هرچند پیروزی طالبان به سادگی انجام شد اما همانطور که یکی از رهبرانش اقرار کرده است، اداره افغانستان بسیار دشوارتر خواهد بود.
طالبان نیرویی متشکل از پشتونها بزرگترین قوم (۴۳ درصد جمعیت) در افغانستان است. مذهب آنان سنی حنفی است. این گروه بنیادگرا که پیش از این در بین سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر بیشتر ولایتها افغانستان با خشونت تمام و نقض گسترده حقوق بشر بویژه علیه زنان و دختران حکومت میکرد، با تشکیل دولت تازه در کابل با چالشهای گوناگونی روبروست:
۱- داعش خراسان و القاعده
گروه تروریستی اسلامی داعش در افغانستان فعال است که افرادی از آن در سال ۲۰۱۵، از سوریه و عراق و از راه پاکستان وارد افغانستان شدند و توانستند هواداران ناراضی و جدا شده طالبان را جذب کنند. این گروه تروریستی که سلفی مذهب است در ایالت ننگرهار در شرق افغانستان مستقر شد و به علت اختلافات فرقهای و ایدیولوژیک، با گروه طالبان رو در رو گردید. طالبان در پی استقرار “امارات اسلامی” در افغنستان است اما تمرکز داعش خراسان بر مناطق سنینشین هند، پاکستان، افغانستان و تاجیکستان است. القاعده در این هدف با داعش خراسان شریک است که در حال حاضر بین ۲۰۰ تا ۵۰۰ عضو در افغانستان دارد و بنا بر گزارش کارشناسان مستقل سازمان ملل به شورای امنیت، این گروه تروریستی، متشکل از افغانها، پاکستانیها و شماری از هند، بنگلادش و میانمار، در ۱۵ ولایت افغانستان حضور دارد.
داعش، طالبان را مرتد مذهبی میسنجد که پس از سازش با آمریکا، افغانستان را در یک ”بشقاب نقرهای” از آمریکائیان تحویل گرفته است. تاکنون پس از پیروزی طالبان، حمله به فرودگاه کابل و دو حمله به نیروهای این گروه از سوی داعش گزارش شده است که طی آن دهها طالبانی به قتل رسیدهاند. در سال ۲۰۱۹، بهرغم سرکوب شدید داعش از سوی نیروهای افغان و آمریکا، شمار نیروهای فعال این گروه تروریستی ۲۲۰۰ نفر سنجیده میشد.
این گروه تروریستی بهشدت رادیکال تاکنون به انفجارهای انتحاری و حمله به تجمعات، بیمارستانها و دانشگاهها در افغانستان و پاکستان متهم شده است. مصلحتگراییهای احتمالی طالبان در برابر جامعه جهانی و عقبنشینی از برنامههای ارتجاعی داخلی میتواند به قدرت گرفتن بیشتر داعش در افغانستان یاری رساند و این کشور را دوباره در آستانه جنگ داخلی قرار دهد.
۲- قومستیزی
افغانستان کشوری چند قومی است که شامل حدود ۲۰ قوم میگردد. تاجیکها پس از پشتونها بزرگترین قوماند که به فارسیزبانان ایران نزدیکترند اما مذهب آنان سنی است. هزارهها سومین قوم بزرگ ساکن در افغانستاناند که به علت تبعیضهای هدفمند علیه آنان از داشتن وسوالی محروم و در مناطق مختلف پراکندهاند. هزارهها به گویش هزارگی سخن میگویند و بیشتر آنان شیعه مذهباند. این قوم در درازای تاریخ توسط حاکمان چندین بار مورد نسلکشی قرار گرفتهاند. امیر عبدالرحمان بین سالهای ۱۸۹۳ و ۱۹۰۰، بیش از ۴۰۰ هزار نفر از آنان را کشت و از سرهایشان مناره ساخت. این بزرگترین نسلکشی سده نوزدهم نام گرفت. اکنون نیز مورد حملههای داعش قرار دارند.
