برنامه پرگار بی بی سی با رضا علیجانی، فواد تابان و همایون مهمنش

چهارشنبه, 14ام اسفند, 1392
اندازه قلم متن

بحث این هفته پرگار: ‘جریان ملی مذهبی’
جریان ملی مذهبی در ایران به چه چیزی اطلاق می شود؟ کارنامه ی فکری و سیاسی آن ها که خود را ملی مذهبی می خوانند چیست؟

مدراتور : داریوش کریمی

مهمانان برنامه: رضا علیجانی، فواد تابان و همایون مهمنش


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

۲ نظر

  1. اصطلاح “ملی‌ مذهبی‌” پر از ابهام و غیر دمکرات .
    این چند خط نوشته، سعی‌ در آن دارد که اصطلاح “ملی‌ مذهبی‌” را فقط به اندازهٔ “طرح یک مسئله” مورد برسی‌ قرار بدهدانگیزه این نگاه، ریشه در ابهاماتی دارد که این “جعبه اسرار آمیز” (ملی‌ مذهبی‌) ایجاد کرده، تا جای که افراد بسیاری با عمل کرد‌های متفاوت ، حتی اشخاصی‌ که در حیات نیستند ! در آن نقش اصلی‌ را بازی میکنند (مصدق، بازرگان، شریعتی‌ و…)، در زمان و مکان‌های مختلف..، به طوری که زیر این اصطلاح، پر از “ابهام” و “بی‌ در و پیکر”!، سالهاست مخصوصاً، بعد از انقلاب هزار سیصد پنجاه هفت افراد و گروه بسیاری اعلام موجودیت میکنند، بدون توضیحات بسنده و قانع کننده، از هویت و مرامنامهٔ خویش، آن هم برای یک جامعه استبداد زده‌ای به اسم ایران، که هنوز به فرهنگ استقلال و آزادی دست نیافته است
    همانطور که به سادگی‌ مشاهده میشود، اصطلاح “ملی‌ مذهبی‌” از دو کلمهٔ ” ملی‌” و “مذهبی‌” تشکیل شده، که هر کدام جداگانه، معنی‌ “مستقل” خود را دارا میباشند، اما وقتی‌ این دو کلمه در کنار هم قرار میگیرند، به غیر از ترکیب جدیدی در “فرم و تلفظ”، سعی‌ بر ترکیب جدیدی در “فرم و محتوی”، هم دارند
    طبق معمول، در فضای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی‌، و هنری هر جامعه، اشخاصی‌ یا گروهی، یا حتی فردی، برای معرفی خود، “اسم”، یا “واژه” یا “اصطلاحی” را میگزینند که بیشتر هماهنگ با هویتشان باشد، در نهایت با استفاده این “فرم” جدید سعی‌ در معرفی چهارچوب فکری و اعتقاداتی میکنند، تا مرز بندی اعتقاداتی، مذهبی‌، و سیاسی،و….به خوبی و آسانی قابل تعریف ودرک جامعه بشود. قابل تذکر است که در این مورد گروه “ملی‌ مذهبی‌” فقط به یک اسم سمبلیک اکتفا نکرده، بلکه در تلاش معرفی‌ هویت خود هم می‌باشد
    هر چقدر این “اصطلاح” و یا “واژه‌ها” روشنتر، و عمل کرد این گروه با “فرم و محتوی” هماهنگ تر باشند، درک جامعه از این گروه یا افراد آسانتر، مخصوصاً در مرحلهٔ “کنش و واکنش”‌های اجتماعی پیچیده ( عواملی جانبی و یا خارجی‌)، بر رسی‌ و مطالعه این “پروسهٔ” (از تئوری تا عمل)، قابل دسترسی و تجزیه و تحلیل آن برای خود جامعه آسان تر میگردد با پرداخت هزینه‌های کمتر، و یا به عبارت دیگر، قابلیت لمس جامعه با چنین “نهاد‌های سیاسی” حتی در شرایط سخت و ضروری و حساس، هر چه قدر هم پیچیده ، اما بخاطر “شفافیت” از قبل تعریف شده “هویت” این گروه، از به وجود آمدن ابهام‌های اجتماعی جلو گیری می‌کند، و دارندگان این “مرام بخاطر همین “شفافیت در معرفی‌” ، روز به روز بر اعتبار خود میفزایند
