بههرحال به دلایل متعدد و علل مختلف نهاد دولت که از قضا پایههای دموکراتیک دارد به شکلی کم سابقه در حال تضعیف است.
هنوز هم دولتها در سرتاسر جهان و در اکثر زمینهها نقشی کلیدی و موثر دارند ولی آنان در این سوی جهان همه کارهاند ودر کنار ضعف مفرط جامعه مدنی تا عمق زندگیها و اقتصادها وفکرها و اندیشهها و فرهنگها واجتماعها حاضر و ناظر و فعالند. روزی که از اقتداردولتهای مرکزی کاسته شود درغیاب نهادهای مدنی مقتدر و مستقل به سرعت نابسامانی و تداخل و بینظمی وآشوب سکه رایج و گردن کشان مختار و ستم تکثیر میشود، بر همین اساس تا جامعه خود به قوت و فهم و نظم و مدنیت کامل نرسیده باشد دانایان و دلسوزان حتی دولت بد را از بی دولتی افضل میشمارند و بر نفوذ حکمش گردن مینهند.
اکنون و پس از انتخابات مهم ۲۴ خرداد ۹۲ که دولت برخاسته از آرای مردم آماج حملات و تهاجمهای وسیع و احتمالا برنامهریزی شده قرار گرفته است و در شرایط سخت اقتصادی و گرههای کوری که از پیش به جا مانده است تلاشی نفسگیر میکند، تنها در شرایطی موفق خواهد بود و پس از آوار برداریها امکان تغییر جهت تخریبها را خواهد داشت که از اقتدار لازم برخوردار باشد. برای جراحی بزرگی مثل هدفمندی یارانهها (که ظریفی میگفت در دولت پیشین نه در اتاق عمل که در حیاط بیمارستان و توسط مستخدمان بیمارستان شروع به عمل جراحی شد) کمترین اخلالها خواسته یا ناخواسته، کوچکترین تغییر مثبت یا منفی فشار خون بیمار یا اشتباه در تزریق داروها، جراحی را با شکست مواجه کند چه رسد به اینکه کسی عامدانه برق را قطع کند! دست دکتر و جراحان را بگیرد و ببندد! یا آنان را به زمین افکند…
تا این جای کار مچگیریها و خنثیسازی اقدامات دولت خصوصا از سوی افراطیون که به مصالح ملی توجه ویژهای ندارند چندان دور از ذهن نبوده و نیست ولی در ورای این مخالفخوانیها و تضعیفها خواسته یا ناخواسته پدیده دیگری در حال ظهور است، شدت ،عمق و نوع مخالفت با دولت وتضعیف اقدامات و هدف گذاریهای دستگاه اجرایی به حدی است که از “دولت نوعی “عبور میکند و نهاد آن را هدف قرار میدهد. بهنظرمی رسد در چند ماه اخیر کل دستگاه اجرایی تضعیف شده تا جایی که قبل از اقدام گاهی به انفعال برده میشود و توان اجرای قاطع از او ستانده میشود. گویی افرادی عامدانه بهسوی بی دولتی پیش میروند وبرای اراده ها و تصمیم ها و برنامههای دستگاه اجرایی کشور دایره انتقاد را تا جلوگیری عملی پیش میبرند!
موضوع دفن ایران شناس آمریکایی اگرچه در مقیاس تصدیهای دولت چندان بزرگ نیست ولی نشان داد که گاهی متولی تصمیم گیریهای اصلی و اجرایی مجالی برای بروز و عملی سازی نقطه نظرات خود را نمی یابد . وقتی سوال وفراخوان مردان دولت به مجلس از هزارفراتر میرود ،اگر در سیاستهای هستهای و روابط خارجی و جهت گیریهای کلان اقتصادی هیاهوها کارگر افتد همانا جایگاه دولت و اقتدار و موقعیتش به شکل بی سابقهای تضعیف خواهد شد و معادلات مرسوم سیاسی در داخل و خارج از دستش خارج خواهدشد.
این معنا ضرر همگان را در پی خواهد داشت و خسارتش ممکن است حتی بعد از اتمام تصدی این دولت ادامه یابد.
به هرحال به دلایل متعدد و علل مختلف نهاد دولت که از قضا پایههای دموکراتیک داردبه شکلی کم سابقه در حال تضعیف است.
نوع برخورد زیرکانه مخالفان دولت با موضوع یارانه ها و تشویق غیر مستقیم مردم به ثبت نام، تنهایی دولت در توجیه مردم و شعف پنهان افراطیون از کمی انصراف دهندگان نشان داد که مخالفت سیاسی و جناحی مرزی برای خود نمی شناسد وتا بسط معضلات اساسی کل کشور پیش میرود . بیش از هرکس دیگری این دولت است که باید عمق مخالفت ها را رصد کند و متوجه خسارتهای وارده شود، اگر در موضوع تقاضا از مردم برای یارانهها با دقت بیشتر عمل میشد وبه تبلیغات کلیشهای صدا و سیما بسنده نمی شد واز مردمشناسان و جامعه شناسان و اقتصادانان و سیاسیون زیرک مشاوره میگرفت نه تنها امکان رسیدن ۱۰میلیون انصراف دهنده وجود داشت و در اقتصاد گام مهمی برداشته میشد که خود رای اعتماد مجدد و چه بسا جدی تری از مردم دریافت میکرد .دولتی با این حجم مخالفت ودر این شرایط خطیر ساده انگاری نشاید .
از: قانون