جمال صفری: جلد بیست و چهارم «مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران؛ دانلود رایگان کتاب»

سه شنبه, 4ام آذر, 1404
اندازه قلم متن

پیشگفتار

جلد بیست‌وچهارم کتاب «مصدق، نهضت ملی و رویدادهای تاریخ معاصر ایران»، کار از جمال صفری؛ بیشتر برای نسلی است که بعد از انقلاب به دنیا آمده‌ است. نسلی که حق دارند از ما پرسش کنند و با هم گفت‌وگو کنیم. زیرا گفت‌وگوهای ذهنی و عینی، ابزاری اساسی برای شکل‌گیری عقل نقّاد فردی و جمعی و عقل تجربی فردی و جمعی، و برای تشخیص سره از ناسره هستند. تشخیص اشتباهات در آزمون‌ها به شفافیت مواضع و رشد انسان و توسعه جامعه، کمک بهینه می‌کند.

لازمه آن رشد و آن توسعه، خواندن کتاب‌های تاریخی، اجتماعی و مقالات تحقیقی، و اندیشیدن درباره آن‌ها است. ولی متأسفانه اکثریت این نسل‌های آخری، به خود زحمت چنین کاری را نمی‌دهند و حداقل تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران را بعد از کودتای انگلیسی و آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲  برضد حکومت ملی وقانونی دکترمصدق با نقد و ارزیابی نمی‌خوانند؟! تأسف بیشتر می‌شود، زمانی که می‌بینیم این نسل‌ها دانسته‌های خود را از طریق رسانه‌هایی دریافت می‌کنند که بودجه و مدیریت و برنامه‌ریزی آن‌ها تحت کنترل قدرت‌های خارجی است. این رسانه‌های بزرگ عمومی (Mainstream) روایت مورد نظر خود را تولید و عرضه می‌کنند؛ رسانه‌هایی که مبلّغ پهلوی‌طلبی می‌باشند. یعنی رسانه‌های وابسته به رژیم‌های کشورهایی که بیشتر آن‌ها سبب‌ساز کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شدند وتنها حکومت دموکراسی تازه‌سربرآورده درخاورمیانه و آسیای میانه را خفه کردند و در پی آن ۲۵ سال، دیکتاتوری را به مردم ایران تحمیل کردند تا به انقلاب ۱۳۵۷ منجر شد. کودتایی که آمریکا و انگلستان با کمک دربار و اراذل و اوباش و روحانیون کودتاچی، برعلیه حکومت ملی و قانونی مصدق انجام دادند.

 از خود پرسش  نمی کنید  نتیجه این شده است که برخی جوانان نسل پس از انقلاب بهمن  ۵۷ ، از دوران «طلایی شاه» سخن می‌رانند و هرچه ناسزا و توهین است را نثار نسل انقلاب ۱۳۵۷ می‌کنند؛ یعنی ناسزا و توهین بر علیه نسلی که در سطح ایران و جهان معترض بود. نسلی که می‌خواند، نسلی که می‌اندیشید، نسلی که آرمان‌خواه بود، و نسلی که در جنبش‌های دانشجویی ایران و جهان شرکت فعال داشت. آن هم نسلی که برخی از آن‌ها، درهمین دوران «طلایی» شاه، زندان، شکنجه و تیرباران شدند.

نسل جوان نیاز دارد از خود بپرسد که اگر واقعاً دوران «طلایی شاه» واقعیت داشت، چرا بهترین‌ها و تحصیل‌کرده‌ترین فرزندان ایران از جان خود گذشتند و دست به مبارزه قهرآمیز زدند؟

چرا مهندس مهدی بازرگان در دادگاه فرمایشی نظامی گفت: ما آخرین کسانی هستیم که از راه قانون اساسی به مبارزه سیاسی برخاسته‌ایم و از رئیس دادگاه انتظار داریم این نکته را به بالاترها بگوید. (کتاب شصت سال خدمت و مقاومت – ۱۳۸۲)