    در این صورت “گروه” یا “شخص”، یا “جمع”، در مرحلهٔ اجرایئ، با عمل کرد خود به آرمانهایی که در “بینش” و “اعتقادات” و “روش” خود دارد، هر روز قابلیت و شفافیت خود را روشن تر به جامعه معرفی‌ و عرضه می‌کند و به دنبال فضای میگردد که در آن به حفظ قابلیت جذب و اعتماد سازی و رشد خود بیفزاید و ، باعث قویترکردن نیروی “انسانی‌” خود گردد و “آلترناتیو” و در نهیات “امید” خود را به جامعه‌ خود منتقل کند، و در این مرحله جامعه انتخاب خود را خواهد کرد.مسلما حرکت بسمت “پروسهٔ” از “کیفیت” به “کمیت” هم حائز اهمیت هر نیروی فعال سیاسی اجتماعی می‌باشد، و اگر غیر از این باشد آنهائی که با “ابهام” و “تردید” سوار این “قطار” شده اند، دیر یا زود از این “قطار” مجازی، پیاده خواهند شد و، در مرحله‌ای کلیدی این گروه را تنها می‌گذارند
    با در نظر گرفتن مطالب بالا، این مینیمم‌ها که تعریف شد، “شرط اولی‌” برای ابراز وجود هر گروه خواهد بود، و حال اگر به روی آن تفاهم داریم می‌خواهیم تمامی این سخنان و کاربرد آن را ، در رابطه با “گروه” یا جمع “ملی‌ مذهبی‌ ها” بر رسی‌ بکنیم و بعد از این “طرح مسئله” ببینیم که آیا واقعا این اصطلاح “ملی‌ مذهبی‌” اصطلاحی است “پر از ابهام” یا “خالی‌ از ابهام” و یا اصطلاحی “دمکرات” یا “غیر دمکرات”معنی‌ دو کلمهٔ “ملی‌” و “مذهبی‌
    یک – کلمهٔ “مذهب” به معنی‌: روش…..، یعنی‌ طریق و موردی که انسان در آن و بر اساس آن عمل می‌کند. در اصطلاح فیلسوفان، روش عبارت است از مجموعه عقاید و نظریات فلسفی‌، به نحوی که با یکدیگر ارتباط منطقی‌ داشته باشند و به موجب این ارتباطات منطقی‌، یک وحدت اندامی منسجم و سازگار داشته باشند. این روش اعم از نظریه است و چه بسا صاحبان روش ها، نظریات و آرا خود را بدون اینکه آنها را با شرایط واقعی‌ بطور کامل منطبق کنند، به تعدادی از اصول و مبادی باز گردانند
    دو – کلمهٔ “ملی‌” که از کلمهٔ ملت گرفته شده، و ملت هم به معنی‌: مجموعه کیش و آئین، و فرهنگ مردم یک کشور و تابع یک دولت. کلمهٔ ملی‌، به معنی‌ اقتدار و توانی‌ یک ملت هم در جامعه به ثبت رسیده، بنا بر این یک فرد “ملی‌” به اقتدار ملت و کیش و آئین، و تاریخ و فرهنگ کشور خویش باور دارد، و آن را قسمتی‌ اصلی‌، و جدا ناکردنی از هویت خویش میداند
    با در نظر گرفتن این تعاریف می‌پردازیم به ابهاماتی که ترکیب این دو کلمه میتواند (در جنبهٔ سیاسی اجتماعی جامعه ایرانی‌) ایجاد کند…..اولین و مهمترین ابهام، غیر دمکراتیک بودن اصطلاح “ملی‌ مذهبی‌” در کشور ایران؛