طالبان بدون در نظر گرفتن موزاییک قومی افغانستان دولتی “موقت” عمدتا از پشتونها تشکیل داده است که مورد اعتراض اقوام داخلی و جامعه جهانی است. افزون براین پس از اشغال دره پنجشیر بسیاری از ساکن منطقه را ناچار به کوچیدن کرده است. محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان نیز طی پیام فیسبوکی از کوچ اجباری ۸۰۰ خانواده هزاره از مناطق حاصل خیزشان توسط طالبان خبر داده است. طالبان زمینهای هزارهها در این منطقه را میان هوادارانش توزیع میکند.
کریم خلیلی رییس حزب مزبور هشدار داده است که رویکرد قومستیزانه طالبان میتواند به اتحاد اقوام گوناگون علیه حکومت تکقومی طالبان بیانجامد و کشور در آستانه قیام مسلحانه قرار گیرد.
۳- بحران اقتصادی و گرسنگی
بنا به برآوردی در زمان حضور نیروهای ناتو در افغانستان حدود ۷۵ درصد بودجه کشور که شامل ۲۰ تا ۴۰ درصد تولید نا خالص افغانستان میگردید از راه کمکهای خارجی و نهادهای مالی بینالمللی تآمین میگردید. پس از پیروزی طالبان کشورهای خارجی ادامه کمکهای اقتصادی به این کشور را منوط به تشکیل دولت فراگیر، احترام به حقوق بشر بهویژه حقوق رعایت زنان و دختران و جلوگیری از بازگشت گروههای تروریستی به این کشور کردهاند که از جمله پنج قدرت دائم شورای امنیت نیز بر این خواستهها تاکید کردهاند. تاکنون بهرغم وعدههای پوچ سخنگوی طالبان نشانهای از اجرای خواستهها بالا دیده نمیشود.
افزون براین کادر رهبری طالبان و بسیاری از اعضای دولت در لیست تحریمی سازمان ملل قرار دارند که تجارت کشورهای عضو سازمان تجارت جهانی با کشور تحت سلطه طالبان را بسیار محدود خواهد ساخت. نظام بانکی افغانستان نیز به خاطر خطر پولشویی، پولهای حاصل از تروریسم و قاچاق مواد مخدر، اجازه مبادله پولی با بانکهای خارجی را نخواهد داد. بهطور خلاصه اقتصاد افغانستان در استانه بحران همهجانبهای است بهطوری که دولت قادر نیست حقوق کارمندان و معلمان را پرداخت کرده خدمات اولیه آب، برق و بهداشت شهروندان را در کوتاه و میان مدت تآمین کند.
درآمد گروه طالبان که پیش از پیروزی در سال ۲۰۲۰ به ۱.۶ میلیارد دلار میرسید و از راه تولید و فروش مواد مخدر، اخاذی و گروگانگیری و بهربرداری از معادن بدست میآمد نیز برای اداره امور مالی دولت کافی نیست. خشک سالی نیز مزید علت شده است.
سازمان ملل اعلام کرده است که ۱۸،۴ میلیون نفر افغانی به کمکهای بشر دوستانه نیاز دارند.
۴- افغانستان در حال مدرنشدن و ارتجاع طالبانی
در بیست سال گذشته جامعه افغانستان با وجود نا امنی گسترده و عملیات تروریستی طالبان و با وجود فساد فراوان و ناکارآمدی دولتها، شاهد تحولات نسبتا چشمگیری بوده است. اگر در سال ۲۰۰۱ حتی یک دختر در دبیرستانهای افغانستان یافت نمیشد، در سال ۲۰۰۳، ۶ درصد و در سال ۲۰۱۷، ۳۹ درصد دختران در دبیرستانها درس میخواندند. در سال ۲۰۱۹، درصد زنان دانشجو به ۵ درصد میرسید. ۲۲ درصد شاغلان، ۲۰ درصد کارمندان دولت و ۲۷ درصد نمایندگان مجلس افغانستان را زنان تشکیل میدادند. در همین سال ۱۰۰۰ زن شغل آزاد و ۷ درصد زنان حساب بانکی داشتهاند. صدها زن تا پیش از ورود طالبان به کابل به شغل روزنامهنگاری مشغول بودهاند.
در سال جاری، حدود ۸٫۶ میلیون افغانی به اینترنت دسترسی داشته و ۶۸ درصد آنان تلفن همراه در اختیار دارند. ۴٫۴ میلیون افغانستانی در شبکههای اجتماعی فعالند.
