جمهوری اسلامی حکومتی است که با تفکیک مذهبی ، جنسیتی و اعتقادی ملت را به پاره های گوناگون تقسیم کرده است . حق سیاسی برابر برای همه وجود ندارد همانطور که حقوق برابر شهروندی در آن بی معناست ولی نزدیک به نیم قرن است نمایشی بنام انتخابات برگزار می کند که کاربرد آن فقط برای مشروع جلوه دادن حکومت در داخل و خارج است . حال بسیاری از این که علناً خامنه ای نزدیک ترین اشخاص به خودش را برای احراز صلاحیت ریاست جمهوری ردکرده، حیرت کرده اند. ولی اگر سیاست را به یک دستورالعمل برای نحوه مدیریت جامعه تشبیه کنیم در استبداد دینی خامنه ای مکانیزمی ثابت برای تغییر دستور العمل وجود ندارد و حکومت بنا به تصمیم رهبر جامعه و بنا به مصلحت اداره می شود تا سرانجام در یک انقلاب یا در یک کودتای نظامی سقوط کند.
این بسیار معمول است که در حکومت های توتالیتر همواره عده ای را که بدان اعتماد ندارند از حق انتخاب کردن و انتخاب شدن محروم کنند. داشتن حق رأی ملاک تشخیص بین شهروندان وفادار و مرز آنها با دشمنان محسوب می شود. دیکتاتورها مجبورند انتخابات نمایشی برقرار کنند تا چهره ای مقبول از خود برای کشور و خارج از آن به نمایش بگذارند ولی مواقعی هم می رسد که دیگر حتا تحمل این نمایش راهم ندارند.
در اوضاع حساس کنونی که رژیم با بحران اقتصادی جدی روبروست و با کشتارهای متعدد پشتیبانی بیشتر مردم را از دست داده است و بافشار تحریم خارجی نیز دست و پنجه نرم میکند، انتظار می رفت که خامنه ای به جمع کردن بپردازد ولی با این ترتیب اداره ی انتخابات بیشتر به پراکنده کردن هواداران و حتا یاران وفادار خود پرداخت .
در این رابطه لاریجانی با کنایه و گلایه به ابراهیم رئیسی نوشت: مخالف حل مسئله مبادله مالی با دنیا و صادرات هستند ؛ اراده و تجربه ای برای رفع تحریم ها ندارند ؛ در داخل کشور هم به جای اجماع دعوا راه می اندازند. ولی می گویند به دنبال «تعامل با همه کشور های دنیا» هستند. (۱)
انتخابات یک روکش مصلحتی برای این نظام بود که با این تصفیه ی آخر شورای نگهبان این نقاب هم افتاد.
پرسش که مطرح است اینست که چرا در این موقع خطیر مذاکره با آمریکا بر سر برجام این تصفیه با صراحت انجام شده است؟ به عبارتی دیگر چه ضرورتی پیدا شده است تا این نقاب را بردارند؟
برای توضیح چرایی این کار فرض های زیر می تواند مطرح باشد.
۱- جناحی که خامنه ای رهبری آن را نیز برعهده دارد می خواهد سرانجام معامله با غرب بنام خودش ضبط شود نه اصلاح طلبان.
کوتاه آمدن عراقچی برای بازدید از مناطق نظامی که قبلا توسط خامنه ای نهی شده بود می تواند نشانه ای از کنار آمدن او با آمریکا بر سر توافق برجام جدید باشد.
خبر به نقل از کیهان و از قول عراقچی این است :« پروتکل الحاقی را پذیرفتهایم و گفت؛ آژانس براساس این پروتکل میتواند از همه مراکز هستهای و غیرهستهای که شامل مراکز نظامی نیز میشود بازرسی کند و تأکید ورزید که بدون پذیرش پروتکل، حصول توافق امکانپذیر نیست و توضیح داد که این بازرسیها مدیریت شده خواهد بود.
پروتکل الحاقی به بازرسان آژانس اجازه میدهد از تأسیسات هستهای و غیرهستهای ایران ـ از جمله مراکز نظامی ـ به صورت سرزده، «در هر مکان و در هر زمان» بازرسی کنند. این بازرسیها تحت عنوان «ابعاد نظامی احتمالی» صورت میپذیرد.» (۲)
روحانی هم تصور می کرد که با امضای برجام همه چیز بروفق مراد خواهد شد و برای همین هم وعده های خوش زیادی داده بود ولی ترامپ با پاره کردن برجام آن خیالات را نقش برآب کرد. دروغ های روحانی مبنی براینکه موفقیت هایی در توافق با آمریکا حاصل شده است چنان مفتضح بود که بلینکن مجبور به تکذیب آن شد. روحانی می خواست از مسأله موفقیت در مذاکرات بعنوان یک برگ برنده در انتخابات استفاده کند که آن هم باطل شد.
۲- ترس از قال درست کردن جناح روحانی بر سر انتخابات همچون جنبش سبز .
چنین هراسی وجود داشت چنان که می بینیم که جانشین فرمانده ناجا سردار رضایی در این زمان می گوید: «هر فتنهگری با هر عنوانی و با هر لباسی بخواهد آرامش مردم را بر هم بزند در نطفه آن را خفه میکنیم.» بدین ترتیب با رد صلاحیت و فیلتر کردن کامل از اینکه گروه مقابل بتواند مردم را تحت عنوان دست بزدن در آرأ تحریک کرده به خیابان بیاورد رهایی پیدا کردند.
