لطف‌الله میثمی: باز هم اسنادی هست

سه شنبه, 29ام مرداد, 1392
اندازه قلم متن

لطف‌الله میثمی

دست‌داشتن سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) و سرویس اطلاعات سری بریتانیا (MI6) در سرنگونی مصدق در تاریخ ایران امر بدیهی و اثبات‌شده‌ای است. در کتاب «همه مردان شاه» نوشته «کینزر» که من آن را ترجمه کرده‌ام به یکسری اسناد اشاره شده است که نقش آمریکا و بریتانیا را در کودتای ۲۸ مرداد ثابت می‌کند. اکنون در شصتمین سالگرد این کودتای آمریکایی ـ انگلیسی مجددا یکسری اسناد طبقه‌بندی‌شده از طرف سیا منتشر شده است با این همه به اعتقاد من آنچه منتشر شده است باز همه اسناد نیست. این در حالی است که بخش‌هایی از اسناد منتشرشده توسط مقامات «سیا» سیاه شده و قابل بازخوانی نیست. اگر آن اسناد رو می‌شد اسامی خیلی از افراد لو می‌رفت؛ رویدادی که به اعتقاد مقامات سیا به منافع ملی آمریکا لطمه وارد می‌کرد. با انتشار این اسناد بار دیگر بررسی علل و تصمیم‌سازان کودتای ۲۸ مرداد به دغدغه افکار عمومی ایرانیان تبدیل می‌شود.

به اعتقاد من، باور و پایبندی مشاوران دکتر مصدق به قانون اساسی، مشروطیت و دغدغه جدی او برای حفظ منافع ملی ایران، بزرگترین عاملی بود که دولت‌های وقت آمریکا و بریتانیا را برای حفظ منافع بادآورده خود در مواجهه با دولت ملی، گام‌به‌گام به یکدیگر نزدیک و در نهایت با هم متحد کرد. مصدق یک ایرانی طرفدار قانون اساسی انقلاب مشروطیت بود و از موضع منافع ملی ایران دفاع می‌کرد. او برای حفظ این منافع در ابتدا می‌خواست آمریکا را به یاری ایران سوق دهد و تلاش می‌کرد جلوی اتحاد انگلیس و آمریکا و پیوندخوردن و منافع آنها به هم را که در نهایت به ضرر منافع ملی ایران تمام می‌شد، بگیرد. نهضت ملی با تعداد اندک اما اعتقاد راسخ و پرشور یک فراکسیون در مجلس شانزدهم، قانون ۹ ماده‌ای را به تصویب مجلس شورای ملی رساند که به «قانون ملی‌شدن» نفت معروف شد. این قانون در ۲۶ اسفند ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی و روز ۲۹ اسفند در مجلس سنا تصویب شد که این مصادف با جشن شب عید و شادی مردم مضاعف شده بود. اما اتفاقی که می‌افتد این است که «مک‌گی» معاون وزارت خارجه آمریکا که مهندس زمین‌شناسی بود در روز ۲۶ اسفند با شاه ملاقات می‌کند و می‌گوید اعلی‌حضرت، نظر آمریکا این است که شما باید جلوی تصویب قانون ملی‌شدن نفت را بگیرید؛ چون اکثر سناتورها طرفدار شاه بودند؛ مک‌گی می‌خواست که آنها دخالت کنند و این قانون به تصویب نرسد. شاه گفت ناسیونالیسم ایران و بسیج ملت ایران برای طرفداری از این قانون اینقدر قوی است که اگر من دست به چنین کاری بزنم مرا موج می‌برد.

البته همه این اسناد در کتاب «همه مردان شاه» آمده است. آمریکا با قانون ۹‌ماده‌ای ملی‌شدن نفت مخالف بود. آمریکا می‌خواست ایران با انگلیس و شرکت نفت درگیر شود و آنها هم سهمی از نفت ایران ببرند. البته تا آخر هم معلوم شد که اینها در تمام امور، حتی در تاسیس بانک بین‌المللی، مخالف دکتر مصدق بودند و مصدق می‌گفت که رفتار آنها با قانون ملی‌شدن نفت مغایر است. باید یادآور شوم که قانون ملی‌شدن نفت یک متممی برای قانون اساسی مشروطیت بود. بدین معنا که اصولا مصدق معتقد بود که نهضت ملی‌شدن نفت و قانون ۹ماده‌ای در راستای احیای قانون اساسی مشروطیت است. قانون اساسی مشروطیت در دوره رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی مسخ شده بود. در سال ۱۳۲۸ مجلس موسسان تشکیل شد که حق انحلال «مجلسین» را به شاه داده بود که تمام پرونده‌هایی که ماهیت سیاسی دارند را به دادگاه نظامی، دادرسی ارتش که زیر نظر شاه بود ارجاع می‌داد و مصدق با احیای قانون اساسی، جلوی این کار را گرفت.

اولین هیات انگلیسی که با مصدق ملاقات و مذاکره کردند، به نتیجه‌ای نرسید. این هیات موقع خروج از فرودگاه مهرآباد گفتند که تا مصدق سرنگون نشود هیچ قرار نفتی با ایران امضا نخواهد شد و آنها نمی‌خواستند که مشکل نفت با قانون حل شود و می‌خواستند به هر قیمتی که شده درآمد خود را حفظ کنند. اما مصدق گفت: ما نفت را ملی می‌کنیم و از نظر حقوق بین‌الملل به دولت‌هایی که واردکننده نفت ایران هستند، غرامت پرداخت می‌کنیم. اما عبدالقدیر آزاد، ‌بقایی و دیگرانی بودند که گفتند ما نباید غرامت پرداخت کنیم و به قرارداد دارسی اشاره می‌کردند و آنها عنوان می‌کردند که ما در نفت عراق و کویت هم سهم داریم که اهداف را بالا بردند و کارشکنی کردند. در واقع هدف، سرنگونی مصدق بود.

راجع به کودتا سه نظر وجود دارد:

۱- آمریکا و انگلیس به کمونیسم حساس بودند. در واقع یکی از مشکلات اصلی آنها خطر کمونیسم بود. برای همین، در ایران کودتا کردند

۲- کمپانی نفت درآمد سرشاری را به دولت انگلیس سرازیر می‌کرد که آنها نمی‌خواستند آن منافع را از دست بدهند و من با آن مخالف هستم.

۳- اما نظر من این است که قانون اساسی انقلاب مشروطیت، قانون ۹ ماده‌ای نفت، اصلاح قانون انتخابات، ‌انتقال قدرت شاه به مجلس شورای ملی و مردم و تحریم‌های انگلیس علیه ایران که جلوی صادرات نفت را هم گرفتند همه دست به دست هم داد تا ایران به مشکل بر بخورد. در حالی که در آن دوره هم دکتر مصدق توانسته بود اقتصاد متوازن برقرار کند. صادرات بیش از واردات باشد؛ ایران به خودکفایی بدون درآمد نفت برسد اما در نتیجه مدیریت اعمال‌شده، دولت‌ها مصمم به کودتا شدند چون نمی‌خواستند الگوی خودکفایی ایران به خاورمیانه تسری پیدا کند.
از: شرق


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.