« بنابراین، تحلیل گروه‌ها و نیروهای مارکسیست و برخی از نیروهای مسلمان از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، نوعی نتیجه‌گیری وجمع‌بندی از مبانی انگیزشی است که به بن‌بست رسیدن مبارزات مسالمت‌آمیز سیاسی را در پی داشته است. این مبانی، یا سکوهای پرش، متکی به چند اتفاق است: نخست، سرکوبی جبهه ملی دوم و محاکمه و محکومیت سران نهضت آزادی. این جریان که با تأکید و اصرار، تعهد خود به راه‌حل‌های قانونی و حتی تأکید بر سلطنت مشروطه را اثبات کرده بود و برآیند تحزبی مبتنی بر قانون اساسی بود، با «حماقت» سرکوب شد. نتیجه این حادثه چنین بود که از این پس – حتی – نمی‌توان به مبارزات مسالمت‌آمیز رفرمیستی و پارلمانتاریستی دست زد؛ چرا که رژیم سرکوبگر است.

از این گذشته، نسلی که انقلاب بزرگ ۵۷ را رقم زد و به یکی از دو بنیاد دیرپای استبدادی، یعنی نظام شاهنشاهی در ایران، خاتمه داد؛ این نسل جای پای خود را در ادامه و بستر جنبش‌های سابق گذاشته بود و از تجربه‌های انقلاب مشروطیت، کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ که آن انقلاب را سقط جنین نمود و مشروطیت را تعطیل کرد، جنگ جهانی دوم و اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰، و کودتا علیه حکومت ملی دکتر محمد مصدق بهره برده بود. یعنی آن نسل با مبارزات علیه استبداد و استعمار در سراسر دنیا آشنا بود، مانند انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه، انقلاب استقلال هند ۱۹۴۷، کودتاهای خونینی که سازمان سیا برای تحکیم سلطه آمریکا در جهان انجام داده بود (کودتا در گواتمالا در ۱۹۵۴، کودتا در کشور غنا علیه قوام نکرومه ۱۹۶۶، کودتا در اندونزی علیه حکومت ملی احمد سوکارنو ۱۹۶۵ که حداقل نیم میلیون نفر در آن به قتل رسیدند، کودتا در شیلی علیه حکومت دموکراتیک سالوادور آلنده در سال ۱۹۷۳، و کودتا در آرژانتین علیه ایزابل پرون در سال ۱۹۷۶).

پرسش از نسل جوان این نیز می‌تواند باشد که آیا تا به حال نام متفکران و مبارزانی همچون فرانس فانون، ارنستو چه گوارا، پاتریس لومومبا، و … را شنیده‌اید؟ آیا شما نسل‌های جدید، بهتر نیست حداقل بخشی از کتاب «دوزخیان روی زمین»، اثر فرانتس فانون که یکی از پیشروان و نظریه‌پردازان نسل ۱۳۵۷ بود و هنوز در دانشگاه‌های غرب تدریس می‌شود را بخوانید؟ آن وقت می‌توانید ببینید که جنایات و وحشیگری‌های غرب که غیرغربی را مادون انسان می‌داند، ریشه در تاریخ آنها دارد. باز آن وقت با تعجب سؤال نخواهید کرد: چرا غربِ حقوق بشری و دموکراسی، از دولت اسرائیل که آخرین باقی‌ماندۀ تجربۀ پروژه‌های استعماری است، حمایت نظامی، سیاسی، مالی، و رسانه‌ای می‌کند تا مشغول هولوکاست، نسل‌کشی در غزه، انتقال جمعیت و پاکسازی قومی فلسطینی‌ها در نوار غزه و کرانۀ غربی رود اردن شود، و سودای سلطه و گسترش بر منطقه داشته باشد……..

 

برای دانلود کتاب با فرمت پی دی اف لطفا اینجا کلیک کنید

 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.