«نائومی کلاین»، نویسنده، فیلمساز و فعال سیاسی کانادایی، در دو دهه اخیر به عنوان کنشگر در بحران زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی جهانی شهرت بالایی یافته است. او در آخرین کتاب خود به نام «سرمایهداری در برابر آبوهوا؛ همهچیز تغییر میکند» نظرات درخور توجهی درباره بحران آبوهوا و رابطهاش با نابرابریهای نظام سرمایهداری دارد. فرازهایی از مصاحبه وی با روزنامه گاردین میتواند مورد توجه تمامی ارکان مدیریتی و مردم کشورمان برای بومیسازی آن قرار گیرد. اعتقاد اصلی «کلاین» آن است که تحت نظام سرمایهداری، نمیتوان بحران تغییرات آبوهوایی و گرمشدن کره زمین را کاهش داد. به باور او، تغییرات آبوهوایی در پیوند با مسئلههایی همچون نابرابری و نژادپرستی فاجعهآفرین خواهد شد و بنابراین شکل کنونی بحث درباره گرمشدن کره زمین مادامی که این عامل محوری را در نظر نگیرد، نوعی پنهانکاری به حساب میآید. براساس نظریات زیستمحیطی «کلاین»، نظام سرمایهداری جهانی و سیستم اقتصادی همه کشورهای در معرض بحران باید بهسرعت به دوره «پساکربنی» تغییر یابد. دوره پساکربنی از نظر «کلاین» بنانهادن برنامههای توسعه و اقتصادی مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر است. او معتقد است در مناسبات سرمایهداری موجود و با بهرهگیری از قدرت سیاسی و سرمایه و تکیه کامل بر مصرف منابع تجدیدناپذیر، این بحران کماکان ادامه دارد. «کلاین» با اشاره به کنفرانس زیستمحیطی کپنهاک (٢٠٠٩) و پاریس (٢٠١۶) و سایر تحرکات مشابه، معتقد است تمامی کشورهایی که تولیدکننده عمده گازهای گلخانهای هستند، به این تفاهمات پایبند نبوده و در ٢۵ساله اخیر فقط با الفاظ بازی کردهاند. خروج آمریکا از تفاهمنامه پاریس و تلاش استرالیا برای حذف مذاکرات زیستمحیطی در کارگروه کشورهای ٢٠، از پایبندنبودن نظام سرمایهداری جهانی به کاهش گازهای گلخانهای حکایت میکند. در این مصاحبه او به بحران یونان اشاره میکند که به دلیل ریاضت اقتصادیای که اتحادیه اروپا بر آن تحمیل کرد، ناگزیر شده است اقتصاد خود را بر استخراج از معادن و انرژیهای تجدیدناپذیر بنا گذارد و این برای آینده یونان فضایی تیرهتر از حال حاضر ایجاد میکند. نظریات «کلاین» را میتوان در این ابراز او فشرده کرد: آنچه مرا از تغییرات آبوهوایی میترساند نه افزایش مثلا سطح دریاها یا تعداد توفانها، بلکه پدیدآمدن ترکیبی از نابرابری و نژادپرستی است که تغییرات آبوهوایی در پی دارد. وی تأکید میکند مادامی که نظام سرمایهداری جهانی با گسلهای عمیق طبقاتی در جامعه بشری سلطه دارد، هرگونه بحران زیستمحیطی به افزایش رفتارهای نژادپرستانه و غیرانسانی تبدیل میشود. مصداق این نظر او کشور استرالیاست که هرچه آب دریا بالاتر و سطح خشکیها کاهش مییابد، رفتار دولت این کشور با مهاجران خشنتر میشود.
«نائومی کلاین» درباره رفتار نهادها و کنشگران زیستمحیطی میگوید ترس نمیتواند محرک باشد. اشتباه بزرگی که جنبشهای زیستمحیطی بر مبنای آن ساخته شده در همینجاست: «شما را از جهنم میترسانیم، پس شما باید به یک کنشگر زیستمحیطی بدل شوید». به خاطر داشته باشیم موضعگیری زیستمحیطی «کلاین» در برابر نظام سرمایهداری کنونی در جهان هرگز به مفهوم گرایش او به اقتصاد بسته و آمرانه مارکسیستی نیست. باور او تکیه سیستمهای اقتصادی بر توسعه از طریق بهرهوری در انرژیهای تجدیدپذیر و کاهش فاصلههای طبقاتی ازجمله از طریق اخذ مالیاتهای سنگین از صاحبان سرمایه و کارتلهای جهانی است. در شرایطی که کشور ما با شدت بیشتری در معرض افزایش دمای کره زمین قرار گرفته و نظام اقتصادی بسیاری دیگر از کشورها متکی بر انرژیهای تجدیدناپذیر است، توجه به نظرات «نائومی کلاین» برای تدوین راهبردهای پیشِرو مورد تأکید قرار میگیرد. تدوین راهبردی زیستمحیطی برای همه ارکان مدیریت کشور ضروری است.