
اقلیت یارسان در ایران همواره مورد نقض متعدد حقوق شهروندی قرار گرفته اند
شهر کرمانشاه و مناطق پیرامون آن به عنوان کانون و پایگاه اصلی جامعه یاری، به شهر هفتادودو ملت معروف است
محمدرضا دهلقی می گوید: «کرمانشاه خط مقدم مبارزه پیروان آیین یاری با دشمنان آزادی و همزیستی اقلیتهای دینی در کنار هم است. دین ما آیین یار است، نه دشمنی، نفرتپراکنی و کینخواهی. ما همه را به یار بودن دعوت میکنیم.»
در میانه ماه آبان، اظهارات شدیدالحن یکی از چهرههای سلفی تندرو جهادی در استان کرمانشاه علیه پیروان آیین یارسان، غیر از بازتاب خبری وسیع آن، واکنشهای گستردهای را هم در میان فعالان مدافع حقوق بشر و اقلیتهای دینی در شبکههای مجازی به دنبال داشته است.
سوال اکثریت قریب به اتفاق کاربران شبکههای مجازی این است که چهگونه یک چهره تندرو جهادی میتواند از پشت منبر یکی از مساجد استان به طور علنی علیه پیروان آیین یارسان سخن بگوید و آنها را تهدید کند؟
«ایرانوایر» با «محمدرضا دهلقی» ملقب به «گوران»، فعال مدنی و یکی از پیروان آیین یارسان، در این رابطه گفتوگویی اختصاصی داشته و به این پرسشها پرداخته است.
***
اواسط ماه آبان بود که «ملاحمید فرجی»، واعظ تندرو جهادی، در خطبه نماز جماعت یکی از مساجد اطراف سرپل ذهاب از توابع کرمانشاه، علیه پیروان آیین یاری سخن گفت و آنها را کافر، شیطانپرست و در زمره اغیار دانست. او گفت یارسانیها برادر ما نیستند و تنها اسلام است که باعث برادری میشود.
در پی بالا گرفتن اعتراضها، ملاحمید با انتشار یک فایل ویدیویی در شبکههای مجازی، گفتههای خود را پس گرفت.
این واعظ مسلمان در فایل ویدیویی مدعی شد که دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران حرفهای او را تحریف کردهاند و قصد نفاقافکنی و فتنهگری در میان ما [مسلمانان] و آنها [یارسانیها] دارند و منظور او در اصل «یهودیها، مسیحیها و صهیونیستها» بوده است.
محمدرضا دهلقی انتشار فایل ویدیویی ابراز پشیمانی ملاحمید فرجی را عذر بدتر از گناه میداند. او ضمن اشاره به خصلت امنیتی فشارهای روزافزون جمهوری اسلامی بر جامعه یاریها، قویا باور دارد که نهادهای امنیتی به طور آگاهانه زمینه را برای بروز و حضور این افراد با چنین تفکراتی فراهم میکنند.
این فعال مدنی میگوید، «جمهوری اسلامی با برجسته کردن و میدان دادن به فعالیت آزادانه چنین افرادی، حتی بر منبر مساجد، طوری وانمود میکند که اگر کنترل و امنیت جمهوری اسلامی وجود نداشته باشد، آنگاه گذشته کردهای ایزدی شنگال، آینده آنها خواهد بود. نوعی سیستم القای سیستماتیک که اگر این افراد با چنین عقاید خطرناکی در یک تلاطم سیاسی قدرت یابند همان کاری را با یاریها خواهند کرد که داعش با کردهای ایزدی شنگال کرد.»
این در حالی است که یکی از منابع آشنا با ملاحمید فرجی، ضمن تایید همکاری او با دستگاههای امنیتی کرمانشاه به ایرانوایر گفت: «او قبلا پیشنماز یکی از روستاهای اطراف پاوه از توابع کرمانشاه و به لحاظ مالی هم بسیار تنگدست بوده است. اما در عرض چند سال به ثروتی هنگفت دست یافت و اکنون نیز مالک یک گلخانه عظیم در فاصله میان سرپل ذهاب و قصرشیرین است.»
به گفته همین منبع، ملاحمید غیر از همکاری بسیار نزدیک با دستگاههای اطلاعاتی و نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی با «ملا کریکار» نیز رابطه دارد و در میان مردم منطقه هم از افراد بسیار نزدیک به او به شمار میرود.
ملا کریکار که در کردستان به بنلادن کردها معروف است، رهبر گروه مسلح «انصار الاسلام» است که در سال ٢٠٠١ بعد از انشعاب از «حرکت اسلامی» تاسیس شد.
