
بی بی سی فارسی
ناصر طهماسب، دوبلور، بازیگر، نویسنده و گویندهای که حدود شش دهه فعالیت حرفهای داشت، روز اول دی در ۸۴ سالگی درگذشت، اما خبر مرگ و خاکسپاری او یک روز بعد اعلام شد.
فرزند او روز دوم دی به خبرگزاری ایسنا گفت چون پدرش «قائل به حریم خصوصی» بود، بعد از خاکسپاری خبر درگذشتش اعلام شد، در حالی که از حدود دو هفته قبلتر به دلیل سکته مغزی در بیمارستان بستری بود.
آقای طهماسب متولد ۱۳۱۸ بود و از ابتدای دهه ۱۳۴۰ دوبله را به شکل حرفهای آغاز کرد. مانند بسیاری از هم نسلانش در این حرفه، او در ابتدای دهه سوم زندگیاش گویندگی را آغاز کرد؛ دورانی که دوبله ایران در اوج بود.
علاوه بر صدها فیلم خارجی که سالانه برای پخش در سینما و تلویزیون باید دوبله میشدند، در آن دوران فیلمها و سریالهای ایرانی نیز صدابرداری سرصحنه نداشتند و دوبلورها به جای اغلب بازیگران صحبت میکردند و به همین دلیل صدای آنها به اندازه تصویر ستارههای سینما شهرت داشت.
صدای ماندگار دوبله؛ از آثار ایرانی تا شاهکارهای خارجی
صدای ناصر طهماسب در سریال «دایی جان ناپلئون» ساخته ناصر تقوایی به جای شخصیت آقاجان (با بازی نصرت کریمی) و سریال «هزاردستان» به کارگردانی علی حاتمی به جای شخصیت ابوالفتح (با بازی علی نصیریان) خاطرهای فراموشنشدنی برای چند نسل است.
او در «هزاردستان» به جای چند شخصیت دیگر ازجمله سرگارسون (با بازی جهانگیر فروهر) و همچنین شخصیتهایی که اسماعیل محرابی و نعمتالله گرجی بازی میکردند، صحبت کرد. همانطور که منوچهر اسماعیلی همزمان به جای دو شخصیت اصلی شامل خان مظفر (با بازی عزتالله انتظامی) و رضا خوشنویس (با بازی جمشید مشایخی) و چند نقش دیگر حرف زده بود.
رونق دوبله در سینمای ایران تا اوایل دهه ۱۳۷۰ نیز ادامه داشت و علی حاتمی که علاقه خاصی به هنرنمایی دوبلورهای باتجربه داشت، در فیلم «کمالالملک» نیز صحبت کردن به جای شخصیت مظفرالدین شاه (با بازی علی نصیریان) را به ناصر طهماسب سپرد.
او به جای دو شخصیت ابوالفتح و مظفرالدین شاه با لهجه ترکی صحبت میکرد، اما نحوه استفاده از این لهجه و طنین صدا و ادای کلمات به دلیل تفاوتهای دو شخصیت کاملا متفاوت بود.
صدای سرد، آرام و مرموز این دوبلور مانع از حرف زدن او به جای طیف وسیعی از بازیگران خارجی نمیشد. او مانند بسیاری از دوبلورهای ایرانی متخصص تغییر صدا و تیپسازی بود و با انعطافی قابل توجه میتوانست از شخصیت کلانتر خجالتی وسترن «ماجرای نیمروز» با بازی گری کوپر تا رندل مکمورفی شوریده «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» با بازی جک نیکلسن را باورپذیر اجرا کند.
در کارنامه دوبله فیلمهای خارجی، او کارنامهای پربار دارد و صدای او به جای بازیگران مهم و معتبر دیگری مانند هنری فوندا، همفری بوگارت، جیمز استوارت، ریچارد هریس، الک گینس، استیو مککوئین، مایکل کین، جین هکمن، بن کینگزلی، کوین اسپیسی، ال پاچینو و گری الدمن شنیده شده است.
بسیاری از کارهای او جزو آثار مهم تاریخ سینما هستند که تماشاگران ایرانی آنها را با صدای دوبلورهای ایرانی به یاد میآورند. صدای آقای طهماسب به جای لویز دگا (با بازی داستین هافمن) در فیلم «پاپیون» و همچنین بلال حبشی (با بازی جان سکا) در فیلم «رسالت» -که در ایران با عنوان «محمد رسولالله» شناخته میشود- به دلیل پخش چندین باره از تلویزیون ایران بسیار آشنا است.
او مانند بسیاری از دوبلورهای همنسل خود از دهه ۱۳۸۰ به بعد دیدگاهی انتقادی به کیفیت دوبله در ایران داشت و از جمله در یک مصاحبه تلویزیونی با فریدون جیرانی در شبکه ۴ تلویزیون، از تعداد انبوه فیلمهایی که برای پخش از تلویزیون و شبکه نمایش خانگی آماده میشدند، گلایه کرد و همچنین کیفیت ترجمه آنها را زیر سوال برد.
با این حال او در سریالهایی مانند «برکینگ بد» به جای برایان کرنستون در نقش والتر وایت و «خانه پوشالی» به جای کوین اسپیسی در نقش فرانک آندروود صحبت کرده بود. این سریالها برای پخش از شبکه نمایش خانگی آماده پخش شدند و نسبت به نمونههای دیگر این سالها کیفیت دوبله قابل توجهی داشتند.
