سپاه در طلب جام جم: رزمایشی برای عصر پساخامنه‌ای

جمعه, 13ام دی, 1392
اندازه قلم متن

Saeid-Ghaseminejad

اخیرا رسانه هایی همچون خبرگزاری فارس و مشرق نیوز از افتتاح یک شبکه جدید تلویزیونی خبر دادند، سایت خبری آینده صریحتر اشاره می کند که این رسانه متعلق به سپاه پاسداران است. از مدتها پیش شایعات از واگذاری برخی برنامه های ویژه به سپاه پاسداران و به صورت مشخص به اطلاعات سپاه حکایت داشتند، سپاه اما به بهانه “به قدر کافی انقلابی” نبودن برنامه های صدا و سیما خواهان یک شبکه تلویزیونی مستقل است.

سایت آینده می نویسد « ظاهرا بعد از رایزنی ها، گفته شده عوامل این برنامه های مد نظر خود را بسازند که این اقدام نیز انجام می شود و در نهایت صداوسیما می پذیرد شبکه ای جدید تاسیس شود و محتوای آن توسط این نهاد تولید شود و به نظر می رسد با تامین محتوای این شبکه، عملا اداره آن هم در اختیار این نهاد باشد.با این حال از آنجا که صداوسیما تمایل ندارد این شبکه به نام غیر خودش مطرح شده و دیگر نهادها هم به فکر تاسیس شبکه برای خود بیفتند، مقرر شده دست کم در ظاهر و ساختار، شبکه جدید زیر نظر سازمان صداوسیما فعالیت کند و به این ترتیب، صداوسیما نیز که متهم شده برنامه انقلابی نمی سازد، به این طیف امکان می دهد تا خودشان برنامه انقلابی بسازند.»

هدف سپاه پاسداران از تاسیس شبکه تلویزیونی مستقل چیست؟ آیا سپاه براستی باور دارد برنامه های صدا و سیما به قدر کافی انقلابی نیست و سپاه می تواند با ساختن برنامه های انقلابی در برابر تهاجم فرهنگی و نرم دشمن پیروز شود یا سپاه هدف دیگری را دنبال می کند؟

سپاه پاسداران در سه دهه اخیر سهم خود در ساختار قدرت را افزایش داده است. سپاه پاسداران در ابتدای پیدایشش بیش از هر چیز نقش یک نیروی اطلاعاتی ـ امنیتی و در کنار آن نقش نیروی ضربت در درگیریهای خیابانی را بازی می کرد. با آغاز زودهنگام جنگ به عرصه نظامی تمام عیار نیز کشیده شد. در طول دهه شصت، سپاه پاسداران در دو عرصه با دو نیروی مهم درگیر بود. در عرصه نظامی با ارتش و در عرصه امنیتی با اطلاعات نخست وزیری و سپس با وزارت اطلاعات. در نهایت در پایان دهه شصت، سپاه رقابت بر سر استیلا بر حوزه نظامی را از ارتش برد و رقابت بر سر استیلا بر حوزه امنیتی را به وزارت اطلاعات باخت.

در دوران هاشمی رفسنجانی سپاه به عرصه اقتصادی نیز ورود کرد اما همچنان در حوزه امنیتی زیر سایه وزارت اطلاعات بود. در دوران خاتمی بود که سپاه به قدرت مطلق عرصه امنیتی و یکی از مهمترین بازیگران عرصه اقتصادی بدل شد. این هر دو، جایزه رهبری به سپاه بابت نقشش در سرکوب جنبش اصلاحات بود. در حالی که تمامی نیروهای محافظه کار مدهوش سیل بنیان کن دوم خرداد بودند این سپاه بود که با اعمال خشونت و در یک طرح پیچیده جنبش اصلاحات را زمینگیر کرد.

