در دو روز گذشته، نامه «فائزه هاشمی»، فعال سیاسی محبوس در زندان اوین، با واکنشهای گسترده کاربران رسانههای اجتماعی و فعالان سیاسی روبهرو شده است.
برخی او را متهم به نفرتپراکنی علیه زندانیان سیاسی زن کردهاند و برخی شجاعت او را برای نوشتن نامهای که در آن فضای زندان را بدون وحشت از طرد شدن توصیف کرده، تحسین کردهاند. عدهای با اشاره به اینکه او دختر «اکبر هاشمی رفسنجانی» است، او را متهم به استفاده از رانت و نشستن در کسوت زندانبان کردهاند و برخی از راستیآزمایی آنچه او در این نامه نوشته، حرف زدهاند.
فائزه هاشمی در نامهای که روز سهشنبه منتشر شد، از نگاه «خودی» و «غیرخودی» در میان زنان زندانیان سیاسی نوشت و رفتار برخی از آنها را نقد کرد. او روابط و حرکتهای میان برخی زنان زندانی را «رفتارهای فاشیستی» توصیف کرده و وقایع جاری میان زندانیان را با رویکرد جمهوری اسلامی در قبال جامعه مقایسه کرده است. او در بخشی از این نامه نوشته است: «زندان اوین، بند زنان سیاسی، همجواری با مبارزین نامآشنا، خاطرات خوب و بد، تلخ و شیرین، باورهای مشترک و گاها در عمل متفاوت. در کلام عالی و در عمل خالی، نظریهپردازانی از درون تهی. دیکتاتورهای کوچکی که آنچه را که سالها با آن مبارزه کردهاند، بر سر همبندیهای خود میآورند. همبندیانی که کمتر یارای نقد کردن یا ایستادن در مقابل آنها را دارند که در این صورت، تنگنظریها، تهمتها، پروندهسازیها، هتاکیها، حذف و طردها، تخریب شخصیتها، گاها ضرباتی را نوش جان میکنند.»
«گلاره عباسی»، زندانی سابق سیاسی که دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری کرده، پس از انتشار نامه خانم هاشمی در کامنتی برای «ایرانوایر» نوشته است: «شخصا خودم تجربهاش رو داشتم، اگر حرفی نزدم صرفا بهدلیل به وجود نیامدن اختلافات بود، اما نمیشه منکر حرفهای فائزه شد.»
«عالیه مطلبزاده»، عکاس و زندانی سیاسی سابق اما از انتشار این نامه انتقاد کرده است. یکی از انتقادات او، انتشار این نامه در آستانه سالگرد جنبش «زن، زندگی، آزادی» است. او نوشته است: «در نقد نامه اخیر فائزه هاشمی حرف بسیار است، ولی موضوع مهم چرایی انتشار آن در سالگرد خیزش زن زندگی آزادی است. در روزهایی که زندانیان زن اوین بیش از هر زمان مقابل احکام اعدام و سرکوب مضاعف زنان قد علم کرده و در این راه هزینه میدهند، او به عمد نقش زندانبان و زندانی را با هم عوض کرده.»
«آتش شاه کرمی»، از خانوادههای دادخواه نیز ضمن انتشار این نامه در صفحه اینستاگرام خود، نسبت به آن واکنش نشان داد. او در بخشی از یادداشت خود نوشته است: «وای اینکه گوینده چه کسی ست و زمان درست انتشار چنین متنی کی است، آنچه من ِ شهروند خواندم بهعنوان یک سند افشاگر و هشدار دهنده (که شخصا این مدت بسیاری از اینها را از زبان زندانیهای سابق شنیدهام) ارزش تاریخی و تامل دارد.»
