محمدجواد اکبرین: رفتار جمهوری اسلامی تایید اتهامات آمریکا و عربستان است

دوشنبه, 15ام آبان, 1396
اندازه قلم متن

اکبرین: به صراحت میگویم که یک ایرانی چون اول منافع خودش را در نظر میگیرد موظف است اول حکومت ایران را نقد کند و ببیند در این توسعه‌ی دشمنی، نقش حکومت خودش چقدر است.

در روزهای گذشته، «سعد حریری»، نخست‌وزیر لبنان از سمت خود استعفا داد؛ آن‌هم در عربستان و با اشاره به این‌که امنیت جانی‌ خود را از سوی ایران در خطر می بیند. ساعاتی پس از استعفای او، ۱۱ شاهزاده و ده‌ها وزیر در عربستان بازداشت و از سمت خود خلع شدند. در همین حال، موشکی از یمن به ریاض شلیک شد که امریکا صریحا مسوولیت آن را برعهده ایران دانست. جمهوری اسلامی پاسخ داد که امکان انتقال موشک به یمن را ندارد و این موشک از سوی یمنی‌ها شلیک شده است. ایران، عربستان سعودی را مقصر آشفتگی‌های پیش آمده می‌داند و «سیدحسن نصرلله»، دبیرکل این حزب که تحت حمایت ایران است هم انگشت اتهام را به سمت عربستان گرفته است.

حالا نگرانی‌ها از افزایش تنش نظامی و سیاسی در منطقه شدت یافته است. لبنان هم دولتی ندارد و این احتمال مطرح است که زمین درگیری‌های ایران و عربستان به این جغرافیا نیز کشیده شود. در عین‌حال، سازمان ملل متحد از وضعیت لبنان اظهار نگرانی کرده و از همه خواسته است آرامش خود را حفظ کنند.

«ایران وایر» در همین رابطه از «محمدجواد اکبرین»، تحلیل‌گر سیاسی پرسیده است:

بحث‌هایی وجود دارد مبنی بر این‌که در دیدار «علی‌اکبر ولایتی» و سعد حریری، حریری حامل پیامی از سوی عربستان برای ایران بوده است تا امتیازاتی را در یمن طلب کند. چه قدر این احتمال می‌تواند به واقعیت نزدیک باشد؟

  • تحلیل محتوای دیدار ولایتی و‌ حریری و میزان تاثیر این دیدار بر استعفای او از نخست‌وزیری نیاز به فکت‌های دقیق دارد که نداریم. اما براساس داده‌هایی که تا به حال منتشر شده اند، این احتمال دور از انتظار نیست. مثلا در همان ساعات نخست بعد از دیدار، رسانه‌های نزدیک به حریری گفتند که او دو تقاضا از ولایتی داشته است؛ یکی آزادی «نزار زکا»، شهروند لبنانی که در ایران زندانی است و دیگری احترام به استقلال لبنان. نزدیکان به ولایتی هم ‏به تلویزیون «المیادین» گفته اند حریری نتوانسته است ایران را راضی کند تا دست از حمایت حوثی‌های یمن بردارد. همین‌ها کافی ا‌ست تا بفهمیم دیدار موفقی نبوده است. دقیقا در همان روز، حریری «ثامر سبهان»”، وزیر امور خلیج فارس در عربستان را هم می‌بیند و این ناکامی را به او منتقل می‌کند. پس از این فکت‌ها است که فهم سخن «فؤاد سینیوره»، نخست‌وزیر پیشین لبنان و تحلیل او از ماجرا آسان‌تر می‌شود؛ او می‌گوید حریری بیش از آن چه برایش قابل تحمل بود را حمل می‌کرده است. گویی وسط جنگ تهران و ریاض در زمین لبنان، او ناتوان شده و به اصطلاح، کم آورده است.