دوران احمدی نژاد، دوران استیلای سپاه بر اقتصاد، امنیت و سیاست خارجی ایران بود، این استیلا در فاصله سالهای هشتاد و هشت تا نود به پاس نقش سپاه و بسیج در نجات حکومت از سقوط پررنگ تر از هر وقت بود. در فاصله این دو سال بود که مهمترین قراردادها و شرکتها به سپاه واگذار شدند. دو سال آخر دولت احمدی نژاد دوران درگیری سپاه و دولت احمدی نژاد درسیاست و به تبع آن در برخی عرصه های اقتصادی بود. هر چند که سپاه به لطف مجلس مطیع ولایت وزارتخانه کلید نفت را در دست داشت، اما با مقاومت احمدی نژاد موفق نشد به بازیگر اول صنعت خودرو بدل بشود.

سپاه از پس از دوم خرداد حضور رسانه ای خود را به شکلی جدی آغاز کرد. این حضور با انتشار روزنامه، تاسیس خبرگزاری، راه اندازی سایتهای اینترنتی، ایجاد شبکه گسترده ای از وبنویسان بسیجی و در نهایت تشکیل ارتش سایبری آغاز شد و ادامه یافت. گزارشهای متعدد از واگذاری برخی بخشهای خبری صدا و سیما به اطلاعات سپاه در سالهای اخیر خبر می دهند. سپاه اینک به دنبال تاسیس تلویزیون خود است. در حکومتهای دیکتاتوری، انحصار تلویزیون انحصار بسیار مهمی است. هسته سخت قدرت یعنی شخص خامنه ای و نزدیکترین مشاورانش در تمام این سالها هرگز زیربار واگذاری هیچ گونه تلویزیونی به هیچ نیروی داخلی نرفته اند. وقتی مهدی کروبی خواست تلویزیون خود را در خارج از کشور تاسیس کند به او فهمانده شد که باید خیال این کار را از سر بیرون کند. اقدامات نهادهای اطلاعاتی جمهوری اسلامی در تهدید خانواده های کارکنان رسانه های خارج از ایران همچون بی بی سی و صدای آمریکا و محاکمه بسیاری به جرم ارتباط و مصاحبه با چنین رسانه هایی نشان دهنده حساسیت موضوع برای حکومت است.

آیت الله خامنه ای در همه این سالها حتی حاضر نشده است یک کانال تلویزیونی یا رادیویی را در اختیار قوه مجریه بگذارد و رئیس جمهور از امکان ارتباط مستقیم با مردم محروم است. واگذاری یک تلویزیون به سپاه نشان دهنده عمق اعتماد یا نیاز رهبری جمهوری اسلامی به سپاه است، نشانه دیگری از اینکه سپاه پاسداران تا رسیدن به نوک قله قدرت تنها یک منزل دیگر فاصله دارد. سپاه پاسداران اینک هم بخش مهمی از اقتصاد ایران را در اختیار دارد، در کنار رهبری نظام سیاست خارجی ایران را تعیین می کند، قوه برتر نظامی و امنیتی ایران است، توانایی بسیج هزاران نیروی خیابانی را در کوتاهترین زمان ممکن دارد، فیلم می سازد، نشریه منتشر می کند، زندان در اختیار دارد، نیروی انتظامی را از طریق سرداران سابق در اختیار دارد، مهمترین بازیگر عرصه ورزش است و … واگذاری یک تلویزیون به سپاه یعنی اینکه سپاه می تواند به شکلی مستقل و بدون هیچ مانعی، مستقیما با توده های عظیم مردم صحبت کند. امکانی که در شرایط بحرانی و خلا قدرت امکانات بزرگی برای صاحبانش فراهم می کند.

اینک به نظر می رسد سپاه خود را پیشاپیش برای عصر “پسا خامنه ای” و نبرد نهایی روحانیون – نظامیون آماده می کند. روحانیون انقلابی سابق و اشرافیت روحانی کنونی شاید باور داشته باشند که با به قدرت رساندن “روحانی” نعلینهایشان را یک گام پیش برده اند؛ چکمه های نظامیون اما استوارتر از آن چیزی است که آنان گمان می برند.

*سعید قاسمی‌نژاد دانشجوی دکترای فایننس در سیتی یونیورسیتی نیویورک و از بنیانگذاران دانشجویان و دانش آموختگان لیبرال ایران است.

از: گویا


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.