ابراهیم رئیسی در سال اول ریاست جمهوری، به رکورددار گرانی، فقر، فلاکت، اعتراض عمومی، چاپ پول بدون پشتوانه و سرکوب مردم تبدیل شد
داریوش معمار روزنامهنگار-ایندیپندنت فارسی
«هوا بیشتر از آنکه آلوده باشد، پس است»، جملهای که کاربران رسانههای اجتماعی در واکنش به تعطیلی ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ تهران و چند شهر دیگر به شوخی میگویند.
پس از گرانی بیسابقه و دستوری کالاها طی دو هفته و آغاز موج اعتراضها با وجود تبلیغات گسترده حکومتی و تله یارانهای برای مردم، شرایط به شکلی پیش رفت که ابراهیم رئیسی را در همان سال اول کار دولتش، به رکورددار گرانی، فقر، فلاکت، اعتراض عمومی، چاپ پول بدون پشتوانه و سرکوب مردم تبدیل کرد، مسئلهای که میتواند سرانجام برنامهریزیها برای رهبری او را پیشاپیش روشن کند و خاتمه حضور سیاسی «آیتالله اعدام» جمهوری اسلامی در عرصه سیاست نظام باشد.
به این ترتیب، مشخص است اداره دستوری اقتصاد، سفرهای نمایشی و بگیروببندهایی که در قوه قضاییه شاید به کار رئیسی میآمد، برای دولتداری راهگشا نیستند و به گفته کارشناسان، مشکلات اقتصادی کشور را که پیش از این درگیر تحریم و فساد سازمانیافته بود، حالا پیچیدهتر کرده است.
تهران آماده برای اعتراض
همزمان با گسترش اعتراضهای مردمی به گرانی در استانهای کشور، شهر تهران شاهد تجمع و اعتصاب گسترده کارکنان شرکت واحد بود. با آن که شعارهای رانندگان اتوبوس علیه شهردار تهران و دولت بازتاب زیادی داشت، نقطه عطف ماجرا از کار افتادن خطوط ویژه یا همان بیآرتی در شهر تهران بود، اتفاقی که سبب شد تهران روز پرترافیکی را سپری کند.
اعتصاب کارکنان شرکت واحد به این منجر شد که دولت برای جابهجایی مسافران، دستبهدامن ونهای نیروی انتظامی و سپاه پاسداران شود. کاهش ظرفیت جابهجایی مسافران در پی این تصمیم موجب آشفتگی در شهر تهران شد. به گفته مقامهای شهرداری تهران، وقتی سیستم اتوبوسرانی پایتخت بهدلیل کمبود اتوبوس کفایت نمیکند، ونهای محدود نیروی انتظامی و سپاه پاسداران نمیتوانند برای حل این مشکل کار زیادی انجام دهند. شدت بحران به حدی بود که شهردار تهران بلافاصله دستور افزایش حقوق ۴۰ درصدی کارکنان را صادر کرد و وعده داد این مبلغ به حساب آنها واریز خواهد شد، وعدهای که دستکم تا امروز به توقف اعتصابها منجر نشده است.
این موضوع در کنار تجمع اعتراضی معلمان و بازنشستگان در روزهای قبل و آغاز زمزمه اعتراض گسترده مردم در تهران موجب شد نیروهای پرشمار یگان ویژه چند روز تمام میدانهای اصلی پایتخت را اشغال کنند و در نهایت، به راهکار تعطیلی تهران متوسل شوند.
اعلام تعطیلی رسمی
طبق اعلام دولت، بهدلیل ورود سامانه گردوغبار به کشور، مدارس استانهای خوزستان، لرستان، کردستان، همدان، ایلام، البرز و چند شهر در استانهای دیگر تعطیل است. بعضی از این استانها در روزهای اخیر شاهد افزایش اعتراضهای مردمی بودند. اما در تهران نه فقط مدارس که ادارات دولتی نیز تعطیل شد؛ آن هم در وضعیتی که شاخص آلودگی هوای تهران روی عدد ۲۴۰ بود، یعنی حدود نصف شاخصی که ده روز قبل تهران به خود دید اما دولت حاضر به تعطیلی شهر نشد.
همین تناقض در رفتار سبب شد کاربران رسانههای اجتماعی به این مسئله بپردازند که دلیل اصلی تعطیلی تهران نه آلودگی هوا بلکه ناتوانی شهرداری در تأمین اتوبوس برای جابهجایی کارمندان و دانشجویان و دانشگاهیان است که میتواند موجب شکلگیری اعتراض در شهر و دامن زدن به اعتراضها به گرانیهای اخیر شود.