۳- خامنه ای بیمار است و می خواهد هر چه زودتر راه را برای مجتبی هموار سازد. آوردن رئیسی و حذف لاریجانی برای اینست که رئیسی برای روز مبادا به کرسی ریاست جمهوری بنشیند که اگر رهبر مرد رئیس جمهور بتواند در غیاب رهبر برای مدتی نامعلوم کشور را اداره کند . در این مورد نه اطلاع کافی داریم و نه شواهدی .
۴- سخن از تصاحب یک تنه ی منابع ثروت است. این فقط رقبای سیاسی نیستند که از صحنه بیرون می روند بلکه صحبت از میلیاردها ثروت است که خامنه ای و شرکأ می خواهند به تنهایی صاحب آن شوند و شریک نمی خواهند چنان که می بینیم اولین نشست انتخاباتی رئیسی: دفاع از خصوصیسازی در اتاق بازرگانی است .
«ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه و نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران، اولین نشست انتخاباتی خود را در اتاق بازرگانی تهران برگزار کرد، نهادی که قلب تشکیلات سرمایهداران، تاجران و صاحبان صنایع در چانهزنی با حکومت است. رئیسی در این جلسه از “خصوصیسازی” و “بازار” دفاع کرد و از “اداره دستوری اقتصاد” و “متصدی بودن دولت” در امور اقتصادی انتقاد نمود.»(۳)
۵- آیا می خواهند نام جمهوری را برداشته و حکومت را فقط با پسوند اسلامی بنامند؟
جمهوریت لباس عاریه ای و مصلحتی بود که برتن این قانون اساسی فاشیستی کردند و حالا لزومی به حفظ آن نیست چون حکومت دینی به سوی دموکراسی قدم بر نمی دارد بلکه به سوی یکدست شدن نهایی و سلطه ی کامل پیش می رود. انتخاب رئیسی با لقب آیت الله قتل عام برای ریاست جمهوری کاملاً حساب شده است که هر گونه مخالفتی با خشونت کامل پاسخ داده خواهد شد. مسأله ی اختلاف با رؤسای جمهوری ازاول انقلاب تا به حال بوده است . تصفیه ی کامل نامزد ها می تواند راهی برای حل این معضل باشد. البته یکی از آخوندهای هوادار این خط نغمه را با وقاحتی تمام سرداده است :
حجت الاسلام قوامی رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس ششم گفت: «قانون اساسی ما، قانون اساسی یک جمهوری نیست بلکه قانون اساسی یک حکومت اسلامی است. من حاضرم با همه حقوقدان دراینباره بحث و گفتوگو کنم. ببینید در یکی از اصول قانون اساسی آمده که قوای سهگانه زیر نظر ولایت مطلقه فقیه هستند، نظارت هم که شورای نگهبان باید تفسیر کند، نظارت شورای نگهبان هم بر مبنای نظارت استصوابی است، بنابراین جمهوری مبتنی بر قانون اساسی اصلاً جمهوری نیست، یعنی اگر رئیس جمهوری هم با رأی مردم انتخاب شود از نظر قانون اساسی رهبری میتواند بگوید من این را قبول ندارم و دیگری را قبول دارم، حکمی هم که رهبری میدهد نمینویسد که رأی مردم مورد تایید من است، بلکه مینویسد شما را به ریاست جمهوری منصوب کردم، برخی از وزرأ هم تا رهبری تأیید نکند به مجلس معرفی نمیشوند، این مسئله در زمان آقای خاتمی، احمدینژاد، روحانی وجود داشته حتی اگر آقای تاجزاده هم رئیسجمهور شوند این اتفاق می افتد.» (۴)
معهذا بعید می دانم چنین کاری انجام پذیرد چون فعلا شکل جمهوری در تبلیغات داخلی و خارجی بخصوص میان هوادارانش در منطقه کاربرد دارد.
این قاطعیت در رد صلاحیت ها توسط شورای نگهبان که بدستور خامنه ای انجام پذیرفت جاده را برای ریاست جمهوری رئیسی آماده کرده است ولی به بدترین شکل. زیرا وی بدون رد احمدی نژاد و لاریجانی نیز امکان موفقیت داشت . از جانب دیگر اصلاح طلبان که جریانی مرده بوده با این رد صلاحیت ها جانی تازه و چهره ای مظلوم بخود گرفتند .
به هر حال حکومت با این وسایل نمی تواند مدت طولانی زنده بماند . باید برای بحران های کشور و مشکلات سیاست خارجی خود راه حل های اساسی پیدا کند . از دید زعمای نظام یکدست شدن نشانه و وسیله ی تقویت است، ولی این نظام، بخصوص پس از مرگ خمینی، هیچگاه توان یکدست شدن نداشته است. برای جلوگیری از تحلیل رفتنش به فکر یکدست کردن آن به ترتیب حاضر افتاده اند، ولی این بیش از تقویت می تواند رعشه ی آخر قبل از مرگ باشد.
تاثیر این جریان بخصوص در میان اصلاح طلبان قابل بررسی است و در کل می توان گفت جنبش علیه جمهوری اسلامی را رادیکالیزه خواهد کرد.
چهارشنبه ۱۲ خرداد۱۴۰۰
۲۰۲۱, Jun 03
—
(۱)
(۲)
سرمقاله کیهان شماره چهارم خرداد ۱۳۹۴
(۳)
(۴) http://www.didbaniran.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-3/107797-%D8%AD%D8%AC%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%82%D9%88%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%85%D8%A7-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%DB%8C%DA%A9-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%B7%D8%A8%D9%82-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%85%DB%8C-%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%AF-%D8%A8%DA%AF%D9%88%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D9%86-%D8%B1%D8%A6%DB%8C%D8%B3-%D8%AC%D9%85%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%85%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A8-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%B1%D8%A7-%D9%82%D8%A8%D9%88%D9%84-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%85-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9
از: ایران لیبرال