دقیقا بعد از این تحولات، از یمن به ریاض موشک شلیک شد. امریکا صریحا و عربستان تلویحا ایران را متهم کرده‌اند. ایران البته اعلام کرده است که امکان انتقال موشک به یمن را ندارد و کار او نبوده است. آیا حوثی‌ها چنین توانایی موشکی را دارند که بدون کمک ایران، ریاض را هدف قرار دهند؟

  • اخبار، سطرهای نانوشته‌ای دارند که خواندن آن ها به مخاطب برای نزدیک تر شدن به واقعیت کمک می‌کند. فرمانده سپاه پاسداران اعلام کرده است این حمله کار ما نیست ولی برخی می‌پرسند چرا نام و مشخصات موشک، دقیقا همان «زلزال ۲» سپاه است؟ چرا وقتی خبرگزاری «فارس» به عنوان ارگان سپاه، خبرش را منتشر می‌کند، توضیح نمی‌دهد که این، آن نیست و تفکیک نمی‌کند؟ چرا فردای روزی که فرمانده سپاه تکذیب می‌کند، روزنامه‌ای که مسوول آن نماینده رهبری است، مقصد بعدی حمله را هم مشخص می‌کند؟ تازه به قول آقای «علی مطهری»، رهبری به این نماینده‌اش علاقه خاص هم دارد. من نمی‌دانم ایران امکان انتقال موشک به یمن را دارد یا نه، اما این رفتار پریشان و متناقض عملا در تایید اتهامات امریکا و عربستان علیه ما است.

پیش تر پوتین گفته بود که می خواهد میان ایران و عربستان میانجی‌گری کند. با توجه به تنشی که میان این دو کشور وجود دارد و حمایت امریکا از افزایش تنش میان آن ها، آیا روسیه مایل به قطع تنش است؟ پوتین چه طور می خواهد چنین نقشی ایفا کند؟

  • اگر جزو کسانى نباشیم که می‌گویند این‌ها ژست روسیه است نه خواسته‌اش، تا خود را ناجیِ منطقه نشان دهد، این سوال را مهم می‌بینیم. به گمانم هر تصمیم یا تدبیر روسیه را بدون توجه به دو‌ نکته نمی‌توان تحلیل کرد؛ یکی نیازش به تثبیت دست آوردها در سوریه و پایان قصه و دوم تحریم‌های غرب که بیش تر هم شده اند. در هر دو مورد، روسیه نیازمند کاهش این حجم از تنش میان این دو قدرت منطقه است. روسیه نیامده است که در سوریه بماند، می‌خواهد مواضع خود را تثبیت کند و برود. این هم جز با هماهنگی با عربستان نمی‌شود و این حجم از تنش، آن هماهنگی را خیلی دشوار می‌کند. برای مدیریت تحریم‌هایش هم محتاج به کاهش این تنش است. ایدئولوژیک هم نیست و برای تأمین منافع خود هر کاری می‌کند. تنها به عنوان یک نمونه، امسال دقیقا همان روز که «همایش بین‌المللی حمایت از فلسطین» با هزینه‌ هنگفتی در تهران برگزار شد، معاون وزیر خارجه‌ روسیه به اسراییل رفت و به آن ها اطمینان داد که «حزب‌الله» از سوریه بیرون خواهد رفت. همان روز رییس شرکت روسیِ «کلاشنیکف» هم به ابوظبی رفت و در نمایشگاه بین‌المللی دفاع گفت: «۸۰ درصدِ تسلیحات ما را موشک، جنگنده و پهباد تشکیل می‌دهد که امسال آن قدر به کشورهای خاورمیانه فروختیم تا توانستیم خسارت ناشی از تحریم امریکا علیه روسیه را جبران کنیم.» این عین گزارش روزنامه «النهار» بیروت از سخن رانی او است. اکثر این کشورهای خاورمیانه که با خرید تسلیحات روسی، کلاشنیکف را از خسارت تحریم‌ها نجات دادند، همان‌هایی هستند که با هم‌پیمانان روسیه در حال جنگ‌اند. آن وقت همین روسیه الان به دنبال کاهش تنش است. خلاصه یعنی این که به طورت نقطه‌ای و پراگماتیک به ماجرا نگاه می‌کند، نه خطی و ایدئولوژیک.

اسراییل چه طور؟ نتانیاهو استعفای حریری را پیامی به دنیا توصیف کرده است که باید جلوی ایران را بگیرند. از سوی دیگر، «هاآرتص» در مقاله‌ای نوشته است که عربستان، اسراییل را در حمله نظامی به لبنان و منافع ایران (حزب الله) تشویق می‌کند. موضع اسراییل را چه گونه ارزیابی می‌کنید وچه قدر امکان درگیری نظامی در همراهی با امریکا می‌بینید؟ به ویژه با توجه به وضعیتی که نتانیاهو در اسراییل دارد و درگیر پرونده های داخلی، از جمله فساد است.

