«برای ماندلا آزادی فقط به معنای ساقط کردن یک حکومت استبدادی نیست»

شنبه, 16ام آذر, 1392
اندازه قلم متن

ramin jahanbeglu

رامین جهانبگلو، استاد فلسفه در کانادا، این مطلب را چند ماه پیش از درگذشت ماندلا نوشته بود. وی نگاه ماندلا به آزادی را مورد بررسی قرار داده است.

هفته‌ها است که میلیون ها نفر در گوشه‌ و کنار جهان با کمال احترام و سپاس در انتظار بزرگداشت نلسون ماندلا، بزرگمرد قاره آفریقا هستند. جای خوشحالی‌ دارد در زمانی‌ که بسیاری از مردم جهان آرزوی مرگ سیاستمدارن خود را در سر می‌‌پرورانند، بسیاری از افراد در آفریقای جنوبی و سایر نقاط جهان برای بهبود ماندلا دعا می کنند.

ولی‌ پرسش اصلی‌ اینجاست که نلسون ماندلا نماینده و نمایانگر چگونه سیاستی است که دیگر سیاستمدارن در ترویج و ترغیب آن‌ ناموفق هستند؟

واقعیت امر این است که نلسون ماندلا، تجلی‌ مفهوم سیاست نه به معنای کسب قدرت یا جا به جایی‌ آن‌ که به معنای ساماندهی خشونت پرهیز جامعه است. مائو (مائوتسه تونگ) و بسیاری از انقلابیون و محافظه کاران قرن بیستم اعتقاد داشتند که قدرت از لوله تفنگ بیرون می آید، ولی‌ خشونت پرهیزانی چون مهاتما گاندی و نلسون ماندلا بارها نشان داده‌اند که قدرت از رضایت، موافقت و همدلی ملت نشأت می‌گیرد.

«آزاد بودن به معنای خلاصی از زنجیر خود نیست، که به معنای انتخاب شیوه‌ای از زندگی‌ است که به آزادی دیگران احترام بگذارد.»
ماندلا

از این نظر برای ماندلا آزادی فقط به معنای مخالفت و ساقط کردن یک حکومت استبدادی نیست.

به گفته ماندلا: «آزاد بودن به معنای خلاصی از زنجیر خود نیست، که به معنای انتخاب شیوه‌ای از زندگی‌ است که به آزادی دیگران احترام بگذارد.»

نلسون ماندلا با تاکید بر این فکر که آزادی هر فرد بدون احترام به آزادی دیگران معنا ندارد، تصمیم به نوشتن «منشور آزادی آفریقای جنوبی» گرفت. یکی‌ از اصول محوری این منشور، که در سال ۱۹۵۵ توسط ماندلا و همرزمانش تهیه شد، اشاره به مفهوم کثرت گرایی و چند گانگی عقیدتی‌ و حزبی برای آینده آفریقای جنوبی بود. نلسون ماندلا با ترویج و ترغیب این ایده که همدلی و اشتراک منافع انسان ها فراسوی تفاوت های نژادی، فرهنگی‌ و قومی مطرح می شود، لحظه گاندیستی اخلاقی‌ کردن سیاست را وارد استراتژی مقاومت علیه آپارتاید کرد.

هر چند که ماندلا در دوره‌ای از مبارزه خود شیوه مبارزه خشونت آمیز از طریق خرابکاری و انهدام موسسات و تسلیحات دولتی را اختیار کرد ولی‌ سیاست کلی‌ حزب خود، یعنی کنگره ملی‌ آفریقا را بر پایه گفت و گو و ایجاد میان راهکارهای سیاسی قرار داد.

در این راستا ماندلا با فاصله گرفتن از نگرش های کینه توزانه و انتقام جویانه و تعهد به قانون مداری و عدالت خواهی‌، با تزریق فکر خشونت پرهیزی در گفتمان سیاسی ضد آپارتاید، راه را برای دو مفهوم آتی «بخشش» و «آشتی‌ ملی» هموار کرد. از دیدگاه ماندلا، آشتی‌ ملی‌ به معنای فراموش کردن گذشته نبود که به منظور ایجاد توافقی بر مبنای تعامل و تعادل بود.

برای بسیاری از ناظران جهانی‌، این گفته ماندلا که: «اگر می‌خواهید با دشمن خود صلح کنید باید با او کار کنید تا تبدیل به همکار تان شود»، مقدمه ای بود برای طراحی‌ فضای مشترک بازشناسی اخلاقی‌ و اتحاد ملی‌ و تکذیب خشونت‌های انحصار طلبانه و تعصب آمیز در آفریقای جنوبی.

نلسون ماندلا با بازگشت به فلسفهٔ آفریقایی «اوبونتو» به معنای «انسان بودن در میان دیگر انسان ها»، پایه اخلاقی‌ سیات آشتی ملی‌ را در آفریقای جنوبی بنا کرد. هدف او از این عملکرد، ایجاد ذهنیت سیاسی جدیدی بود که هرگونه ساختار قهر آمیز را تبدیل به حرکتی خشونت پرهیز و صلح آمیز کند. بدین گونه، اوبونتو تبدیل به مدل ذهنی‌ شد برای نوشتن تاریخ از دریچه بخشش و عدالت خواهی‌ بدون قصاص.

بی‌شک آنچه که آیندگان از نلسون ماندلا به یاد خواهند داشت، بیش از پیش کوشش های او در اخلاقی‌ کردن سیاست از طریق ایجاد عدالتی ترمیمی و گذار به گفتمانی کثرت گرا و کردار اجتماعی انسان دوستانه خواهد بود. در این رابطه، سیاست مداران آتی این جمله ماندلا را به یاد خواهند داشت: «انسان شجاع کسی نیست که واهمه نداشته باشد، کسی است که بر ترس غلبه کند.» شکی‌ نیست که آزادی از آن‌ کسانی است که بر ترس و کینه خود غلبه کنند.

رامین جهانبگلو

از: رادیوفردا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.