گفت‌وگو با مهدی نوربخش؛ ایرانی که ترامپ بر جای گذاشت

چهارشنبه, 1ام بهمن, 1399
اندازه قلم متن

زیتون ـ مهسا محمدی: دونالد ترامپ، چهل و پنجمین رییس‌جمهور ایالات متحده، ظهر امروز، ۲۰ ژانویه، کار خود را به عنوان رییس‌جمهور این کشور پایان می‌دهد.

یک دوره‌ای شدن دوره ریاست‌جمهوری‌‌اش بر این رییس‌جمهور جنجالی بسیار سنگین آمده و از این رو قصد دارد نارضایتی‌اش را با عدم شرکت در مراسم تحلیف جو بایدن، رییس‌جمهور دمکرات منتخب دوره چهل ششم نشان دهد.

به نظر می‌رسد رفتن دونالد ترامپ، با توجه به پایگاه رای ۷۵ میلیون نفری‌اش در ایالات متحده، با نارضایتی و ناامیدی تعداد زیادی از آمریکاییان همراه خواهد بود، همان کسانی که برای نشان دادن اعتراضشان به نتیجه انتخابات، روز ۶ ژانویه ساختمان کنگره آمریکا را هم در نوردیدند، اما در نهایت کاری از پیش نبردند.

اما این رییس‌جمهور پرحاشیه و رفتن و ماندن او به جز در داخل ایالات متحده، در کشورهای دیگر هم ذهن سیاست‌مداران و افکار عمومی را به خود مشغول کرده بود.

تصمیمات این سیاستمدار تاجرپیشه طی ۴ سال اخیر تاثیرات عمیق و وسیعی بر زندگی مردم ایران بر جای گذاشت و از این بابت بود که در روزهای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، ایران بعد از کوبا و ایرلند، سومین کشور دنبال کننده اخبار این انتخابات بود و روز اول با پیش افتادن ترامپ قیمت ارز در ایران افزایش یافت و در ادامه با بالا آمدن بایدن دلار تا مرز ۲۲ هزار تومان پایین آمده بود.

خروج ایالات متحده و یا به عبارت بهتر دونالد ترامپ از معاهده برجام، هم جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داد و هم در ادامه مردم ایران را در داخل و خارج کشور با مشکلات عدیده‌ای روبرو کرد. فرمان اجرایی ترامپ درباره ممنوعیت سفر از کشورهای اسلامی هم سنگی دیگر پیش پای صدها هزار مهاجر ایرانی در ایالات متحده انداخت. ترور قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس جمهوری اسلامی در عراق هم از دیگر اقدامات ایالات متحده به رهبری دونالد ترامپ بود که تنش نظامی را میان دو کشور به بالاترین سطح رساند. در تمام سال‌های بعد از خروج از برجام تا روز آخر ریاست جمهوری ترامپ، سیاست موسوم به «فشار حداکثری» از طریق اعمال تحریم‌ بر نهادها و افراد مرتبط با جمهوری اسلامی و ایران در راس سیاست‌های دونالد ترامپ قرار داشت.

ترامپ با ایران و جمهوری اسلامی چه کرد؟

اگر نگوییم بی‌سابقه اما قطعا این کم سابقه است که رییس‌جمهور کشوری در یک قاره دیگر تا این اندازه موجب بیم و امید مردمانی در سوی دیگر دنیا باشد. «ترامپ»، نه تنها محل اختلاف و شکاف میان شهروندان ایالات متحده بلکه یکی از عوامل صف‌آرایی بسیاری از ایرانیان در مقابل یکدیگر شد. 

او با موضع‌گیری‌های شدید و اظهارات گاه عجیب‌ و اقدامات غیرمنتظره‌اش نماینده گروهی از مردم ایران شد که خواهان فشار حداکثری بر ایران برای به زانو درآوردن جمهوری اسلامی بودند و همین عده که حتی فائزه هاشمی، فرزند یکی از بنیانگذاران جمهوری اسلامی هم با آنان هم رای است، معتقدند که اگر ترامپ بر سر قدرت می‌‌ماند برای ایران بهتر بود. در مقابل عده‌ای نیز از در مخالفت با تحریم و به تبع آن ترامپ برآمده و او را مسئول اصلی وضعیت نابسامان اقتصادی ایران می‌دانند.

