پرستو احمدی برگزار کننده ی کنسرتی که جهانی شده است

دوشنبه, 17ام دی, 1403
اندازه قلم متن

روزنامه های بزرگ فرانسوی؛ لوموند، فیگارو، نوول ابزرواتور و رسانه های جهانی مانند یوتیوب، یورونیوز، اینستاگرام، تایمزآوایندیا (تایمزِ هندوستان) و دیگر رسانه های سراسر جهان از کنسرت  پرستو احمدی در کاروان سرا نوشتند و می نویسند و می نویسند و می نویسند و خواهند نوشت. این بانوی دلیر و بزرگ ایرانی در تاریخ جهان جایی والا و ارزشمند یافته است. زندانی کردن او دردی را از حکومت ننگین اسلامی در ایران، درمان نخواهد کرد. این جرم هم به جنایات دیگر این حکومت ضد مردمی افزوده خواهد شد. چنانچه مردمان میهن ما و یا اگر” آقا امام مهدی عجله الله تعالی فرجه” حکومت اسلامی در ایران را با کمک لشگرهای غیبی، یا کودتاچیان لندن و نیویورک ساقط کند، روزگار خامنه ای و سپاهیانش بهتر از صدام حسین و معمر قزافی نخواهد شد. گرچه قزافی به شهادت تاریخ در قلب مردمان لیبی و در تاریخ جهان سربلند و جاودانی شده است.

در ایران قُرَّهُالعَین یکی از زنانی است که حجاب از چهره برداشت و در میان مردان به گفت و گو نشست. اگر قُرَّهُالعَین گرایش مذهبی داشت و در سی و پنج سالگی کشته شد، پرستو احمدی در بیست و هشت سالگی در رسانه های جهانی نمایان شد، آواز خواند و آوازه ی جهانی یافت. پرستو احمدی جاودانه شده است. او نه تنها از مرز حجاب اجباری حکومت اسلامی، او از همه ی مرزها گذشته است. می دانیم قُرَّهُالعَین هم زنی بود که به بهای زندگانی اش با حجاب و نادانی مردان روزگار خود مبارزه کرد. نام راستین قُرَّهُالعَین؛ فاطمه برغانی و زاده ی برغان در قزوین بود. او را زرین تاج، زَکیّه, اُمّ سَلَمَه و طاهره هم نامیده اند. او به یک جنبش اجتماعی – مذهبی بستگی داشت. او در خرافات و مذهب به درجه اجتهاد رسید و خرافه گرایان او را به جرم بی حجابی در سی و پنج سالگی خفه کردند و در چاه انداختند. اما پرستو احمدی خواننده ای مبارز است و آزادی را فریاد می زند. او از رهبران بزرگ خیزش سیاسی – اجتماعی زن، زندگی، آزادی به شمار می رود. زنان آزادی خواه و پیشرو جهان، پرستو را رهبر ارکستر آزادی خواهی زنان در ایران می دانند. او حجاب را به هیچ می گیرد. او از “خون جوانان وطن” می خواند، او از ” لحظه ی دیدار” می خواند. “از هفت دیو سنگی” و از آزادی و رهایی زنان ایران می خواند. آوای او سراسر جهان را فراگرفته است. چهار پهلوان آزادی خواه، چهار گُردِ گُردان نیز پرچم آزادی زنان را به همراه پرستو برافراشته اند. آن چهار پهلوان؛ احسان بیرقدار، امیر طاهری، امیر علی پیرنیا و سهیل فقیه نصیری هستند که به همراه پرستو احمدی به جاودانگی و تاریخ پیوستند. در ایران مردانی که ریش خود را می تراشند و از آزادی زنان پشتیبانی می کنند شهروندانی پیشرو و ارزشمند هستند. آن کسانی که ریش و پشم دارند و از زنان برای هوس رانی بهره گیری می کنند، جانور هستند، جانوری که روی دو پا راه می روند.  

زنان و دختران ایرانی از نخستین روزهای حکومت ننگین اسلامی در ایران دلیرانه با این حکومت به مبارزه پرداختند. جانورانی درنده خو و نادان و شکنجه گر، بدترین بلاها را به سر زنان و دختران ایران مانند مهسا، ژینا امینی آوردند. سرکردگان و گنده جانوران اسلامی به دژخیمان شکنجه گر فتوا دادند که پیش از تیر باران و کشتن، به دختران میهن دوست و دلیر کشور ما دست درازی کرده و  با آنان هوس رانی کنند. ما ایرانیان نیز یا از سر ترس، یا نادانی و یا باور داشتن به راه و روش آن جانوران، دم بر نیاوردیم و چنین ننگی را بر خود هموار کردیم. دینی که بر پایه ی نجاست و ستم و غارت پی ریزی شده دستور چنین کارهای زشتی را نیز می دهد. این سخنان که من در اینجا می نویسم، ناسزا نیست و برای خوار شمردن این جانوران نیز نیست. این کشتارها و این کارهای زشت انجام شده است. خمینی و خامنه ای و آخوندهای بیگانه پرست با مردمان میهن ما هزاران برابر بدتر از این شکنجه ها و کشتارها را انجام داده اند، آن ها جنگ افروزی کردند و می کنند. آن ها هزاران ایرانی رزمنده و  پیشتاز را کشته اند و باز هم هر روز می کشند. تفو بر آیین و دین این جانوران مردم کش، به راستی تفو.

منوچهر تقوی بیات

شانزدهم دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی برابر با ۵ ژانویه ۲۰۲۵ ترسایی


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

یک نظر

  1. با خواندن مقاله ما این نکته بر هر انسانی آشکار می شود که چقدر روشنفکران ایرانی خارج از کشور، جوگیر و کودک صفت و ساده لوح هستند و نحوه واکنش و تفسیر آنها از رویدادهای داخل کشور از یک شخص عوام بی سواد و ساده لوح هم عقب مانده تر و کم عمق تر هست.نویسنده متن تا حالا از خودش نپرسیده هست که چر این خانم خواننده در یک شهر مذهبی و در یک کارونسرا کنسرت بر پا کرده هست؟چه کسانی این خانم را به این کار تحریک کرده بودند و چه نیست و اهدافی از این کار داشته اند؟آیا طراحان این کنسرت فرضی قصد منحرف کردن افکار عمومی از مسائلی مهم تر را نداشته اند؟ متأسفانه درد بزرگ روشنفکران ایرانی بی سوادی و جوگیری شدید آنهاست و اینکه مثل یک بچه از هر حادثه ای هیجان زده می شوند،بدون اینکه به عمق آن حادثه نظر کنند.