جنگ غزه خاورمیانه را دستخوش تحولی بزرگ کرد و پروژ سلطهطلبی جمهوری اسلامی در منطقه را به فروپاشی سوق داد
تخریب مجسمه اسد در سوریهــ عکس از عصر ایران
غبار عملیات طوفانالاقصی در حال فروکش کردن است و همزمان با فروپاشی پروژههای توسعهطلبانه جمهوری اسلامی در غزه، لبنان و سوریه و ضربه سختی که به شبهنظامیان وابسته به رژیم ایران در عراق و یمن وارد شد، صحنه تحولات خاورمیانه روشنتر میشود. اینک جمهوری اسلامی از پنج منطقه نفوذش در خاورمیانه، سه منطقه مهم را از دست داده و جنگ غزه ۴۰ سال سرمایهگذاری برای توسعهطلبی در منطقه و تلاش بهمنظور نابودی نهادهای عربی در همسایه ایران را از بین برده است.
یحیی سنوار دانسته یا ندانسته، جنگی را آغاز کرد که پیامدهای آن به فروپاشی پروژه نظامی، امنیتی، عقیدتی و فرقهای منجر شد که هدف از آن تخریب نظامهای سیاسی عربی، فرو بردن آنها در عمق بحران و برافروختن آتش جنگهای داخلی در منطقه بود. از این رو، برخی در محافل مردمی منطقه میگویند: «تشکر آقای سنوار! شما با ماجراجویی خود در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، مسیر فروپاشی پروژه منطقهای جمهوری اسلامی را که خطر آن برای خاورمیانه از خطر هر توطئه منطقهای و بینالمللی دیگری بیشتر است، هموار کردید.»
با فروپاشی رژیم اسد در سوریه، جنگ لبنان پایان یافت و از ماهیت سیاست منطقهای جمهوری اسلامی پرده برداشته شد. علاوه بر آن، این تحول عظیم ناتوانیهای جدی نهادهای امنیتی، نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی را آشکار کرد.
در حالی که بسیاری از ناظران امور ایران بر این باورند که ترور قاسم سلیمانی، فرمانده پیشین سپاه قدس به دست آمریکا در اوایل سال ۲۰۲۰ در نزدیکی فرودگاه بغداد، سرآغاز فروپاشی پروژه توسعهطلبی جمهوری اسلامی در منطقه بود، برخی دیگر معتقدند که این فروپاشی از زمان سقوط هلیکوپتر حامل ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری سابق ایران، در ماه مه ۲۰۲۴ در مسیر بازگشت از منطقه مرزی با جمهوری آذربایجان، شروع شد.
براوردها حاکی از آن است که ابراهیم رئیسی را اسرائیل و در پاسخ به اولین حمله جمهوری اسلامی به آن کشور در آوریل ۲۰۲۴ (به تلافی حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی در دمشق که به کشته شدن شماری از افسران ارشد سپاه پاسداران در سوریه منجر شد) ترور کرد. با این حال، برخی دیگر سرآغاز این فروپاشی را به انفجار پیجرها ارتباط میدهند که به بخش لجستیکی حزبالله آسیب بسیاری وارد کرد. شماری نیز معتقدند ترور حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان، نقطه اوج نابودی پروژه توسعهطلبی جمهوری اسلامی در منطقه بود.
به هر حال، پروژه توسعهطلبی جمهوری اسلامی در منطقه بهشدت در تنگنا و محاصره قرار گرفته است، بهویژه با توجه به مطرح شدن این ایده که عقبنشینی از غزه، بیروت و دمشق و بهزودی صنعا و شاید هم بغداد، میتواند سرآغازی برای عقبنشینی از تهران باشد.
رژیم جمهوری اسلامی هرگز نمیخواهد به یک نظام سیاسی طبیعی با نهادهای واقعی دولتی تبدیل شود. پس از سقوط پروژه صدور انقلاب (وحدت عربی) جمال عبدالناصر در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، اکنون پروژه صدور انقلابی که خمینی آن را بهعنوان ابزاری مهم برای محافظت از رژیم جمهوری اسلامی و بقای آن به راه انداخت، هم در آستانه سقوط است.
از این رو، میتوان گفت که عجله و شتابزدگی در برنامه هستهای نظامی با هدف دستیابی به سلاح اتمی، آخرین حصار برای محافظت از رژیمی است که علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، میخواهد آن را برای جانشینش به ارث بگذارد. تردیدی نیست که بدون این میراث، آمریکا، ناتو و اسرائیل در مقابل جمهوری اسلامی دست بالا را دارند.
برگرفته از روزنامه النهارالعربی
از: ایندیپندنت