران معروف است، در طی چند دهه اخیر به روزگاری ناراحت کننده رسیده و بسیاری از چشمه‌های طبیعی استان به خاطر سیاست‌های دست‌اندرکاران آب، امروز خشکیده است.

بیطرف که زمانی از رهبران دانشجویان موسوم به خط امام محسوب می‌شد، با حضور در گفتگوهای تلویزیونی بعد از اشغال سفارت آمریکا معروف شد و بعد از پیوستن به سپاه، نهایتاً در سی سالگی استاندارد یزد شد. در همان دوران بود که فکر انتقال آب به استان یزد در سر این مهندس جوان عمران وارد شد. او به خاطر سابقه‌اش در جهاد سازندگی و ارتباط با بیژن نامدار زنگنه، در دوران صدارت زنگنه بر وزارت نیرو، معاون او شد.

بیطرف در همان سال‌ها به عنوان عضو هیئت مدیره شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران، نقش مهمی در تایید طرح احداث سد گتوند داشت، سدی که در تاریخ عمرانی ایران، از باب خطاهای مهندسی و مطالعاتی تا قرن‌ها زبانزد خواهد بود.

در دهه ۴۰ شمسی، مطالعات اولیه یکی از شرکت‌های مشاور آمریکایی نشان داده بود که ساخت سدی بر رودخانه کارون پیش از ورودش به جلگه خوزستان، باید با توجه به زمین‌سناسی دقیق دره مشرف به شهر گتوند انجام گیرد، چرا که وجود یک برونزد بزرگ نمکی می‌تواند آثار مخربی بر جای بگذارد.

در دهه‌های ۶۰ و هفتاد شمسی، برخی از مدیران علاقمند به سدسازی با نادیده گرفتن مطالعات زمین‌شناسی و محیط زیستی، تلاش کردند در هر جایی که دره‌ای و رودخانه‌ای می‌یافتند، سدی ساخته شود. این دقیقاً همان دورانی است که آقای بیطرف یکی از قدرتمندترین افراد مجموعه وزارت نیرو محسوب می‌شد. با وجود هشدارهای فراوان، مکان‌یابی نامناسب سد انجام و دولت هاشمی رفسنجانی ساخت سد را تایید کرد. توده بزرگ نمکی، نزدیک به پنج کیلومتری مکان تایید شده سد است، بطوری که بعد از آبگیری، بخشی از آن به درون آب می‌رود.

در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی‌نژاد از او خواسته شد آبگیری سد را برای حل مشکل توده نمکی به عقب بیاندازند، اما سد آبگیری و بحران آغاز شد. اگر سد، در نقطه‌ای مناسب‌تر، قبل از توده نمکی ساخته می‌شد، آیا امروز شاهد حل شدن میلیون‌ها تن نمک در آب دریاچه گتوند بودیم؟

سد سیوند هم ماجرای متفاوت اما تاحدی مشابه داشت، چرا که، با وجود بهره‌برداری از این مخزن غیرطبیعی در نزدیکی پاسارگاد در دوران آقای احمدی‌نژاد، بخش عمده ساخت و ساز و تکمیل آن در دوران حبیب‌الله بیطرف انجام گرفته بود.
وقتی در ابتدای دهه ۸۰، فیلم‌های تبلیغاتی ساخت سد کرخه از سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شد، کمتر کسی به آینده تالاب هورالویزه می‌اندیشید. امروز می‌دانیم که بخشی از ریزگردهایی که شهروندان خوزستانی را قربانی می‌کند، به خاطر نرسیدن آب کافی به هورالهویزه است، آن‌هم از طریق رود کرخه.

در دهه هشتاد، کارشناسان زیادی به سراغ سید محمد خاتمی رفتند تا نسبت به سیاست‌های وزارت نیرو و تاثیرش بر آینده ایران‌زمین هشدار بدهند.

بر اساس مدارک و اسناد موجود، در سال ۱۳۸۲، عیسی کلانتری که آن زمان مشاور رئیس جمهوری بود، در نامه‌ای به سید محمد خاتمی در مورد وضعیت دریاچه ارومیه به خاطر سدهای ساخته شده و در حال ساخت دوران وزارت بیطرف بر رودخانه‌های منتهی به آن هشدار داده است.


