می توان به سادگی از کنار حرف های فرمانده سابق سپاه و نیروی انتظامی، گذشت و به آن اعتنائی نکرد، یا آن را یک خیز تبلیغاتی پیش هنگام ارزیابی کرد که یک “راه یافته به خانه ملت ” برای ورود به ” ساختمان پاستور” برداشته است.
اما اگر از بالا به صفحه ی سیاه و سفید شطرنج سیاسی ایران نگاهی بیندازیم و تمام رویدادهای مهم ماه های اخیر را مد نظر قرار دهیم و اخبار پشت پرده را کنار هم بگذاریم و حتی چنین شایعاتی را ” اوضاع وخیم و بحرانی ست و تنها یک حکومت یک دست مقتدر می توان جمهوری اسلامی را نجات دهد”، آن گاه سخنان ایده آل گرایانه “محمدعلی پورمختار” معنا و مفهوم وسیع تری پیدا می کند.
در دل این راهبرد طراحی شده در اتاق های فکر جریان نزدیک به هسته ی سخت قدرت هم می توان در دستور بودن برنامه ی “تحمیل استعفا” به حسن روحانی یا “برکناری رئیس جمهور برگزیده ملت” را دید و در پی آن “برگزاری انتخابات زودهنگام مهندسی شده” و هم ارتقای جایگاه سیاسی رسمی سپاه پاسداران که فرماندهان آن حتما از این سخنان روحانی خشمگین هستند که در زمان تخصیص بودجه گفته است ” یک نیروی نظامی برای کشور کافی است”!
از این رو می توان این اظهارات فرمانده سابق سپاه و نیروی انتظامی را که “یک رییس جمهور سپاهی میتواند ما را نجات دهد. سپاهیها مقتدرند، روحیه قوی و مدیریت جهادی دارند!” ، با دیدی واقعگرایانه جدی تر گرفت و با آن برخوردی محتاطانه تر داشت.
نباید این نکته را نیز فراموش کنیم که محمدعلی نجفی نیز با ورود به ساختمان بهشت و افشای فساد مزمن و گسترده در شهرداری تهران، در دوران یک فرمانده نظامی سابق سپاه پاسداران، ضربه ی سنگین به اعتبار این نهاد تحت هدایت رهبرى وارد آورد- البته او در حال پرداخت هزینه های این اقدام خود علیه قالیباف و حامیان عالی رتبه وی است!.
پس در دو سه سالی که به انتخابات ریاست جمهوری آینده مانده، وقتی به حرف هایی از این دست بر می خوریم و شکست های سنگین فرماندهان پیشین سپاه همچون محسن رضائی و قالیباف را در برابر حریفان إصلاح طلب و اعتدالگرایان مرور می کنیم، چندان راه خطا نمی رویم اگر گمان کنیم که حتما “کاسه ای زیر نیم کاسه قرار دارد”!