علی فریدونی، عضو سابق انجمن گیاهپزشکان آمریکا
قبلا و طی وجیزهای یادآور شدم که بخش کشاورزی به دلیل سروکارداشتن با موجودات زنده، با سایر بخشها تفاوت ماهوی دارد. چه، هر نوع اختلال در سرمایهگذاری و تامین امکانات (اعم از قطع یا کاهش)، باعث نابودی سرمایهگذاریهای قبلی میشود (نگارنده، رشد ۵/۱درصدی بخش کشاورزی؛ ایران یا سومالی!؟ بهار، ۲۰/۴/۱۳۹۲) مثلا نمیتوانیم به گیاه یا دام بگوییم چون سم و دارو نداریم فعلا بیمار نشوید! یا به گندم بگوییم چون کود فسفات نداریم تو را دو، سه ماه دیگر میکاریم یا کود را بعدا بهت میدهیم!؟ و… .
اگر با دوراندیشی پدیده «هزاره سوم»، خزانه دکترروحانی (صندوق توسعه ملی) خالیاست، وزیر کشاورزیاش نیز با انبارهای تهی از نهاده عموما و کود شیمیایی خصوصا، مواجه است؛ کودهایی که صرفا در کشت پاییزه مصرف میشود و بهدلیل عدم تولید در داخل (فسفات و پتاس) باید از اوایل سال جاری ثبت سفارش انجام میشد؛ اقدامی که متاسفانه صورت نگرفته و آقای حجتی شخصا پیگیر آن و حتی گشایش LC است.
به عبارت دیگر آقایان رکوردشکن، گرهی که با دست باز میشده است را به دندان انداختهاند. همه این مصایب و گرفتاریها در حالی است که آقای وزیر بهجای استقرار در ساختمان اصلی وزارتخانهاش، در هتلی با قدمت ۴۰،۵۰ ساله اقامت گزیده است. (نگارنده، بلوار بیمسما، شرق، ۱/۳/۱۳۹۱) در حالیکه سایر وزرا، ضمن ارایه گزارش از وضعیت کمی و کیفی وزارت متبوعشان، از برنامههای آینده و نیز همکاران جدیدشان سخن میگویند؛ وزیر کشاورزی به دلیل اهمیت موضوع نهادهها و مخصوصا کود شیمیایی پاییزه تمام هم و غمش معطوف به این مهم شده است. چه، اگر تاخیری صورت گیرد، خسارتش غیرقابل جبران است. این در حالی است که عدهای بدون توجه به این مشکلات و با استفاده از لابیهای گوناگون درصدد تحمیل خود و دوستانشان بر ایشان هستند؛ افرادی که در کسب افتخارات بخش کشاورزی در دولتهای نهم و دهم (واردات دههامیلیونتن محصولات کشاورزی و به ویرانهکشانیدن وزارتخانه) به نحوی از انحا سهیم بودهاند.
با وجود اینکه به قول رییسجمهور محترم، مهندس حجتی رغبتی به پذیرش این مسوولیت نداشت و این استغنای طبع در جلسه رایاعتماد مجلس نیز به وضوح دیده میشد، ولی از روز اول شروع بهکار با تمام توان پای کار آمده است. هر چند در این جدیت و تلاش شبانهروزی جهت عبور از بحران کود شیمیایی، آقایان مهندسشریعتمدار (پدر گندم ایران) و دکتر بصیری (مدیرکل حوزه وزارتی) و سایر همکاران سابق ولاحق ایشان را همراهی میکنند ولی نباید سایر بخشهای ذیربط کشور، خود را مبرا از همکاری و مساعدت بدانند. چه، دستیابی به خودکفایی در محصولات استراتژیک و بهویژه گندم نیاز به عزم ملی دارد.
اینک که دولتیان سابق عموما و وزیر جهاد کشاورزی خصوصا وضعیت چندان به سامانی را تحویل دولتمردان جدید ندادهاند، انتظار میرود ستاد اقتصادی دولت و مخصوصا بانک مرکزی و گمرک به کمک همکارانشان در بخش کشاورزی بشتابند تا انشاءالله نهادهها اعم از خوراک دام و طیور و مخصوصا کودهای شیمیایی، فسفات و پتاس بهموقع بهدست تولیدکنندگان صبور و نجیب این بخش برسد. در اینجا اشاره به یک نکته اخلاقی خالی از فایده نیست. آقای حجتی در پاسخ به انتقاد بنده که چرا به مردم و مخصوصا کشاورزان نمیگویید که چه ویرانهای را تحویل گرفتهاید، اظهار کرد: «اولا: خود دولت اطلاعرسانی میکند ثانیا: واردات هفت، هشتمیلیونتن گندم بعد از آن همه تبلیغات، خود، روشنگر بسیاری از مسایل است. ثالثا: ما که در نمازهای یومیه چندین بار از صفات رحمان و رحیم خدا یاد میکنیم، چرا خودمان نباید این صفات را داشته باشیم!؟»بهرغم اینکه به دلیل افزایش تراز منفی آبهای زیرزمینی از ۳/۵ در سال ۸۴ به ۱۱میلیاردمترمکعب در سال جاری (نگارنده، آب؛ بحران یا سوءمدیریت!؟ بهار، ۱۶/۵/۹۲) عملا دستیابی به خودکفایی در گندم را منتفی یا بسیار مشکل کرده است.
از: شرق