دونالد ترامپ که از زمان به قدرت رسیدن‌اش در ژانویه ۲۰۱۷ مدام به برجام می‌تاخت و آن را معاهده‌ای «افتضاح» می‌خواند، در نهایت در ماه می  ۲۰۱۸  کشورش را از برنامه جامع اقدام مشترک خارج کرد. خروجی که می‌توان گفت این تعهد را عملا به پایان رساند. ایران و ۴ کشور اروپایی باقیمانده در معاهده هر چند تا مدتها بر طبل باقی ماندن بر تعهدات و زنده نگاه داشتن برجام کوبیدند، اما عملا این معاهده را از دست دادند.

هنوز تحریم‌ها از راه نرسیده بود که ترس از تحریم شرکت‌های خارجی تازه از راه رسیده را از ایران تاراند و ۵۰ شرکت خارجی که با سر گرفتن معاهده برجام به ایران اقبال نشان داده بودند فرار را بر قرار ترجیح دادند.

 بدنبال آن ایالات متحده در روز ۵ نوامبر ۲۰۱۸ ( ۱۴ آبان ۱۳۹۷) آغاز رسمی دور جدید تحریم‌هایش را علیه جمهوری اسلامی و ایران اعلام کرد. تحریم‌ها در این مرحله  در زمینه‌های «انرژی، بانکی، حمل و نقل و صنایع کشتی سازی» بود. 

بعد از این اعلام رسمی، دیگر موج تحریم‌ها بود که ایران را نشانه می‌گرفت و سایر کشورها نیز از ترس درافتادن با قدرت اول اقتصادی دنیا در انتخاب میان ایران و ایالات متحده تردید به خود راه نمی‌دادند و حاضر نبودند پی جریمه‌های سنگین قطع رابطه با ایالات متحده  را برای حفظ رابطه اقتصادی با ایران به تن خود بمالند. 

کار از نفت و پتروشیمی تا بانک‌ها و شخصیت‌های حقیقی و حقوقی قضایی و نهادهای زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی و همه حوزه‌های ریز و درشت دیگر کشید.

یک فرمان اجرایی غیرمنتظره

هر چند خروج ایالات متحده از برجام و تنش‌ها و فشارهای سیاسی و اقتصادی پس از آن میان دو کشور مهمترین و مخرب‌ترین اثر ترامپ بر ایران بود اما این آثار به همین جا محدود نماند.

در روز ۳ مهر ۱۳۹۶ ( ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷) و پیش از خروج از برجام، دونالد ترامپ دستور داد که محدودیت سفر به آمریکا برای شهروندان هفت کشور از جمله ایران گسترش یابد. او گفت که ایران از نظر آمریکا «حامی تروریسم» است و از این رو ورود ایرانی‌ها، چه به عنوان مهاجر و چه غیر آن به آمریکا ممنوع شد.

این فرمان البته استثنائاتی داشت مانند کسانی ویزای تحصیلی داشتند یا شامل برنامه‌های مبادله (مثلا مبادله دانشگاهی) بودند یا کسانی که علاوه بر تابعیت ایران، تابعیت کشور دیگری را هم داشتند، دارندگان گرین‌کارت و مواردی از این دست.

این فرمان ناگهانی به سرگردانی تعداد زیادی از خانواده‌های ایرانی در فرودگاه‌ها، تجمعات خودجوش و طرح شکایت‌های شخصی و بردن دعاوی به دادگاه‌های ایالتی منجر شد که در بعضی از موارد هم به نفع  ایرانیان رای صادر شد، اما فرمان به هر روی تا به امروز پا برجا ماند.

آخرین اقدام شاخص ترامپ که ایران و ایالات متحده را تا پای جنگ نیز پیش برد، ترور فرمانده سپاه قدس ایران در فرودگاه بغداد توسط نیروهای نظامی آمریکایی بود. بدنبال آن ایران وعده انتقام سختی داد و به پایگاه آمریکایی الاسد در عراق حمله کرد، حمله‌ای که تلفاتی در بر داشت.

در این میان تنش‌های گاه و بیگاه نیروهای نظامی ایران و ایالات متحده در خلیج فارس و موشک‌پرانی‌های میان نیروهای نیابتی‌شان از سوریه و عراق تا یمن همواره در جریان بود و در این چهار سال دوره‌ای که بتوان آن را آرام و بدون تنش توصیف کرد، یافت نمی‌شود.