  • الان که ما صحبت می‌کنیم، ساعاتی از سخن رانی نصرالله گذشته که احتمال جنگ را ضعیف دانسته است. جالب است بدانید که او در سخن رانی قبل از جنگ ۳۳روزه در سال ۲۰۰۶ هم احتمال جنگ نمی‌داد. اما ناگهان جنگی دوباره آغاز شد که اگرچه بعد از یک ماه با قطع نامه‌ «شورای امنیت» سازمان ملل به پایان رسید ولی در همین مدت کوتاه صدها کشته، هزاران خانه و صدها کیلومتر جاده‌ ویران و ۱۵‌‌ میلیارد دلار خسارت نصیب دولت و ملت لبنان کرد. برخلاف تبلیغات رایج، این تنها اسراییل نبود که درهدف خود، یعنی نابودی حزب‌الله ناکام ماند بلکه شکست محاسبات ایران و حزب‌الله در این جنگ و حجم هزینه‌های انسانی، اجتماعی و اقتصادی آن هم به قدری بود که در ۲۷جولای همان سال، اندکی پس از پایان جنگ وقتی در پرسشی غیرمنتظره، خبرنگار از نصرالله، دبیر کل حزب‌الله لبنان درباره‌ این حجم عظیم از خسارت‌ها پرسید، او گفت که اگر می‌دانستیم به این جا می‌رسد، قطعا آن عملیات را انجام نمی‌دادیم. الان هم محاسبات جنگ برای نتانیاهو پیچیده‌تر از توجه به فکت‌هایی مثل پرونده‌های فساد مالی او در داخل است. حتی نصرالله دیشب گفت که محاسبات جنگ احتمالی فراتر از استعفای یک نخست‌وزیر است و درست گفت. اما دقیقا همین نکته درباره خود نصرالله هم صادق است. نمی‌توان بدون مهار این حجم از دشمنی با بخش قدرتمند منطقه، تاریخ و شرایط شروع جنگ را محاسبه کرد. حرکتِ دایمی بر لبه‌ پرتگاه جنگ، رفتاری مسوولانه نیست چون تنها یک باد تند کافی است تا جنگ فراتر از توقع شما آغاز شود.

با چنین تصویری از قدرت‌های منطقه و احتمال بروز جنگ، آیا آرایش سیاسی منطقه تغییر خواهد کرد؟‌

  •  با ادامه شرایط و سیاست کنونی، در آینده بیش تر آرایش نظامی خواهیم داشت تا آرایش سیاسی. اول انقلاب ادعای ما این بود که با تمام جهان در ارتباطیم مگر با اسراییل که آن را دولتی نامشروع می‌دانیم. بعد امریکا اضافه شد. بعدها هم آقای خامنه‌ای انگلیس و فرانسه را نیز دشمن خواند و حالا عربستان از اسراییل دشمن‌تر شده است. این یعنی انقلاب‌ خود را با افزایش و تنوع تعداد دشمنان‌ به جهان صادر کرده ایم. وقتی برای تحقق دموکراتیکِ مطالبات‌ خود دولتی را انتخاب می‌کنیم، ناگهان درست وقت نیاز، وزیر خارجه‌اش غیب می‌شود و از «قاسم سلیمانی» تا «علی اکبر ولایتی» و فلان امام جمعه، همه می‌‌شوند وزرای خارجه. عده‌ای می‌گویند چرا درباره عربستان و دیگر کشورها نمی‌گویید؟ به صراحت می‌گویم که یک ایرانی چون اول منافع ملی خودش را در نظر می‌گیرد، موظف است اول حکومت ایران را نقد کند و ببیند در این توسعه‌ دشمنی، نقش حکومت خودش چه قدر است؟ ‌ما نه منجی عالم بشریت هستیم و نه وظیفه‌ تربیت بقیه دولت‌ها را داریم. اما موظف به نقد خودمان هستیم.

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.