هدف نگارنده از این مطلب نشان دادن دو موضوع است. اول اینکه عدم مداخله بموقع و موثر در نسل کشی ها( Genocid) و کشتارهای داخلی (Democide) تاکنون منجر به چه حوادث هولناک و فاجعه آمیزی شده است و دوم اینکه نشان دهم انتظار مداخله بشر دوستانه در مورد ایران در مقایسه با کشورهای که فجایع و کشتارهای خارج از تصوری را تجربه کرده اند اما با بی تفاوتی و انفعال کشورهای دیگر روبرو شدند، جلب کنم و نشان دهم چنین تصوری چگونه می تواند با ابعادی پیش بینی ناپذیر و هولناک روبرو باشد
دو میلیون کشته در کامبوج بوسیله خمرهای سرخ
در کمتر از چهل سال پیش، خمرهای سرخ در کامبوج به رهبری پل پوت نزدیک به دو میلیون نفر یعنی حدود یک چهارم جمعیت این کشور را با هدف پیاده سازی افکار و آرمانهای کمونیستی در سکوت کامل جوامع بین المللی و سازمان ملل متحد کشتند.
خمرهای سرخ با هدف ایجاد جامعه ای کاملا کمونیستی و “خودکفا” تمام مردم را وادار به کار منظم و اجباری در مزارع کردند و مظنونان را مورد شکنجه قرار داده و یا کشتند. آنها در این راه، کلیه کسانی که تحصیلکرده غرب بودند، روشنفکران و بسیار از اقشار متوسط که به ظن آنها عوامل امپریالیست ها بودند را کشته و شهرها را به عنوان مکان هایی امپریالیستی خالی از سکنه کردند. آنها مدام در رادیوها می گفتند کامبوج تنها به دو میلیون نفر جمعیت نیاز دارد و مابقی کامبوجی ها بی دلیل زنده هستند.
در این فاجعه انسانی صدها هزار نفر از مردم کامبوج که تحت نام “ذخیرهها” طبقه بندی میشدند در مزارع مرگ با دست خودشان قبرهای دسته جمعی شان را میکندند و سپس سربازان پل پوت آنها را با اشیاء فلزی، پتک و چکش میزدند تا بمیرند و یا گاهی نیز همان طور زنده زنده بر روی آنها خاک می ریختند.
در کامبوج تقریبأ هیچ خانوادهای را نمیتوان یافت که یکی از اعضای خود را در دوران “حکومت وحشت” از دست نداده باشد. با این حال آغاز تشکیل دادگاهی برای رسیدگی به این جنایات، از جمله بدلایل سنگ اندازی آمریکا و چین در سازمان ملل متحد، سی سال به عقب افتاد. زیر آمریکا مایل نبود ویتنامی ها به عنوان ناجی مردم کامبوج شناخته شوند و چین بخاطر اینکه سابقا از متحدین خمرهای سرخ بشمار می رفت، نمی خواست بدنام شود.
خمرهای سرخ که با تفکرات و ایدئولوژی مائویستی از حزب کمونیست کامبوج سر بر آورده بودند از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ میلادی بر کشور کامبوج حکومت کردند تا اینکه در سال ۱۹۷۹ بخاطر حمله ارتش ویتنام به این کشور آنهم نه بخاطر جلوگیری از کشتار مردم بلکه به خاطر اختلافات مرزی سرنگون شدند. در کشتارهای داخلی کامبوج جامعه بین المللی و سازمان ملل متحد هیچ واکنش درخوری نشان ندادند و تا سالها موضوع این جنایتها با کم توجهی روبرو شد.
نسل کشی در دارفور با ۳۰۰ هزار کشته ( ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰)
در دارفور- غرب سودان- مطابق گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۸ سیصد هزار نفر جان باختند. طرفین این نسل کشی ارتش رسمی سودان، پلیس و گروه شبه نظامی “جنجوید” که بیشترین جنایتها را انجام داده بودند از یک طرف و “ارتش آزادی بخش سودان” و “جنبش برابری و عدالت” در طرف دیگر بود.