تصویر نامه عیسی کلانتری به محمد خاتمی

کلانتری نوشته بود: «هدف از مزاحمت، توضیح وضعیت دریاچه ارومیه و نجات آن از مرگ حتمی که در چند سال آینده ممکن است اتفاق بیفتد می‌باشد. جناب آقای رئیس جمهور، قبل از احداث سد بر روی رودخانه‌های حوزه دریاچه ارومیه، این دریاچه می‌توانست سال‌های متمادی خشکسالی را تحمل نماید ولی از یک طرف با احداث سدهای مهاباد، زرینه‌رود، علویان و… که به هر دلیل مانع ورود صدها میلیون متر مکعب آب به دریاچه گردید، و از طرف دیگر بر اثر توسعه کشاورزی در خارج از حوزه سدهای فوق صدها میلیون متر مکعب آب جدید برداشت شد که سال به سال باعث کاهش آب ورودی به دریاچه و نهایتاً [کاهش] وسعت دریاچه گردید و علاوه بر آنها سه سد بزرگ شهرچای، ستارخان و سلماس در حوزه شهرهای ارومیه، تبریز و سلماس در دست احداث هستند که احتمالا تا دو سال دیگر به بهره‌برداری خواهند رسید و باز هم ورود آب به دریاچه را صدها میلیون متر مکعب دیگر کاهش خواهند داد، در نتیجه پیشبینی می‌شود که دریاچه در ۱۵ تا ۲۰ سال آتی در اکثر زمان از سال کاملاً خشک شود (با توجه به تبخیر ۱۵۰۰ میلیمتری و متوسط ۳۵۰ میلیمتر بارش سالانه در حوزه دریاچه) و مانند دریاچه آرال که با احداث کانال قره قوم فاجعه زیست محیطی بزرگی را به‌وجود آورد باعث فاجعه انسانی و زیست محیطی غیر قابل پیش‌بینی بشود…»

طنز تاریخ آن است که امروز گفته می‌شود که بیطرف نامزد وزارت نیرو است و عیسی کلانتری، گزینه روحانی برای سازمان حفاظت محیط زیست.

گرچه حبیب‌الله بیطرف از نزدیکان سید محمد خاتمی به‌حساب می‌آید و روابط خوبی هم با کارگزاران نظام دارد، اما رابطه خوب او با سپاه پاسداران و به ویژه قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا به عنوان مجری طرح‌های بزرگ سدسازی و انتقال آب، احتمالا باعث خواهد شد که سپاه از قرار گرفتن او در رأس وزارت نیرو استقبال کند.

مسئولان وزارت نیروی ایران و شرکت‌های تابعه، هیچگاه پاسخگوی سوال‌های کارشناسان در مورد طرح‌های بزرگ نبوده‌اند و قرارگاه خاتم‌الانبیا نیز در قبال طرح‌هایی که به سفارش این وزارت‌خانه ساخته، پاسخگو نیست. اگر امروز، بخش بزرگی از فلات ایران به خاطر سیاست‌های آبی چند دهه اخیر دچار آسیب‌های بزرگی شده، قاعدتاً کسانی چون بیژن نامدار زنگنه و حبیب‌الله بیطرف و پرویز فتاح و مجید نامجو و حمید چیت‌چیان و روسای‌شان باید پاسخگو باشند.
نبود پاسخگویی آنجا اثر منفی‌اش را می‌گذارد که بعد از دیدن اثر منفی مدیریت منابع آب در دهه‌های پیشین، کسی مجدداً به عنوان نامزد وزارت معرفی می‌شود که در ساخت سدهایی چون کرخه و گتوند باعث آسیب‌های زیادی به خوزستان شده، با تلاش برای انتقال آب به استان یزد، منابع چهارمحال و بختیاری و اصفهان را دچار خطر کرده و با ساخت سدهایی بر دریاچه ارومیه، در قبال مشکلات امروزی آن مسئولیت دارد.

سیاست‌های بیطرف، همیشه “با نمک” بوده، چه در ایجاد بزرگ‌ترین دریاچه آب-نمک انسان‌ساخته‌ دنیا در گتوند و چه در خشک کردن یکی از دریاچه‌های مهم آب شور دنیا، در ارومیه.
از: بی بی سی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.