«شکوفه آذر ماسوله»، زندانی سیاسی سابق، با اشاره به آنچه در دهه ۶۰ در زندانهای جمهوری اسلامی گذشته و مسوولیت اکبر هاشمی رفسنجانی در آن دوران، با انتشار یک رشته توییت در شبکه اجتماعی «ایکس»، نامه فائزه هاشمی را نقد کرده و نوشته است: «در آستانه قیام #مهسا_امینی و در شرایطی که دولتی که شما حسرت رای مجدد دادن به آن بر دلتان مانده چندین اعدام سیاسی زندانیان زن ازجمله شریفه محمدی و پخشان عزیزی و نسیم سیمیاری تایید شده….، درست به فاصله چند روز بعد از دولت #پزشکیان…#رضا_رسایی اعدام شده و شما به زندانیان سیاسی بند زنان میگویید دیکتاتور؟!
بیش از ۴۶ سال جنایت و اعدام و شکنجه کافی نیست برای مردمی که در #انقلاب_زن_زندگی_آزادی کودکان و جوانان و … را تقدیم راه آزادی کردند؟»
«خسرو صادق بروجنی»، دیگر زندانی سابق سیاسی است که با اشاره به مسوولیتهای خانواده هاشمی در دهه ۶۰ از این نامه انتقاد کرده است: «کسی که خودش و خانوادهاش سالها و دههها در تولید و بازتولید ساختار خودی-غیرخودی و فرهنگ حذف و سانسور نقش مستقیم و آمر و عامل داشته، برای نقد چنین اموری، در ابتدا لازم است خودانتقادی بیرحمانهای صورت دهد، وگرنه دارد در زمین زندانبان علیه زندانی بازی میکند.»
در مقابل «احمد زیدآبادی»، روزنامهنگارو زندانی سابق سیاسی، این نامه را «صدای بیصدایان واقعی» خوانده و در کانال تلگرامی خود به اختلافات زندانیان سیاسی پیشاز انقلاب اشاره کرده؛ او در بخشی از این یادداشت نوشته است: ««پس از آنکه درهای زندان گشوده شد، مردم عادی، تکتک زندانیان سیاسی را بر دوشهای خود گرفتند و با شور و شوق آنان را در شهر چرخاندند، غافل از آنکه چند ماه بعد، برخی از همین “قهرمانان” از شدت جاهطلبی شخصی و گروهی، به روی هم اسلحه خواهند کشید و بهجای آزادی و دموکراسی و عدالت، جامعه را غرق خشونت و خونریزی خواهند کرد.»
«پروانه سلحشوری»، نماینده سابق مجلس نیز نسبت به این نامه واکنش نشان داده، او این نامه را «دردنامه» خوانده و نوشته است: «نوشتن دردنامه، نشانگر عمق عدم رواداری در جامعهای است که حتی زندانیان تحمل عقاید یکدیگر را ندارند. بستر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و عدالت قضایی در ایران نیازمند جدی تحول، رواداری و مدارا است.»
در مقابل، برخی از کاربران نوشتن این نامه فائزه هاشمی را تبلیغ اصلاحطلبی عنوان کردهاند. اشاره آنها به بخشهایی از نامه اوست که نوشته است: «در این زندان بیشتر آموختم تنها راه رسیدن به آزادی و عدالت و برقراری یک حکمرانی خوب، اصلاحات و بهویژه اصلاحات ساختاری است.»
از سوی دیگر خبرگزاری «میزان»، وابسته به قوهقضاییه نیز بخشهایی از این نامه را با عنوان «فائزه هاشمی: ما مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم» منتشر کرده است. این خبرگزاری گزارش خود را با این جملات به پایان رسانده است: «مرور تنها بخشی از این نامه نشان میدهد که وضعیت زندانیان حاضر در اطراف هاشمی، نوبلی و بینوبل آنچنان ناامیدکننده است که وی را مجبور به این اعتراف میکند که در این زندان آموختم ما مبارزین، طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیری بیش نیستیم. از دموکراسی و فرهیختگی میگوییم، ولی با زبانی سرکوبگر و طردکننده دیگری بازتولید سلطه و استبداد را رقم میزنیم. در این زندان آموختم سالها و حتی دههها تا نهادینه شدن دموکراسی در خود بهعنوان پیشنیاز اصلاح جامعه و حکومت فاصله داریم.»
ایران وایر