حالا بایدن از راه رسیده. وعده داده در ساعات اولیه پس از مراسم تحلیف‌اش فرمان اجراییِ لغو ده‌ها فرمان اجرایی ترامپ را صادر کند. از جمله فرمان لغو سفر کشورهای مسلمان. او پیش از این هم وعده بازگشت به برجام و مذاکره با جمهوری اسلامی بر سر برنامه‌ هسته‌ای‌اش را داده بود، البته به شرط‌ها و شروط‌ها. 

ایران مجبور به مذاکره است

از مهدی نوربخش٬ استاد سیاست بین‌الملل درباره این مقطع زمانی مشخص، رفتن ترامپ و آمدن بایدن پرسیدیم و اینکه آیا اساسا چرخش بزرگ و قابل توجهی در سیاست های ایالات متحده نسبت به ایران در چشم انداز هست یا نه. او  در خصوص احتمال بازگشت دولت آینده آمریکا به برجام به «زیتون» گفت:« این امر به راحتی محقق نخواهد شد؛ چرا که تمامی تیم مذاکراتی دولت اوباما از جمله کری٬ سالیوان٬ شرون و همه کسانی که از آن مذاکرات حمایت می‌کردند٬ آن‌را تنها به عنوان یک قدم از این مسیر می‌دیدند. مذاکراتی که راهگشای مذاکرات بعدی با جمهوری اسلامی خواهد بود. همچنین بسیاری از افراد در نهادهای تصمیم ساز آمریکا معتقدند «فشارهای حداکثری» ترامپ می‌تواند به عنوان امتیازی برای مذاکرات آینده به کار گرفته شود.» از همین رو به گفته مهدی نوربخش، دولت بایدن برخلاف آنچه جمهوری اسلامی امیدوار است به سرعت تحریم‌ها را رفع نخواهد کرد و به برجام باز نخواهد گشت.

این تحلیل‌گر سیاسی می‌گوید: « تعداد کثیری از تحریم‌های وضع شده علیه ایران تحت عنوان «مبارزه با تروریسم» تعریف شده‌اند و بایدن نمی‌تواند به صورت ابتدا به ساکن چنین تحریم‌هایی را رفع کند.»

به عقیده نوربخش آمریکا در خاورمیانه به دنبال تامین امنیت «عبور آزاد کشتی‌ها در خلیج فارس تنگه هرمز»٬ «جلوگیری تبدیل خاورمیانه به انبار اسلحه»٬ «مقابله با تروریسم» و «ایجاد ثبات و رقابت با چین و روسیه» است.

او می گوید: «با توجه به این واقعیت جمهوری اسلامی ناچار  از تن دادن به مذاکره با آمریکاست چون تا زمانی که در منطقه ثبات ایجاد نشود٬ آمریکا در خاورمیانه باقی می‌ماند٬ اسلحه می‌فروشد و به تعداد نیروهای نظامی‌اش اضافه می‌کند.»

نوربخش در ادامه به نقش اسرائیل در این میان اشاره کرده و می‌گوید که «جای پای اسرائیل بعد از برقراری ارتباط با برخی از کشورهای عربی محکم‌تر شده است و حتی بحرین اعلام کرده که قصد دارد یک پایگاه نظامی در اختیار اسرائیل بگذارد. بنابر این اگر جمهوری اسلامی تن به مذاکره با آمریکا ندهد و تبدیل به بخشی از طرح امنیتی خاورمیانه نشود٬ روز به روز وضعیت منطقه امنیتی‌تر و حضور آمریکا و اسرائیل در آن پررنگ‌تر خواهد شد.»

او تاکید می‌کند: «نباید فراموش شود که بایدن از حامیان بهبود رابطه کشورهای عربی منطقه با اسرائیل نیز هست. در حقیقت خطری که جمهوری اسلامی را تهدید می‌کند این موضوع است که جز نیروهای همراستا با جمهوری اسلامی در منطقه٬ هیچ کشور دیگری در دنیا نیست که از بهبود رابطه اعراب و اسرائیل حمایت نکند.»

این استاد دانشگاه هریس‌برگ پنسیلوانیای امریکا می‌گوید که تلاش‌های ترامپ برای کشاندن مجدد جمهوری اسلامی به میز مذاکرات شکست خورد چون که او تمایل به مذاکرات دوجانبه با ایران داشت. در دور قبلی مذاکرات هسته‌ای اما اوباما و کشورهای اروپایی وارد یک مذاکره چند جانبه با جمهوری اسلامی شدند. « ترامپ شکست خورد چرا که اروپا نیز راضی به مذاکره دوجانبه جمهوری اسلامی و آمریکا نبود.»