    برای روشنتر کردن این “ابهام” و دلیل “غیر دمکرات” بودن این اصطلاح، آن هم فقط بخاطر کنار هم گذاشتن این دو کلمه، “ملی‌ و مذهبی‌” از جانب یک گروه خاص! میبایست به دو گزینه مهم، توجه خاصی‌ بکنیمالف- گزینهٔ حقوق انسانی‌ و اجتماعی، و احترام متقابل به اقلیت هاب- گزینهٔ تاریخی‌ و جغرافیایی و فرهنگی‌ مذاهب موجود در ایران
    ما ناگزیریم که به تاریخ این دیار کهن نگاهی‌ عمیق بیاندازیم و با مشاهدهٔ تاریخ ملتی بزرگ که، از کورش کبیرش گرفته تا بحال، ملت ایران (نه قدرت!) ، بدون کوچکترین ابهامی، همیشه و با استمرار، خواستار احترام به مذاهب و آئین مختلف بوده، پس بنا بر همین نگاه ، اولین ایراد و ابهام را روشن میگردانیم، که چگونه این گروه “ملی‌ مذهبی‌”‌ها بدون رجوع به “آرا و عقاید” یک “ملت” و افکار عمومی !، مذهب “اسلام” را برسمیت شناخته است، یعنی‌ این گروه بدون ذکر نام یا یک پسوند اسلامی، این اطمینان مجازی را از جامعه ایران دارد که ملت ایران، ملی‌ مذهبی‌‌ها را مسلمان بشناسد و به عبارتی دیگر هیچ شکی بر اینکه نیروی ملی‌ مذهبی‌ میبایست مسلمان باشد ندارد و این “خود محور بینی‌” آشکارا سخن میگوید
    پس بنا بر همین اصل،.. به رسمیت شناختن مذهب “اسلام” که فقط بخاطر “کمیت” (پیروان) از مذاهب دیگر رتبه اول را دارد !، خود یک تبعیض است و با اصل دموکراسی خوانایی ندارد! آیا یک ارمنی معتقد به مذهبش و ایران دوست، یک یهودی معتقد به مذهبش، و ایران دوست، یک زرتشتی معتقد به مذهبش، و ایران دوست، “ملی‌ مذهبی‌” نیست!؟ پس چطور یک گروه روشنفکر “مسلمان” بدون توضیحات روشن، از حق و حقوق یک ملت، بدون در نظر گرفتن، کلید اخلاقی‌، و حقوقی، اصطلاح “ملی‌ مذهبی‌” را برای خود مصادره کرده است!؟… آیا این روش با اصل دموکراسی خوانایی دارد!؟
    آیا ملی‌ مذهبی‌‌های اقلیت میتوانند از این اصطلاح استفاده بکنند، در جای که گروه مسلمان “ملی‌ مذهبی‌” آنرا برای خود در جامعه جا انداخته اند ! صحبت، صحبت حق است و حقوق انسانی‌، شاید کسی‌ بگوید آنها اول این اسم را انتخاب کرده‌اند! جواب این است که در مقولهٔ “حق” تقدّم و تأخر جای ندارد، و جواب این است چه گروه مسلمان، و چه گروه اقلیت‌های مذهبی‌ دیگر، نمیتوانند فقط از این اصطلاح (ملی‌ مذهبی‌) استفاده کنند بدون پسوند دیگری که مشخصهٔ آن مذهب باشد، یا بدون توضیحات کامل و بسنده…. این “اصطلاح” با حق و حقوق، حتی یک شهروند “ملی‌ مذهبی‌” از مذهب اقلیت سازگاری ندارد.ملی‌ مذهبی‌‌های مسلمان میبایست بدانند (که در همین اسلام که خود من به آن اعتقاد دارم، حق و حقوق اقلیت محفوظ است) و به خود آیند و فکری برای این “اصطلاح” تبعیض آمیز و مبهم و بی‌ در و پیکر بکننددومین ابهام
    واقعاً پشت این واژه ”ملّی مذهبی” چه کسانی خوابیده اند، و چهرهای حقیقی انها کجاست!؟ و ایا همه انها بجز معدود کسانی، قابل شناسای هستند!؟ یا واقعاً یک جعبه اسرار آمیزند!؟

