سرمقاله نشریه پیام جبهه ملی ایران شماره ۱۹۶
سازمان ملل متحد باید از وقوع یک فاجعه پیشگیری کند
هموطنان عزیز! ملت شرافتمند ایران!
میهن عزیزمان در شرایطی بسیار ناهنجار و اوضاعی پریشان از لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، محیط زیستی و امنیتی قرار گرفته است. این بحرانها به علت سوءِمدیریت و ناکارآمدی مدیران، سوءسیاستهای اقتصادی، وجود فساد مالی گسترده درکشور، سوءِسیاستهای خارجی و روابط بینالمللی از سوی هیأت حاکمه جمهوری اسلامی بهوجود آمده است. اگر بهگذشتهای که پشت سر ماست نگاهی گذرا بیفکنیم و به چهل سال قبل و روزهای انقلاب نظر کنیم؛ بهخاطر میآوریم که در روزهای انقلاب ۱۳۵۷، چه روابط خوب و ارتباطات نزدیکی بین برخی از رهبران انقلاب و کسانی که قدرتمداران بعد از پیروزی انقلاب شدند، با دولتهای اروپایی، دولت آمریکا و حتی سفارت آن کشور در ایران وجود داشته است. اما در ماه های نخست پس از پیروزی انقلاب معلوم نگردید که چه تحولی روی داد و با دخالت چه عواملی و به چه صورتی حرکت اشغال سفارت آمریکا و بحران گروگانگیری آمریکائیان شکل گرفت و خصومتی بین آمریکا و جمهوری اسلامی پدید آورد که در سایه آن یک جنگ ۸ ساله عراق با ایران، با آن همه خسارات جانی و مالی رقم خورد. نیز کشورمان بسیاری از فرصتها، موقعیتهای سیاسی و اقتصادی در عرصه بینالمللی را از دست داد و در نتیجهی این فرصتسوزیها بود که ملّت ایران در بحرانهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی و اخیراَ بحران امنیتی کنونی درگیر شده است.
اکنون پس از چهل سال هنوز این خصومت بیاساس پایان نیافته و همچون شمشیر داموکلس، امنیت و حیات سیاسی و اقتصادی کشورمان را مورد تهدید قرار میدهد. حاکمان جمهوری اسلامی هنوز نتوانستهاند این حقیقت را درک کنند که هیچ کشوری دوست یا دشمن ابدی ندارد و در هر زمان منافع ملی یک کشور دوست و دشمن آن را تعیین میکند. دولت پیشین آمریکا با قبول موافقتنامه برجام و آزاد کردن مبالغی از داراییهای ایران و لغو تحریمها ، گامهایی در جهت رفع تنش با جمهوری اسلامی برداشت و موجب شد تا رئیسجمهور دولت جمهوری اسلامی، از برجامهای دو، سه و چهار به معنی توافقات بعدی سخن بگوید که البته، هم این سخنان به شدت مورد مخالفت قرار گرفت. از سویی پرتاب شدن ناگهانی موشکهای شعارنویسی شده، میز مذاکره و مصالحه را واژگون کرد و به عیان نشان داد که موضع دولت، و سخن رئیس جمهور، در جمهوری اسلامی محلی از اعراب ندارد و سرنوشت سیاست خارجی ایران نه در دستگاه دولت که در جاهای دیگر تعیین میشود! در جاهایی که دولت ظاهری قادر به مقابله با آن کانون های واقعی قدرت نیست و حتی جرأت یک اعتراض کوچکی هم به آن گردانندگان حقیقی سیاست خارجی ندارد! چه رسد به آنکه روی برنامهها و حرفها و وعدههای خود ایستادگی نماید!