به گفته مهدی نوربخش اما جمهوری اسلامی چاره‌ای جز تن دادن به مذاکرت مجدد ندارد؛ «مذاکراتی در خصوص انرژی هسته‌ای٬ نیروی موشکی و حضور منطقه‌ای.»

او می‌گوید که فشار حداکثری از سوی دولت ترامپ به منظور تغییر رژیم طراحی شده بود چرا که از منظر دولت ترامپ جمهوری اسلامی یا تن به مذاکره می‌داد یا به دلیل مشکلات اقتصادی دچار فروپاشی می‌شد. این طرح با شکست مواجه شد اما امتیاز مناسبی را در اختیار دولت آینده آمریکا قرار داد.

درباره سایر اقدامات احتمالی بایدن، نوربخش می‌افزاید: «بایدن وعده داده که یکی از شش کار اول او بعد از اجرای مراسم سوگند و آغاز رسمی دولت جدید٬ لغو کردن ممنوعیت سفر از کشورهای عمدتا مسلمان به آمریکاست. کمپین بایدن بهتر از هر کمپین انتخاباتی دیگری در تاریخ آمریکا با جمعیت مسلمان این کشور ارتباط برقرار کرد. در آمریکا حدود هفت میلیون مسلمان زندگی می‌کنند که ۸۵ درصد این جمعیت به بایدن رای دادن و لغو این ممنوعیت در حقیقت پاسخی است که حمایت مسلمانان آمریکا از رییس جمهوری جدید این کشور.»

درباره ترور قاسم سلیمانی اما او می‌گوید که  اختلاف عقیده ای وجود نداشت و « اگرچه ترور قاسم سلیمانی به دستور دونالد ترامپ رخ داد٬ اما جو بایدن نیز از آن حمایت کرد.»

از سوی دیگر نوربخش معتقد است که آمریکا با رهبری بایدن مشکلاتش را با چین نیز حل خواهد کرد٬ هرچند چین در دوران ریاست جمهوری ترامپ نیز نخواست یا نتوانست کمک خاصی به جمهوری اسلامی بکند. جمهوری اسلامی تا زمانی که نتوانسته مشکلاتش را با آمریکا و پس از آن نهادهای بین‌المللی حل کند٬ حتی نمی‌تواند از کمک‌های هم پیمانانش استفاده کند. او می گوید :« همانطور که دیده‌اید دیگر خبری از توافق قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین نیز به گوش نمی‌رسد چون این کشور نیز حتی قصد ندارد با جمهوری اسلامی که تحت تحریم‌های گوناگون آمریکا و نهادهای بین المللی قرار دارد وارد معامله‌های جدی شود.»

با توجه به آنچه که گفته شد به نظر می رسد آینده همچنان به شدت مبهم و غیرقابل پیش‌بینی است. به نظر نمی‌رسد حالا ایران و جمهوری اسلامی هم در همان جایی ایستاده باشند که قبل از خروج از برجام بودند. هر چند ممکن است با لغو فرمان اجرایی ممنوعیت سفر، گروهی از مهاجران ایرانی به مرور به روال پیشین بازگردند اما نارضایتی مردم در داخل ایران بر اثر دیکتاتوری، فساد و فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به طرز معنی‌داری افزایش پیدا کرده است. از سوی دیگر مجموعه حاکمیت نیز به سوی تندروترین نیروهای خود متمایل شده و بر طبل خروج تمام و کمال از برجام می‌کوبد و عملا این کار را با مصوبه «اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها»ی مجلس «انقلابی» کلید زده است. روز گذشته هم وزارت امور خارجی ایران در اطلاعیه‌ای از تحریم ۱۱ مقام فعلی یا سابق دولت آمریکا خبر داد. گفته شد که این تحریم‌ها «در اجرای قانون مقابله با نقض حقوق بشر و اقدامات ماجراجویانه و تروریستی آمریکا در منطقه» اجرا شده و شامل افرادی مانند دونالد ترامپ، مایک پومپئو و نه مقام آمریکایی دیگر می‌شود. حال باید دید در این شرایط یکسر مبهم و تنش‌آلود آیا می‌توان به تعادلی هر چند ناپایدار دست یافت.


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.