- علی مصلح
- شغل,منقد سینمایی
- بی بی سی فارسی
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، روز ۲۱ آذر با پیشبینی رسیدن سینمای ایران به ۳۰ میلیون «مخاطب» در پایان سال ۱۴۰۲ گفت که این یک «رکورد جاودانه» است، ولی آمارهای منتشر شده توسط همین وزارتخانه در سالهای گذشته این ادعا را زیر سوال میبرد.
آقای اسماعیلی در حالی از رسیدن به حدود ۳۰ میلیون مخاطب صحبت کرده است که آمار منتشر شده در سامانه مدیریت فروش و اکران سینما (سمفا) که زیرنظر سازمان سینمایی وزارت ارشاد فعالیت میکند، آمار مخاطبان گیشه سینمای ایران در ۹ ماه اول امسال را ۲۰ میلیون نشان میدهد.
اغلب آمار منتشر شده در ایران که به عنوان تعداد مخاطبان یا تماشاگران معرفی میشوند، در حقیقت تعداد بلیتهای فروخته شده را نشان میدهند که با تعداد تماشاگران متفاوت است. درباره آمار «یک فیلم» شاید این دو عدد به هم نزدیک باشند، اما وقتی درباره حدود ۵۰ فیلم اکران شده صحبت میشود، در نظر گرفتن ۲۰ میلیون مخاطب به معنای آن است که هر نفر در طول این مدت فقط یک بار سینما رفته است.
این در حالی است که اساسا سینماروها در همهجای دنیا افرادی هستند که به شکل مرتب برای تماشای فیلم به سینما میروند و بر اساس ارزیابیهای رسمی و نیمهرسمی، این تعداد در ایران رو به کاهش است. بنابراین حتی میتوان فرض گرفت ۲۰ میلیون بلیت در ۹ ماه را تعداد شهروندان بسیار کمتری خریداری کرده باشند.
به عنوان مثال اگر متوسط تعداد سینما رفتن هریک از مخاطبان ثابت سینما در ۹ ماه ۱۰ بار باشد، تعداد مخاطبان نسبت به تعداد بلیت فروخته شده یک دهم -معادل دو میلیون نفر- میشود. اما در غیاب آمار رسمی و نبود امکان پردازش تعداد دقیق افرادی که در طول سال سینما میروند، اغلب رسانهها تعداد بلیت فروخته شده را معادل تعداد تماشاگر فرض میکنند که از تقسیم فروش کل فیلمها بر متوسط بهای بلیت سینما به دست میآید.
اما حتی برای رسیدن به عدد مورد نظر وزیر ارشاد، فیلمهای سینمایی در زمستان امسال باید ۱۰ میلیون بلیت دیگر بفروشند. نکته مهم آن است که زمستان در تقویم سینمایی ایران «فصل مرده» لقب گرفته است. در چهار دهه اخیر برگزاری جشنواره فیلم فجر مهمترین دلیل این اتفاق بوده است.
بهترین سینماهای تهران -و در سالهای اخیر مراکز استانها- ۱۰ روز فیلمهای جشنواره را پخش میکنند و از سوی دیگر صاحبان فیلمها و پخشکنندهها نیز از اکران فیلمهای پرامید برای جذب مخاطب پرهیز دارند. اسفند ماه نیز به دلیل نزدیک شدن به آغاز سال نو شمسی و اشتغال مردم به آماده شدن برای نوروز، معمولا جزو بدترین هفتهها برای سالنهای سینما هستند.
به همین دلیل بخش اول ادعای وزیر ارشاد دولت سیزدهم برای فروش ۱۰ میلیون بلیت دیگر در سه ماه پایانی سال، آن هم در حالی که با اکران چند فیلم کمدی پرفروش، مجموع بلیتهای فروخته شده در ۹ ماه به ۲۰ میلیون رسیده و تعداد فیلمهای پرمخاطب جدید در زمستان کم میشود، زیر سوال است.

کدام «رکورد جاودانه»؟
اما صحبت از ۳۰ میلیون بلیت -یا مخاطب- به عنوان «رکورد جاودانه» برای سینمای ایران ادعایی بهمراتب «بیاساستر» است. سازمان امور سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی علاوه بر انتشار سالنامههای آماری اکران سینما، در سالهای گذشته آمار تفصیلی درباره فروش، تعداد مخاطب، تعداد سالن سینما و سایر موارد در دهههای ۱۳۶۰ تا ۸۰ منتشر کرده است.
در آمار مربوط به دهه ۶۰ که با عنوان «سیمای سینمای ایران، نگاهی از دریچه آمار به سینما در سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۹» منتشر شده است، تعداد تماشاگران این شش سال به تفکیک آمده است. این دهه به عنوان پرمخاطبترین سالهای سینمای ایران بعد از انقلاب ۵۷ شناخته میشوند.