خارج از دوبله؛ از بازیگری تا صدای روایتهای امنیتی

آقای طهماسب به جز دوبله، تجربیاتی در بازیگری و فیلمنامهنویسی نیز داشت. فیلمهای «پرواز را به خاطر بسپار» و «زن امروز» بر اساس فیلمنامههایی نوشته او ساخته شدند و نخستین بار در فیلم «راه دوم» ساخته حمید رخشانی محصول سال ۶۳ بازی کرد که اثر موفقی از آب درنیامد.
به همین دلیل، سالها کار مقابل دوربین را ترک کرد تا این که در میانه دهه ۱۳۸۰ در سریال «مرگ تدریجی یک رویا» ساخته فریدون جیرانی بازی کرد.
او در این سریال نقش نویسنده و منتقدی مقیم خارج از ایران را بازی میکرد که شخصیت زن اصلی سریال را متقاعد به مهاجرت میکرد. شخصیت ناصر آریان در این مجموعه نمادی از روشنفکران تبعیدی مخالف جمهوری اسلامی ایران به نظر میرسید و داستان طوری پیش میرفت که او بهتدریج به شخصیت منفی تبدیل میشد و به همین دلیل «مرگ تدریجی یک رویا» اثری در ادامه تخریب جریان روشنفکری غیرمذهبی در صداوسیمای جمهوری اسلامی تلقی شد.
کارنامه حرفهای ناصر طهماسب از اواخر دهه ۱۳۸۰ تحت تاثیر حضور او به عنوان گوینده در چندین مستند تبلیغاتی و حکومتی قرار گرفت. این مستندها که به سفارش صداوسیما یا نهادهای فرهنگی مانند حوزه هنری یا تشکیلات وابسته به سازمانهای نظامی و امنیتی مانند سازمان اوج ساخته میشدند، از صدای او برای روایت استفاده میکردند.
از جمله در مستندهایی دنبالهدار با نام «خارج از دید» او حتی روایتگر بازداشت نازنین زاغری به دست نیروهای امنیتی شد. صدای آقای طهماسب در «خارج از دید ۲» بر روی تصاویری شنیده میشد که نهادهای اطلاعاتی ایران به شکل مخفیانه از خانم زاغری در فرودگاه تهران پیش از بازداشت او ضبط کرده بودند.
«خارج از دید» یک مجموعه مستند بود که به سفارش بسیج صداوسیما توسط مهدی نقویان ساخته شد و در دی ماه ۱۳۹۶ پخش میشد. فصل اول این مجموعه نظریههای بخش تندرو جمهوری اسلامی درباره انتخابات بحثبرانگیز ۱۳۸۸ و اعتراضهای پس از آن را روایت میکرد که به دنبال بروز اعتراضهای دی ۹۶ پخش آن متوقف و یک سال بعد از سر گرفته شد.
در فصل دوم این مجموعه، سناریوهای امنیتی دیگری درباره آنچه مسئولان ارشد جمهوری اسلامی «نفوذ» میخوانند مطرح میشد که بخشی از آن به دستگیری نازنین زاغری اشاره داشت.
همکاری ناصر طهماسب در تولید این نوع آثار مستند در سالهای اخیر ادامه داشت که طیفی از موضوعهای مختلف مانند زندگی خاندان پهلوی تا ملکه بریتانیا و سیاستهای آمریکا را شامل میشد و تعدادی از این فیلمها اکنون در شبکه نمایش خانگی ایران نیز در دسترس هستند.
انتقاد از این دست کارهای او در سالهای اخیر به شکل پراکنده در شبکههای اجتماعی بروز داشت اما با انتشار خبر درگذشت او، روزنامهنگاران و تعداد دیگری از کاربران به این آثار تبلیغاتی و ایدئولوژیک اشاره کردند که در برخی از آنها حتی اعترافات اجباری زندانیان سیاسی و عقیدتی منتشر شده است.
برخی حتی معتقدند دلیل اعلام نشدن خبر درگذشت ناصر طهماسب تا پیش از خاکسپاری به این بخش از کارنامه حرفهای او ربط داشته است. در مقابل این انتقادات، رسانههای حکومتی ایران به دفاع از او برخاستند که یادآور جدالی مشابه بعد از انتشار خبر درگذشت پروانه معصومی بود.
نکته جالب آن که ناصر طهماسب و پروانه معصومی در فیلم «راه دوم» همبازی بودند و وقتی چهار دهه بعد به فاصله کوتاهی درگذشتند، واکنشهای مشابهی درباره کارنامه دوگانه آنها در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی منتشر شد؛ درباره هنرمندانی که آثار ماندگاری از خود به جا گذاشتند، اما در دهههای پایانی عمر راه همراهی و همکاری با جمهوری اسلامی را در پیش گرفتند.
تفاوت ناصر طهماسب با پروانه معصومی در این بود که اظهارنظرهای عمومی در حمایت از حکومت ایران نداشت. او به حضور در محافل عمومی و مصاحبههای مطبوعاتی علاقهمند نبود و آنچه دربارهاش بحثبرانگیز شد، انتخابهای ظاهرا شغلیاش بوده است. با این حال واکنشها بعد از انتشار خبر درگذشتش نشان میداد فعالیتهای سالهای اخیرش چندان «خارج از دید» باقی نمانده بود.