ایران راهی به جز عقب نشینی در مقابل اراده جهان ندارد

چهارشنبه, 18ام اردیبهشت, 1398
اندازه قلم متن

امیرحسین گنج بخش

ماهرخ غلامحسین‌پور

دولت ایران اعلام کرده است که اقدام به کاهش تعهداتش در قبال توافق هسته‎ای خواهد کرد.

این که جمهوری اسلامی می‌خواهد بخشی از فعالیت‌های هسته ‏ای خود را که پیش از این برای اعلام حسن نیت در مسیر این توافق متوقف کرده بود دوباره از سر بگیرد، موجب سردرگمی کشورهای طرف مذاکره ایران شده است.

خبرگزاری‌های داخلی در طول دو روز گذشته نوشته ‏اند دولت ایران در سالگرد خروج امریکا از «برجام» و در واکنش به تحریم‌های اعمال شده از سوی امریکا و آن‎چه «بدعهدی» کشورهای اروپایی می‌داند، برنامه‎های جدیدی را اعمال می‌کند.

با این همه، «محمدجواد ظریف»، وزیر امور خارجه ایران خروج از برجام را رد کرده و گفته است هرگونه اقدام آتی از سوی ایران در چهارچوب برجام خواهد بود و جمهوری اسلامی قصد خروج از این توافق را ندارد.
اشاره او به چهارچوب‌های مورد توافق، توجه به بند بیست‎وششم این قرارداد بین‎المللی است که در صورت زیر پا گذاشتن تعهدات مقرر شده از سوی یکی از طرفین ماجرا، ایران حق دارد اجرای تعهداتش را به تعویق بیاندازد.
اکنون این پرسش پیش می‌آید که آیا رویه جدید ایران در از سرگیری برخی فعالیت‎هایش می‌تواند منازعات طرفین ماجرا را شدت بخشد و بی‌اعتمادی افکار عمومی نسبت به دولت ایران را تشدید کند؟

دکتر «امیرحسین گنج بخش»، سیاست‎مدار ساکن امریکا می‌گوید:«اعلام برنامه جدید دولت ایران یا ارسال نامه به کشورهای چهار به‎علاوه یک را شاید بتوان شکواییه‎ای از اروپا دانست که چرا به تعهداتش عمل نکرده است.»
به گفته این پژوهش‌گر، چنین گلایه‎ای نشانه ناآگاهی حکومت ایران از توان اقتصادی امریکا در عرصه جهانی دارد: «هم اکنون ۸۸درصد تجارت جهان با دلار انجام می‎شود. به همین دلیل هم جمهوری اسلامی در یافته است که اروپا قادر به دور زدن تحریم‌ها و یا وادار کردن امریکا به تغییر موضع در مورد برجام نخواهد بود.»
امیرحسین گنج بخش معتقد است حربه تحریم‌های همه جانبه اقتصادی، توانایی فلج کردن اقتصاد ایران را دارد: «قرار دادن نام سپاه پاسداران در لیست سازمان‌های تروریستی از سوی امریکا بیش از آن که جنبه سیاسی داشته باشد، عملا جنبه اقتصادی دارد؛ به این معنا که منظور نهایی امریکا، قطع ید سپاه به عنوان یک عامل اقتصادی از طریق اعمال فشار بیش‎تر بوده است.»

به باور او، در بن بستی که حکومت در آن گرفتار شده است، نوشتن نامه برای سران پنج کشور دنیا بیش‏تر مصرف داخلی دارد: «مخاطب چنین ادعایی مردم هستند و این که اعلام کنند بله، ما هنوز هم یک عزت و دیپلماسی و اقتدار در جهان داریم.»

دکتر گنج بخش می‎گوید این گونه تهدید‌ها عملا یک سری تنش‌های تازه ایجاد خواهند کرد که به نفع ایران نخواهد بود:«وقتی از برجام فاصله بگیریم و به اقدامات اخیر آقای “علی خامنه‎ای” و دولت آقای “حسن روحانی” نگاهی بیاندازیم، می‌بینیم که این اقدامات، ایران را به سمت ناامنی و انزوای بیش‎تر خواهند کشاند. موضوع از سرگیری اقدامات هسته‎ای همراه با ادعای بستن تنگه هرمز توسط آقای “قاسم سلیمانی” و هم‎چنین طرح این موضوع متناقض که ما کماکان در برجام باقی خواهیم ماند، جملگی تلاشی است از سوی جمهوری اسلامی تا اصل ماجرایی که عامل تنش میان حکومت و بقیه جهان به سرگردگی امریکا است، به فراموشی سپرده شود؛ اصلی که همان دخالت جمهوری اسلامی در یمن و سایر کشورهای خاورمیانه است.»