دلیل آغاز بررسی این دهه از سال ۶۴ آن است که تا پیش از آن مدیریت سینما در وزارت ارشاد چندان متمرکز نبود و به دلیل آشفتگی سالهای اولیه بعد از انقلاب و تعطیلی بسیاری از سینماها یا اکران فیلمهای خارجی قدیمی، احتمالا امکان استخراج آمار وجود نداشته است.
نمودار تعداد تماشاگران به تفکیک سالهای ۶۴ تا ۶۹ نشان میدهد کمتماشاگرترین سال سینمایی یعنی ۱۳۶۷ بیش از ۷۶ میلیون و ۸۰۰ هزار مخاطب (فروش بلیت) داشته است که بیش از دو برابر و نیم «رکورد جاودانه» مورد اشاره محمدمهدی اسماعیلی است.
بر اساس همین آمار وزارت ارشاد، سال ۱۳۶۹ تعداد مخاطبان سینمای ایران از ۸۱ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر بیشتر شده بود که در تمام سالهای بعد از انقلاب تکرار نشده و این میزان از عدد ۳۰ میلیون ادعای وزیر ارشاد ۲.۷ برابر بیشتر است.

فیلم کمدی «فسیل» پرفروشترین فیلم سال ۱۴۰۲ بوده است
نکته قابل توجه دیگر آن است که بر اساس آنچه مرکز آمار ایران میگوید، جمعیت ایران در سال ۱۳۶۵ کمتر از ۵۰ میلیون نفر بوده و در سال ۱۳۷۰ به بیش از ۵۵ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر رسید. این به معنای آن است که آمار تماشاگران سینمای ایران در دهه ۶۰ از جمعیت ایران بیشتر بوده است و بر اساس گزارش وزارت ارشاد، هر ایرانی به شکل متوسط سالی ۱.۵ بار سینمای رفته است.
برای درک ریزش شدید مخاطب سینمای ایران کافی است عدد ۳۰ میلیون مورد ادعای وزیر ارشاد را بر جمعیت فعلی ایران که حدود ۸۸ میلیون تخمین زده میشود، تقسیم کنیم و در این صورت مشخص میشود هر ایرانی به شکل متوسط ۰.۳۴ بار در سال سینما میرود؛ به معنای دیگر هر ایرانی هر سه سال یک بار سینمای میرود.
سقوط تعداد مخاطبان سینمای ایران از ابتدای دهه ۷۰ آغاز شد و بر اساس گزارش آماری وزارت ارشاد مربوط به این دهه، از ۶۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۷۰ به ۳۲ میلیون و ۹۰۰ هزار نفر در سال ۷۹ رسید؛ یعنی به کمتر از نصف سقوط کرد.
آمار وزارت ارشاد درباره سینمای ایران در دهه ۸۰ سقوط شدیدتری را نشان میدهد. در سال ۸۰ تعداد مخاطبان ۲۱ میلیون و ۶۰۰ هزار نفر بوده است که در سال ۸۹ به کمتر از ۱۱ میلیون رسیده است.
این آمار رسمی نشان میدهد طی دو دهه (۱۳۶۹ تا ۱۳۸۹) استقبال مردم از سینما حدود یک هشتم شده است.
وزارت ارشاد گزارش آماری دهه ۱۳۹۰ را منتشر نکرده و در سالنامههای آماری نیز به جای تعداد تماشاگر، تعداد بلیت فروخته شده ذکر شده است.

سقوط آزاد «فیلمهای غیرکمدی» و «سینمای حکومتی» در گیشه
محمدمهدی اسماعیلی در روزهای پایانی آذر ماه دو بار دیگر نیز درباره آمار فروش و مخاطب سینمای ایران در سال ۱۴۰۲ صحبت کرد و در یک نوبت گفت سینما «سال بینظیری» را سپری کرد. ۲۰ میلیون بلیت فروخته شده در گیشه امسال بعد از دو سال تعطیلی سینماها بر اثر شیوع ویروی کووید-۱۹ و سپس آغاز اعتراضهای سراسری ۱۴۰۱ میتواند نشانه رونق سینما باشد، اما مرور آمار همین سال هم نشان میدهد که این «رونق» برای اقلیتی کم شمار بوده است.