در طی این کشتارها سازمان ملل متحد تنها موفق به صدور چند قطعنامه در محکومیت دولت عمرالبشیر شد و توانست برای اولین بار در “دادگاه بینالمللیِ کیفری لاهه”حکم بازداشت “عمر البشیر”، رئیس جمهور سودان که همچنان در قدرت است را به جرم “ارتکاب جنایات جنگی” و “جنایت علیه بشریت” صادر کند.
در پی تصمیم دادگاه بینالمللی لاهه به صدور حکم دستگیری عمر البشیر، وی سیزده سازمان عمده بینالمللی امدادرسانی را که در منطقه دارفور به کمکرسانی به مردم جنگزده میپرداختند، از آن کشور اخراج کرد و جامعه بین المللی از اقدامی موثر برای نجات جان انسان ها ناتوان شد.
جالب است بدانید در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ میلادی، سران کشورهای عضو اتحادیه عرب با صدور بیانیهای از عمر البشیر، رئیسجمهور تحت تعقیب سودان، در برابر حکم بازداشت بینالمللی دیوان بینالمللی کیفری لاهه حمایت کردند. ایران نیز مکرراً از عمر البشیر حمایت کرده و حکم بازداشت وی را محکوم نموده است.
نسل کشی کردها بوسیله صدام حسین با ۱۸۰ هزار کشته
در نسل کشی حکومت عراق در عملیاتی تحت عنوان “انفال” به رهبری صدام حسین، بیش از ۱۸۰ هزار “کرد” قتل عام شدند. در طی این عملیات هفت ماهه که از فوریه تا سپتامبر ۱۹۸۸ ادامه داشت در استانهای کرکوک، دیاله، نینوا و صلاح الدین بیش از ۳۰۰۰ روستا نابود شد. شهرهای حلبچه، طویلا، خورمال، سید صادق، پینجوین، قلعه دیزه، سنگ سر، جوارتا، قلاچولان و ماوهت نیز به تمامی ویران و از سکنه خالی شدند.
بسیاری از کارشناسان، استفاده از سلاحهای شیمیایی در کشتار حلبچه را نیز بخشی از همین عملیات که با تاخیر اجرا می شد، ارزیابی می کنند.
صدام حسین که با عدم واکنش قاطع جامعه بین المللی به این کشتارها مواجه بود، مردم عراق و منطقه را درگیر ادامه جنگ خانمانسوز با ایران و بعدها با کویت و نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا کرد که در طی این جنگها، بیش از صدها هزار نفر انسان کشته شدند. از دیگر تبعات اقدامات صدام حسین تحریم هایی بود که گریبان مردم عراق را گرفت و از آنها دهها هزار قربانی گرفت.
اگرچه بعد از حمله ایالات متحده آمریکا به عراق و دستگیری صدام حسین، وی و برخی از همدستانش به جرم جنایات ضد بشری و نسل کشی کردها در دادگاه ویژه مورد محاکمه قرار گرفته و برخی از آنها اعدام شدند اما واقعیت اینست که جهان در زمان رویداد چنین کشتار وحشیانه ای از دخالت بشر دوستانه جا ماند و همین امر موجب رویدادهای فاجعه آمیز بعدی شد.
کشتار سربرنیتسا با ۸ هزار کشته
در نسل کشی سِربْرِنیتسا تنها در یک هفته حدود ۸۰۰۰ نفر از ساکنین بوسنیایی شهر مسلماننشین سربرنیتسا (در بوسنی و هرزگوین امروزی) توسط ارتش جمهوری صربستان کشته شدند. این کشتار، بعد از جنگ جهانی دوم، بزرگترین نسلکشی در اروپا بهشمار میآید.
این جنایات در جالی صورت می گرفت که سازمان ملل متحد با استقرار ۴۰۰ سرباز هلندی به عنوان صلح بان، این منطفه را منطقهٔ «حفاظتشدهٔ امن» اعلام کرده بودند. اما در حالیکه سربازان هلندی شاهد وقوع این کشتارها در جلوی چشمانشان بودند، هیچ واکنشی نشان ندادند.
کاوه شیرزاد
https://www.facebook.com/kaveh.shirzad
از: گویا