تناقض در گفتار و عملکرد
نکته عجیب دیگر این است که بر اساس اعلام سازمان هواشناسی، برخلاف ده روز قبل که تهران دستکم دو روز پیاپی شاهد شاخص آلودگی ۳۵۰ تا ۵۵۰ بود، این بار شاخص آلودگی فقط بهمدت چند ساعت به مرز حداکثر ۴۰۰ رسید و باقی ساعتهای روز این شاخص از عدد ۲۰۰ فراتر نرفت، شاخصی که تهران در اکثر روزهای سال بهخصوص در ماههای سرد سال دارد.
پس اگر دلیل تعطیلی این میزان شاخص آلودگی باشد، باید تهران را در اکثر روزهای سال تعطیل کرد. از سوی دیگر، در اوج هیجان رقابتهای لیگ برتر فوتبال و در حالی که تیمها به هفتههای پایانی رقابتها رسیدهاند، دولت اعلام کرد برای مهار کرونا تمامی دیدارهای لیگ برتر بدون تماشاچی خواهد بود، مسئلهای که با واکنش برخی پزشکان روبهرو شده است. به گفته آنها، وقتی نمایشگاه کتاب در محیطی بسته و با فشردگی جمعیت بیشتر در حال برگزاری است، ممانعت از ورود تماشاگران به ورزشگاه بهدلیل شیوع کرونا بهانه است. در نهایت، معاون اول رئیسجمهوری اجازه بازگشت تماشاچیان فوتبال به ورزشگاهها را صادر کرد.
سرکوب شدید، گسترش اعتراض
از سویی همزمان با تداوم اعتراضها، شدت سرکوب هم در روزهای اخیر افزایش داشته و مشخص است نهادهای امنیتی نگران گسترش اعتراضها هستند، بهویژه آنکه برخی رسانهها اعلام کردهاند علی خامنهای بنا دارد در روزهای آینده سخنرانی مهمی داشته باشد.
بر اساس تجربه وقایع سال ۸۸ تا به امروز، هر بار حکومت با اعتراض مردمی مواجه شده، رهبر جمهوری اسلامی برای خاتمه دادن به آن به میدان آمده و در مورد موضوع اعتراضها صحبت کرده است. اما نکته مهم اینجا است که معمولا این سخنرانی در روزهایی انجام میشود که نظام از سرکوب کامل اعتراضها مطمئن شده است و بعد از سخنرانی رهبر، معمولا طرفداران جمهوری اسلامی به خیابانها میآیند و به نام بیعت مجدد، جشن پایان اعتراضها را میگیرند، سنتی که از ۹ دی ۸۸ آغاز و در وقایع دی ۹۶ و آبان ۹۸ نیز تکرار شد.
با توجه به اینکه تا این لحظه و با وجود دستگیری گسترده و کشتار و سرکوب در شهرهای گوناگون، هنوز اعتراضها در چند استان متوقف نشده است، شاید شاهد افزایش سرکوبها برای خاتمه دادن به اعتراضها در روزهای آینده و پیش از سخنرانی علی خامنهای باشیم.
شبهحکومت نظامی برای مدیریت اوضاع
ایجاد فضای شبهحکومت نظامی در شهر تهران میتواند به این دلیل باشد که نیروهای امنیتی روی سرکوب شهرهای دیگر متمرکز شدهاند و بهرغم کمبود نیروی لازم، میخواهند از بروز هرگونه اعتراضی در شهر تهران جلوگیری کنند.
در ساعات گذشته، برخی کاربران رسانههای اجتماعی مدعی شدهاند در پارکینگهای شرکت واحد، نیروهای بسیج در حال آموزش رانندگی اتوبوساند تا جایگزین رانندگانی شوند که اعتصاب کردهاند، اتفاقی که در دهه ۱۳۷۰ نیز شاهد بودیم. در آن روزها، سربازان بخش ترابری نیروی انتظامی بهمدت چند روز جایگزین رانندگان در اعتصاب شدند.
در حالی که غبار و آلودگی هوای تهران لحظه به لحظه کمتر میشود، باید منتظر ماند و دید تصمیم دولت برای روز چهارشنبه چه خواهد بود. آیا رانندگان با خبر افزایش حقوق به کار بازمیگردند، یا نیروی جایگزین و ونهای نیروی انتظامی و سپاه پاسداران همانند روز دوشنبه مسئولیت جابهجایی مسافرها را بر عهده خواهند گرفت.
از: ایندیپندنت