بر اساس آمار درجشده در سامانه سمفا، ۵۰ فیلم در ۹ ماه اول امسال به شکل عمومی در سینماهای ایران روی پرده رفتهاند و ۲۰ میلیون بلیت فروخته شده است. اما از این تعداد، بیش از ۱۳ میلیون و ۲۷۹ هزار بلیت متعلق به اکران سه فیلم کمدی است؛ «فسیل» با بیش از ۶ میلیون و ۹۴۱ هزار، «هتل» با بیش از ۴ میلیون و ۵۳۳ هزار و «شهر هرت» با بیش از ۱ میلیون و ۸۰۴ هزار بلیت که در مجموع بیش از ۱۳ میلیون و ۲۷۹ هزار بلیت فروخته شده اکران ۱۴۰۲ را مال خود کردهاند.
معنای این آمار آن است که ۶۶.۳ درصد از کل بلیت و درآمد اکران سینما به سه فیلم رسیده و رده چهارم فروش و بلیت فروخته شده نیز به یک انیمیشن کودکانه با تام «بچه زرنگ» تعلق دارد که حدود ۱.۵ میلیون بلیت فروخته است. این یعنی ۴۶ فیلم اکرانشده دیگر در سال ۱۴۰۲ در مجموع تنها ۵ میلیون و ۲۲۱ هزار مخاطب (بلیت فروختهشده) داشتهاند.
اگر فیلمهای کمدی دیگر اکرانشده در این سال را هم به این اعداد اضافه کنیم، سهم فیلمهای گونههای دیگر سینمایی، ازجمله فیلمهای موسوم به سینمای اجتماعی که در سالهای اخیر به آنها «فیلمهای غیرکمدی» میگویند، کمتر نیز میشود.
از شاخصترین این فیلمها که در گیشه ۱۴۰۲ شکست خوردند میتوان به «پرونده باز است» آخرین فیلم کیومرث پوراحمد اشاره کرد که تنها ۱۳ هزار و ۳۰۰ بلیت فروخت.

«پرونده باز است» آخرین فیلم کیومرث پوراحمد تنها ۱۳ هزار و ۳۰۰ بلیت فروخت
«جنگ جهانی سوم» ساخته هومن سیدی که نماینده سال گذشته ایران در رقابت جوایز اسکار بود و بهار امسال اکران شد، نزدیک به ۱۳۹ هزار بلیت فروخت و «نگهبان شب» به کارگردانی رضا میرکریمی که نماینده امسال ایران در اسکار است، فقط ۵۵ هزار تماشاگر جذب کرد.
پرمخاطبترین فیلم اجتماعی اکران شده امسال «سهکام حبس» ساخته سامان سالور با بازی محسن تنابنده است که ۴۱۷ هزار مخاطب داشت.
فیلمهای ساختهشده توسط نهادهای فرهنگی، نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی نیز در گیشه امسال مخاطب چندانی نداشتند. به عنوان مثال فیلم «سرهنگ ثریا» ساخته لیلی عاج که در جشنواره فجر سال گذشته به نمایش درآمد و داستانی درباره سازمان مجاهدین خلق را روایت کرده است، تنها ۴۲ هزار تماشاگر داشته است.
بنیاد فارابی که سال گذشته با ۱۰ فیلم در جشنواره فجر شرکت کرده بود، تعدادی از این آثار را امسال اکران کرده است که همگی شکست خوردهاند؛ «شماره ۱۰» با ۱۲ هزار مخاطب، «بعد از رفتن» با ۲۰ هزار مخاطب و «جنگل پرتقال» با ۵۴ هزار تماشاگر جزو ناموفقترین فیلمهای گیشه بودند و «کتچرمی» محصول این بنیاد با وجود حضور بازیگری مانند جواد عزتی و زمان خوب اکران ۳۱۱ هزار مخاطب داشت که حتی به نزدیکی فروش فیلمهای کمدی اکرانشده نرسید.
علیرضا رئیسیان، کارگردان و تهیهکننده سینما که کار خود را بعد از انقلاب آغاز کرد و سالها رئیس کانون کارگردانان سینمای ایران بود، نیمه آبان در یک نشست با حضور فیلمسازان و منتقدان سینما، در جملاتی کوتاه وضعیت فعلی سینمای ایران را تصویر کرد: «از ۶ فیلم اول پرفروش تاریخ سینمای ایران که همه برای همین دو سه سال اخیر هستند، چهار اثر یک تهیهکننده دارد، ۴ اثر یک کارگردان و سه اثر یک فیلمنامهنویس دارد. این سینماست؟ با هیچ منطقی در هیچ جای دنیا سازگار نیست. بقیه سینما کاملا ورشکسته است و امکان ساخت آن فیلمها وجود ندارد.»
اشاره او به «پرفروش»، رقم ذکر شده با توجه به قیمت بلیت است که با تعداد تماشاگر یا بلیت فروخته شده فیلمها متفاوت است.