گنج بخش می‌گوید برجام در شرایطی منعقد شد که ایران در بن بست تحریم‌های دولت «باراک اوباما» قرار داشت و دولت امریکا در آن شرایط، دو بار اقدام به آرایش نظامی نیروهایش کرده بود: «دولت اوباما دست به یک ریسک بزرگ زد و آن این بود که سیاست خصمانه‌اش را نسبت به ایران تبدیل به سیاست گام به گام کرد با این نگاه خوش‎بینانه به جمهوری اسلامی و از این منظر که می‌توان با دادوستد، آن‎ها را وارد رابطه معقول و عادی با سایر جهان کرد. بنابراین، برجام عملا توافقی برای هدایت ایران به سمت رفتار مثبت در منطقه و جهان بود.»
تاج‌بخش معتقد است این دوران خوش‏بینی و سیاست گام به گام حالا به کلی تغییر کرده است: «جمهوری اسلامی در شرایط کاملا جدیدی قرار گرفته و به جای این که برجام را به عنوان فرصتی طلایی برای پیوستن به جهان فرض کند، آن را تبدیل به فرصتی کم خطر برای ادامه سیاست‌هایش در منطقه کرده است. به همین دلیل است که بیش‎ترین گسترش نیروهای نظامی سپاه “قدس”، چه در عراق و چه در سوریه و یمن، بعد از برجام رخ داده است.»

به گفته او، سیاست علی خامنه‏ای باعث تغییر نگاه خوش‎بینانه و گام به گام امریکا به سمت سیاست «جمیزمتیس»، وزیر دفاع سابق این کشور شد که معتقد بود جمهوری اسلامی را باید منزوی و به درون مرزهای خودش تبعید کرد.

به گفته این پژوهش‌گر، مهم‌ترین درسی که می‌توان از این ماجرا گرفت، این است که بحث و جدل بر سر برجام به عنوان یک عامل تعیین کننده در زمینه مورد نظر امریکا به سر آمده است: «جمهوری اسلامی هم به این امر واقف است اما می‌خواهد به حضور ملیشیایی خود در سوریه و عراق و کشورهای منطقه با مشارکت “فاطمیون” و سایر نیروهایش ادامه بدهد؛ امری که تبدیل به عامل اصلی تشدید حساسیت جهان نسبت به این نظام شده است. حاکمیت هم اکنون در یک بن بست قرار گرفته است و راه پیش ندارد چون هر کاری در این زمینه انجام بدهد، با وجود تحریم‌های کمرشکن، اوضاع را در داخل ایران آشفته‌تر و مردم را بیش از پیش برانگیخته می‌کند. راه پس هم ندارد چون دیگر جهان نیز آن را باور ندارد زیرا حاضر نیست بر سر مسایل مشخص و روشن توافق کند چون بازگشت نیروهای نظامی سپاه قدس به داخل مرزها به معنای پایان اقتدار ولایت فقیه است.»

او بر این باور است که ایران با وجود علی خامنه‌‌ای، عقب‎نشینی نخواهد کرد. از سوی دیگر، امریکا هم نیازی به شروع جنگ ندارد: «مگر این که جمهوری اسلامی عملا تحریکات روشنی هم‎چون بستن تنگه هرمز را عملی کند که در آن شرایط نه تنها امریکا که چین و تایلند هم در مقابلش بسیج خواهند شد چون یک آبراه حیاتی را خواهد بست.»

گنج بخش معتقد است شرایط آینده قابل پیش‎بینی نیست چون مجموعه‎ای از فاکتورهای مختلف در تعیین این شرایط موثر خواهند بود: «مساله اصلی، آگاهی نسبت به نقش ولایت فقیه به عنوان عامل اصلی این تنش‏ها است که ایران را پایگاه خودش می‌داند و برای همین هم فعالیت‌های برون مرزی خود را روز به روز گسترش می‌دهد. این امر روشن و واضحی است که دیگر چیزی به عنوان ولایت فقیه با شمایلی که در طول ۴۰ سال گذشته وجود داشته، عملا در حال فروریزی است و هم اکنون مشاجره اصلی بین ایران و حاکمیت است. روشن است که ولایت فقیه هم اکنون در مقابل ایران قرار دارد و این که دعوا به نفع کدام یک از طرفین منجر به نتیجه شود، روشن نیست. آیا ولایت فقیه مانند پاپ، استعفا می‎دهد و به نفع مردم و منافع ایران کناره‎گیری می‌کند یا این که برخوردی قهری رخ خواهد داد؟ همه این‏ها ناروشن است. اما امری که مسلم است، این است که شیب این مسیر هر روز دارد تندتر از گذشته می‌شود.»

از: ایران وایر


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.