جهان بار دیگر از شنیدن خبر حمله ناگهانی به کارخانه پهپادسازی در اصفهان غافلگیر شد
اولین و آخرین حمله آمریکا به خاک ایران عملیات نظامی موسوم به «پنجه عقاب» بود که در سال ۱۳۵۹ انجام شد. در آن زمان، دولت ایالات متحده تصمیم گرفت شهروندان خود را که در سفارت آمریکا در تهران به گروگان گرفته و بازداشت شده بودند، نجات دهد. در این عملیات نظامی که قرار بود سریع و برقآسا باشد، یک ناو هواپیمابر، چند فروند هواپیمای جنگنده، هواپیماهای باری نظامی، هلیکوپترها، نیروهای ویژه و تفنگداران دریایی شرکت داشتند اما طوفان گردوغبار این عملیات را خنثی کرد و پس از آن، آمریکاییها ایده حمله مستقیم را کنار گذاشتند و به پاسخ از راه دور و عملیات تلافیجویانه نیابتی اکتفا کردند.
پس از گذشت سالهای بسیار، جهان بار دیگر از شنیدن خبر حمله ناگهانی به کارخانه پهپادسازی در اصفهان غافلگیر شد. این حمله پهپادی که نشانههایی از مشارکت آمریکا و اسرائیل در آن وجود دارد، پاسخی آشکار به مشارکت پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین است.
این در حالی است که پس از تشدید تنش بین آمریکا و چین و آغاز جنگ با روسیه در اوکراین، پروندههای نفت و گاز خاورمیانه و ایران بار دیگر در کانون توجه قرار گرفتهاند. در واقع، رزمایش مشترک آمریکاییها و اسرائیلیها در هفته گذشته رویداد مهمی بود که بهوضوح علیه ایران انجام شد و آموزش مقابله با تهدیدهای هستهای را هم شامل میشد. هرچند حمله نظامی اخیر بیشتر از اینکه اعلان جنگ باشد، پیامی برای ایران بود و تهران میتواند مواضع تخریبشده را بازسازی کند، این امر نشان میدهد که ایران به سمت قرار گرفتن در دایره اهداف جنگ اوکراین در حرکت است.
با آنکه کشورهای منطقه نه در جنگ اوکراین و نه در حمله به ایران نقشی ندارند، رخدادهای یادشده چالشی جدید را برای منطقه به ارمغان آورد و درگیری روسیه و غرب را بهگونهای به خاورمیانه کشاند که ابعاد آن فراتر از درگیری بر سر سوریه بود. رسانههای روسی از دولت این کشور میخواهند از ایران و برنامه تسلیحاتی آن از جمله برنامه هستهایش حمایت کند اما به دلایل متعدد، بعید به نظر میرسد که مسکو دست به چنین اقدامی بزند.
زمانی که ایرانیها موافقت کردند تامینکننده اصلی پهپاد برای روسیه در جنگ اوکراین باشند، حتما متوجه این واقعیت شده بودند که به بازی خطرناک دیگری وارد میشوند. به نظر من، هدف آنها از این اقدام چانهزنی با غرب برای بازگشت به برجام اما با شرایطی است که به نفع تهران باشد. به این معنا که ورود غیرمستقیم ایرانیها به جنگ اوکراین برای سمتوسو دادن به مذاکرات وین است. اما در کمال تعجب، دولت جو بایدن این بار با حمله مستقیم به ایران پاسخ داد و برخلاف گذشته، به سراغ گروههای نیابتی خود در خارج از کشور نرفت.
با این حال، رسانههای روسی شایعات مرتبط با اینکه هدف آمریکا و متحدان آن از حمله به تاسیسات نظامی ایران تلاش برای پنهان کردن مذاکرات محرمانه با ایران است، رد میکنند؛ بهویژه اینکه تلاشها برای از سرگیری مذاکرات چه در وین و چه در نیویورک بین رابرت مالی، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و سفیر ایران در سازمان ملل متحد، پنهان نیست. بنابراین هدف از این حمله بزرگ وادار کردن ایران به توقف تامین تسلیحات برای روسیه در اوکراین است و این احتمال وجود دارد که در صورت اصرار تهران به ارسال پهپاد و موشک به روسیه، ایران همچنان هدف حمله قرار گیرد.
تردیدی نیست که اگر آمریکا و اسرائیل بخواهند کارخانههای تولید موشک و پهپاد ایران را نابود کنند، توان آن را دارند؛ بهویژه اینکه کارخانههای یادشده برخلاف تاسیسات هستهای که در مکانهای فوقالعاده محافظتشده و در عمق هشت متری زیر زمین و با پوشش بتنی ۲.۵ متری محافظت میشوند، آشکار و قابل دسترسیاند.
البته پرسشی که در اینجا مطرح است، به توانایی نظامی بستگی ندارد؛ بلکه به تصمیم و اراده مرتبط میشود؛ اینکه آیا آمریکا پس از خروج از افغانستان در یک سال و نیم پیش، میخواهد خطر جنگ با ایران را بپذیرد؟ از آنجا که آمریکا جنگ اوکراین را خطری برای امنیت خود و چالشی برای ناتو که رهبری آن را بر عهده دارد، میبیند، به نظر میرسد که واشنگتن آماده رویارویی با رژیم تهران است.
با توجه نمایش قدرت نیروهای آمریکایی، افزایش حضور نظامی آمریکا در منطقه، اجرای رزمایشهای بزرگ با اسرائیل و مشارکت در حمله به تاسیسات نظامی ایران (هرچند واشنگتن بهطور رسمی مسئولیت آن را بر عهده نگرفت) شاید بتوان گفت که این نخستین باری است که احساس میشود آمریکا برای مواجهه با رژیم ایران آماده است.
پرسش مهم دیگری که در اینجا مطرح میشود، این است که آیا حمله به ایران شرایط را برای کشورهای منطقه آسانتر میکند یا بر وخامت اوضاع میافزاید؟ تردیدی نیست که تضعیف رژیم جمهوری اسلامی ایران برای منطقه و کشورهای مانند جمهوری آذربایجان و اوکراین خبر بسیار خوبی است. با این حال نمیتوان به آینده این اقدام خوشبین بود؛ زیرا ممکن است تهران با چانهزنی با واشنگتن در مورد توقف عرضه تسلیحات به نیروهای روسی در ازای احیای برجام، معادله را بهگونهای که با منافع آن سازگار باشد، تغییر دهد و چنین تحولی میتواند وضعیت کنونی منطقه را دگرگون کند؛ بهویژه اینکه هدف عمده و اساسی آمریکا تحت فشار قرار دادن روسیه است نه لزوما ایران.
البته با گذشت زمان و با توجه به درگیر شدن ایران در جنگهای متعدد، قدرت رژیم جمهوری اسلامی ایران بهشدت روبهکاهش است و این کشور به دلیل افزایش نارضایتیهای داخلی، کهولت سن رهبر و ادامه تحریمهای اقتصادی، دیگر در موقعیتی نیست که بتواند شروط خود را تحمیل کند.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط
از: ایندیپندنت