ممنوعیت بازگشت دختران به کلاسهای دبیرستانی و ادارات دولتی، تعطیلی بسیاری از روزنامهها و خبرگزاریها و شکنجه برخی از روزنامهنگاران، تشکیل دادگاههای صحرایی در پنجشیر، اعلام قطع اعضای زندانیان، راهبردهای ارتجاعی این گروه واپسگرا و تلاش آنان برای اجرای شریعت خشک اسلامی و دشمنیشان با مدرنیته را نشان میدهد.
فرار پزشکان، مهندسان و مدیران با تجربه از افغانستان، بحران کمبود متخصص در کشور را در پی خواهد داشت. حذف زنان از بازار کار و فعالیتهای اقتصادی تهدیدستی را گسترش میدهد. افغانستان تا ۲۰ سال گذشته تغییرات چشمگیری داشته است و رویارویی با بخش مدرن جامعه که بخشی از زنان در برابر آن پرچم مقاومت برافراشتهاند چالش دیگری در برابر طالبان است.
۵- تسلط تندروها در دولت طالبان
هبتالله آخندزاده به عنوان “امیرالمومنین” در راس تشکیلات سیاسی حکومت طالبان قرار دارد که دارای سه معاون است. معاونین رهبر به ترتیب ملا عبدالغنی برادر(معاون سیاسی طالبان)، سراجالدین حقانی (یکی از رهبران شبکه حقانی) و ملا محمد یعقوب (فرمانده عملیاتهای نظامی گروه) اعلام گردید.
عبدالغنی برادر نماینده ارشد طالبان در مذاکرات دوحه با نماینده ترامپ بود که به امضای توافق خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان انجامید. وی به مدت ۸ سال در یکی از زندانهای پاکستان بهسر برد و به درخواست دولت ترامپ برای شرکت در مذاکرات دوحه آزاد گردید. علت زندانی شدن وی مذاکرات مخفیانهاش به ویژه در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۹ با حمید کرزای رئیس جمهوری وقت افغانستان برای رسیدن به صلح، بدون اطلاع دولت پاکستان، اعلام شده بود که میتوانست به نفوذ پاکستان در افغانستان آسیب رساند. عبدالغنی همچنان در برابر نفوذ اداره اطلاعات داخلی پاکستان مقاومت میکرد و به تماس با دولت افغانستان روی خوش نشان میداد.
با وجودی که عبدالغنی از پایهگذاران طالبان به شمار میرفت در دولت تازه در کابل سمتی بدست نیاورد. اما سراجالدین حقانی یکی از رهبران شبکه حقانی که به گروه القاعده نزدیک است و افبیآی ۱۰ میلیون دلار برای یافتن محل وی جایزه تعیین کرده است، به سمت وزیر کشور دولت طالبان و ملا محمد یعغوب به سمت وزیر دفاع برگزیده شدند.
ظاهرا بر سر ترکیب اعضای دولت میان عبدالغنی و فرد دیگری از کابینه (احتمالا سراجالدین حقانی) مشاجره صورت گرفته و حتی شایعاتی در باره مجروح شدن و حتی کشته شدن وی پخش گردید. در پی آن عبدالغنی به قندهار رفت و به آخندزاده پیوست. چنین به نظر میرسد که با به حاشیه رانده شدن عبدالغنی تسلط تندروهها در دولت تثبیت شده است که مخالف تشکیل دولت فراگیر هستند.
بنا به گزازشهای متعدد، امنیت کابل در دست شبکه حقانی است و این گروه که در سال ۲۰۱۲ از سوی آمریکا گروهی تروریستی اعلام شد سایهوار در پشت صحنه نقش بسیار مهمی چه از نظر نظامی و چه از نظر سیاسی ایفا میکند.
با توجه به چالشهای بالا آینده ناروشنی در انتظار افغانستان و به ویژه زنان و دختران در این کشور است. باید امیدوار بود که اهرمهای فشارهای بینالمللی در کنار مقاومت جامعه مدنی و اقوام گوناگون طالبان را به تجدیدنظر در راهبردهای ارتجاعی و قرون وسطاییاش وادار سازد.
شهریور ۱۴۰۰
mrowghani.com
از: ایران امروز