    البته این اصطلاح ملی مذهبی، جدا از بی‌ احترامی به اقلیت‌های مذهبی‌، برای خود ”ملّی مذهبی ها” هم میتواند ایجاد ابهام و مشکلات درونی بکند، (که میدانیم مشکل ایجاد کرده و در آینده هم خواهد کرد) چون دقیقا این “اصطلاح” بدون “چهارچوب و بی‌ در و پیکر” است، که مشکل دومی‌ و اساسی‌ می‌باشد، بطوری که برای مثال، در سایت “ملی‌ مذهبی‌”‌های خارج از کشور، که تأسیس آن هم پر از ابهام است و شروع بکار کرده، بدون معرفی‌ این اشخاص، و بدون حتی یک آدرس ایمیل ساده معمولی‌ و امکان ارتباط با آنها و اصلا معلوم نیست که این اشخاص چه کسانی‌ میباشند شما خود میتوانید به این سایت مراجعه بکنید، و قضاوت بکنید ! قسمت عظیمی‌ از سایت اصلا کار نمیکند! از خوانندگان خود میخواهند که به آنها یاری فکری بدهند و با آنها تماس بگیرند! اما چطور!!!خدا میداند!، گویا برای آنها کافیست که به عنوان یک سایت ملی‌ مذهبی‌ حضور داشته باشند و بس، همانطور در داخل ایران هم، میبایست از هفت خان رستم بگذری، اگر بخواهی از این نیروی “ملی‌ مذهبی‌” چیزی سر در بیاوری و بدانی و با آنها بیشتر اشنا بشوی ! مخصوصاً در این اواخر. راهیست سر در گم! قبل از رسیدن به جواب این “چیستان” “ملی‌ مذهبی‌”‌ها به هیچستان میرسی‌
    در صفحهٔ اول این سایت، در بالا، عکس مصدق، علی‌ شریعتی‌، طالقانی، و بازرگان مشاهده میشود، و آنها نماد این جریان یعنی‌” ملی‌ مذهبی‌”‌ها تلقی‌ میشوند!! تا جای که انسان نمی‌داند چه بگوید. با اینکه به این شخصیت‌ها احترام میگذارد، نمی‌تواند تصور آن را بکند که با چنین ملغمه‌ای که هضم “ترکیب” آن دشوار می‌باشد، چه باید بکند (http://www.mellimazhabi.org/)
    در نوشته بعدی سعی‌ بر باز گشایی بیشتر مطلب “ملی‌ مذهبی‌”‌ها خواهم کرد ، و همانطور که گفته بودم، این نوشته فقط باب مطرح کردن یک سئوال بود
    e-mail: esmailloumasud@gmail.com
    مسعود اسماعیل لؤ
    ارسال شده توسط مسعود اسماعیل لؤ

  2. با سلام به جناب داریوش کریمی
    در رابطه با این واژه ملی مذهبی ای چند خط را نوشته و یک سئوالی طرح کرده ام.
    از توجهتان سپاسگذارم
    مسعود اسماعیلو
    http://masudesmaillou.blogspot.it/2010/11/blog-post_7859.html

    در ضمن فضای همگرایی پایدار ایرانیان شروع به فعالیت کرده که دوست دارم این فضا را هم بشناید
    https://www.facebook.com/hmgarai.paydariraniyan