این منبع همچنین تاکید کرد که ملاحمید سالها است که به طور علنی و به عنوان یکی از سازماندهندگان اصلی شبکه «القاعده» در این مناطق فعال است و شخصا مسئول تبلیغ، تهییج، سازماندهی و فرستادن جوانان منطقه «جافایهتی» اورامان به گروههای جهادی القاعده و داعش بوده است. بنا بر اظهارات این منبع، یکی از فرزندان ملاحمید عضو داعش بود و گفته میشود که خود را در سوریه منفجر کرده است.
اما محمدرضا دهلقی معتقد است که شهر کرمانشاه و مناطق پیرامون آن به عنوان کانون و پایگاه اصلی جامعه یاری، به شهر هفتادودو ملت معروف است و با چنین عوامل و عناصری از اساس بیگانه است.
او منکر تاثیر مقطعی این تحریکها نیست، ولی باور دارد که «حتی بعد از انقلاب ١٣۵٧ نیز توازن حیات اجتماعی میان یارسانیها، شیعیان، اهل سنت، یهودیها و بهاییها به هم نخورد و یکی تلاش نکرد دیگری تضعیف شود. چون قبول تفاوت و تکثر بخشی از اصالت فرهنگی مردم کرمانشاه و زندگی اجتماعی مردم در طول تاریخ این منطقه است.»
او میگوید: «جمهوری اسلامی در یک سیر زمانی مشخص عالمان فرزانه و متنفذ اهل سنت از جمله “ملا محمد ربیعی” که از اهل سیاست و کیاست بود، حذف کرد تا جای فرزانگان را با عناصر منفور و بدنام پر کند. به عبارتی دیگر، حضور و وجود افرادی همچون ملا محمد ربیعی که انسانی به غایت متین و بادرایت بود و میانهای هم با سیاستهای مسلط حکومت نداشت، مانعی بود که باید از میان برداشته میشد. چون وجود ایشان روح همبستگی و انسجام اجتماعی را تحکیم میبخشید.»
ملا محمد ربیعی، روحانی برجسته کرد و نویسنده کتاب «دکانداران طریقت»، در سال ١٣۵٧ به عنوان امام جمعه اهل تسنن در کرمانشاه منصوب شد. وی به دنبال انتقاد شدید از «سریال امام علی» در کنفرانس وحدت اسلامی تهران، روز ١٢آذر١٣٧۵ کشته شد. قتل او را بخشی از جریان قتلهای زنجیرهای در دهه ۱۳۷۰ طبقهبندی کردهاند.
محمدرضا دهلقی در ادامه اظهارات خود با اشاره به سرکوب شدید یاریها و ادغام و ذوب شدن در مذهب مسلط، معتقد است که خود آیین یاری همیشه در معرض خطر تحریف بوده است. او عبارت «اهل حق» را یکی از مصادیق این تحریفها میداند که جمهوری اسلامی تلاش کرده است آن را به اسم عام آیین یارسان تبدیل کند.
«چرا ما باید اهل حق باشیم و دیگران نه؟ در واقع، این عبارت از سوی دمودستگاه فرهنگی جمهوری اسلامی جعل و عمومی شد، چون سیاست استراتژیک رژیم این است که از طریق تغییر نام آیین یارسان مضمون حقیقی و راستین آن را تحریف و مخدوش کند. غیر از این که از طریق عمالی مثل ملا حمید هم عباراتی همچون علیاللهی، نصیری، شیطانپرست و شیعه غلاتی را هم به یاریها نسبت میدهند.»
محمدرضا دهلقی که به دلیل فعالیتهای مدنی چهارده سال است که از ایران خارج شده است و اکنون در شهر سلیمانیه در اقلیم کردستان عراق زندگی میکند، وضعیت پیروان آیین یارسان در دوران حکومت پهلوی در قیاس با جمهوری اسلامی را به مراتب بهتر میداند: «چون حتی در آن زمان اگر شما به یکی از دوایر حکومتی میرفتید هیچ کس از شما نمیپرسید که یاری هستید یا نه. حتی اکثر اوقات برخورد شایستهتری با یاریها داشتند. اما دوران جمهوری اسلامی دوران شوم و بسیار آزاردهنده و توهینآمیزی برای یاریها است. چون با استقرار هر چه بیشتر جمهوری اسلامی بعد از انقلاب بخش قابل توجهی از از پیروان آیین یارسان ناچار شدند شهر و دیار خود را ترک و فرار کنند.»
او در ادامه صحبتهایش به ایرانوایر گفت که «کرمانشاه خط مقدم مبارزه پیروان آیین یاری با دشمنان آزادی و همزیستی اقلیتهای دینی در کنار هم است. دین ما آیین یار است، نه دشمنی، نفرتپراکنی و کینخواهی. ما همه را به یار بودن دعوت میکنیم.»
از: ایران وایر