از طرف دیگر ، دولت جدیدی در ایالات متحده بر سر کار آمد که پس از خروج از برجام، تحریمهای همهجانبه و نفسگیری را بر کشور ما اِعمال نمود. اگرچه خروج رئیس جمهور جدید آمریکا از برجام یک بدعهدی و حرکتی بر خلاف عرف بینالمللی بود، ولی باید اذعان کرد که در جمهوری اسلامی هم متأسفانه برخی تحرکات نابجا و موضعگیریهای نادرست، بهانههای لازم برای این حرکت او را فراهم نمود. باید توجه داشت که در شرایط فعلی دولت مستقر در کاخ سفید، در راستای سیاست خاورمیانهای خود و برای رهایی از مشکلات داخلیش، نیاز به فرافکنی و ماجراجویی دارد. و هم در این سو برخی از جناحهای هیأت حاکمه جمهوری اسلامی، درمانده از این همه معضلات گوناگون که در مقابل خود میبینند، همانطور که علناً بیان میکنند ممکن است از ایجاد یک تنش و درگیری چندان نگران نباشند! در این میان آنچه مورد بیاعتنایی است «امنیت» و «تمامیت ارضی» کشور ایران، سعادت و آینده ملت ایران است. حیرتانگیز است که از یک سو دولت آمریکا صراحتاَ اظهار میکند که قصد درگیری نظامی با جمهوری اسلامی را ندارد و به فکر حمله نظامی نیست و از سوی دیگر ناو هواپیمابر عظیم «آبراهام لینکلن» را به خلیج فارس میآورد و هواپیماهای بی ۵۲ را در پایگاه خود در قطر مستقر مینماید. آیا دولت آمریکا با این تناقض در گفتار و رفتار در فکر تکرار شدن سناریوی «پرل هاربر» درسال ۱۹۴۱ و به دست آوردن بهانه و کسب حمایت افکار عمومی ملت آمریکا برای ورود به هرگونه اقدامی در منطقه و به ویژه در ایران نیست؟ در طرف دیگر برخی از صاحب منصبان نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی سخن از بستن تنگه هرمز میکنند و یا شلیک موشک به ناو آمریکایی را بر زبان میرانند. آیا این مواضع دلخواه سکانداران کاخ سفید نیست؟ با این که هیأت حاکمه جمهوری اسلامی همچنان که در گذشته نشان داده است، همیشه در دقیقه نود شعارها و مواضع خود را تعدیل نموده و از مواضع قبلی خود پا پس میکشد و با این که در شرایط کنونی، احتمال وقوع یک جنگ تمام عیار و درگیری نظامی حتمی به نظر نمیرسد، اما بر هیأت حاکمه جمهوری اسلامی فرض است که از برخی اظهار نظرها و اقدامات تحریکآمیز، خودداری کند، با کنار نهادن شعار و جایگزین کردن درایت و عقلانیت از منافع و امنیت ملی دفاع نماید و با ابراز حسن نیت در عرصه بینالمللی از پیدایش یک اجماع جهانی علیه ایران جلوگیری به عمل آورد که در صورت وقوع جنگ احتمالی، ملت ایران دچار آسیبهای فراوان خواهد گردید. به هر حال نمیتوان و نباید حساسیت فوق العاده اوضاع را نادیده گرفت.
نهادهای بینالمللی و در رأس آنها سازمان ملل متحد باید برای پیشگیری از یک فاجعه دست بکار شوند، باید به دولت آمریکا و به هیأت حاکمه جمهوری اسلامی هشدار دهند که در این شرایط خویشتنداری پیشه کنند و نسبت به عملکرد خود هشیار و محتاط باشند و امنیت و تمامیت ارضی ایران، سرنوشت و آینده ملت کهنسال ایران را وسیله نیات و اغراض سیاسی خود و اختلافات فی مابین قرار ندهند. ملت با فرهنگ و تمدن باستانی ایران خواهان صلح عزتمندانه با تمام کشورهای جهان و روابط انسانی توأم با احترام متقابل با تمام جامعه جهانی است. موجودیت ایران، زیربناهای اقتصادی و میراث میهن باستانی ما نباید در اشتباه محاسبهها و ماجراجوییها قربانی شود.