خبرگزاری ایرنا در یک اقدام سفارشی به نقل از معاون بهزیستی استان خوزستان خبر خبرگزاری هرانا در خصوص حمله و تهدید به اسیدپاشی در یک مهدکودک در شهر اهواز را تکذیب کرد، نوشتار مختصر ذیل نشان میدهد که این تکذیبیه چیزی جز تایید صحت خبر منتشر شده توسط هرانا نیست، تکذیبیه ناشیانهای که به نظر نگارنده چون همیشه به جای رسیدگی به حقیقت یک مشکل، رسیدگی به کیستی بازگو کننده حقیقت را دغدغه صاحب منصبان در کشور نشان میدهد.
روز جمعه ۱۶ آبان ماه خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، گزارشی را با تیتر «حمله و تهدید به اسیدپاشی در یک مهدکودک» بر روی تارنمای خبری خود منتشر نمود (۱)، لید خبر منتشره که دربردارنده خلاصه و کلیت خبر است این بود «طی روز شنبه ۳ آبان ماه یک زن به مهد کودک نیلوفر آبی (واقع در فرهنگ شهر اهواز) با ظرفی که مدعی بود اسید در آن قرار دارد حمله کرد. با آنکه هویت و آدرس وی و همسرش که راننده او بود از سوی مدیران مهدکودک شناسایی و اعلام شده است مسئولان تاکنون اقدام قانونی مناسب را انجام ندادهاند.»
فارغ از تیتر «حمله و تهدید به اسیدپاشی در یک مهدکودک» که به خوبی گویای موضوع و محتوای خبر است در متن خبر که به نقل از خانم «سارا حردانی» مدیر مهدکودک نیلوفر آبی تنظیم شده توضیحاتی ذکر شده بود، مهمترین بخشهای گزارش منتشره هرانا عینا در ذیل میآید:
۱- «یک زن که شیشهای در بسته را در دست داشت به مهدکودک نیلوفر آبی واقع در فرهنگ شهر اهواز حمله کرده و کودکان و مربیان این مهدکودک را مورد تهدید به اسیدپاشی قرار میدهد…»
۲- «زن مهاجم پس از وارد شدن به داخل مهدکودک تهدید کرد هم مربیان را با اسید میسوزاند و هم کودکان را…»
۳- «زن مهاجم میخواست در شیشه را باز کند ولی در باز نشد»
موارد فوق محتوای اصلی خبر را تشکیل میداد، تاکید هرانا در خبر مذکور بیشتر بر کوتاهی نیروی انتظامی و دستگاه قضایی به این حادثه علیرغم حساسیت موضوع و امنیت کودکان بود، کودکانی که پس از حادثه مذکور به گفته مدیر مهدکودک به «شب ادراری» و هراس دچار شدهاند.
در روزهای اخیر به گفته سازمان گزارشگران بدون مرز (۲) روزنامه نگاران داخل کشور تهدید شدهاند که چیزی از اسید و اسیدپاشی ننویسند، مسلما چنین تهدیدات و خط کشیهایی بر روی خبرگزاریهای مستقلی چون هرانا بدلیل موقعیت نیروی انسانی، حقوقی و استقلال آن از قوه حاکمه کارگر نیست، پس طبیعی است که تکذیبیه آن هم به نقل از مسولان ذیربط و البته شخص قربانی برای خنثی کردن این قبیل گزارشات در دستور کار نهادهای امنیتی قرار بگیرد، با این حال خبرگزاری ایرانا در این تکذیبیه سفارشی که مشخصا باید عنصر هوشمندی دستگاه امنیتی و روزنامه نگاری سفارشی را با هم درآمیخته باشد بصورت مضحکی به خطا رفته است.
۱-در تیتر خبر تکذیبیه مورد اشاره آمده است: «بهزیستی خوزستان خبر اسید پاشی در یکی از مهد کودکهای اهواز را تکذیب کرد» (۳) در حالیکه اساسا هرانا هیچگاه مدعی اسیدپاشی نشده بود و گزارش منتشره این خبرگزاری از «تهدید به اسیدپاشی» و نه «اسیدپاشی» سخن گفته بود.
۲-در تکذیبیه ایرانا به نقل از خانم حردانی آمده است که «خانم مهاجم در دست خود یک بطری آب داشته و هیچگاه عنوان نکرده است که قصد اسیدپاشی دارند»، برای راستی آزمایی این ادعا نیز رجوع کنید به گفتگوی اختصاصی خانم حردانی در ۲۲ آبانماه با خبرگزاری موج که رسانهای مجوز دار، داخلی و طبعا برخلاف هرانا که حضرات معاندش میخوانند از محبان است (۴)، خانم حردانی در این گفتگو میگوید «به مربیان حمله ور شد و بطری آبی را که در دست داشت را به عنوان شیشه اسید معرفی کرد در حالی که ممکن بود محتویات بطری آب معدنی و یا آبمیوه یا هر چیز دیگری باشد و من و مربیان فقط نگران بچهها بودیم» خب آیا این چیزی غیر از حرف هرانا است که از درگیری در یک مهدکودک و تهدید به اسیدپاشی گزارش داده است؟
۳-اما قسمت مهم تکذیبیه ایرنا قسمتی است که میگوید «مدیر این مهد با حضور در بهزیستی استان هرگونه مصاحبهای را با این سایت خبری (هرانا) به صورت کتبی تکذیب کرده است» آیا این نوع تکذیب این سئوال را پیش نمیآورد که چرا خانم مدیر باید بصورت کتبی گفتگو با هرانا را تکذیب کند؟ آن هم نه طی نامهای داوطلبانه به رسانهها بلکه به سازمان بهزیستی استان خوزستان و البته با حضور در آن محل؟ مسلما جای شکی نیست که کتبا سوال شده است که ایشان هم کتبا پاسخ دادهاند و به قول آقایان گفتگو را تکذیب کرده است، و آیا این چیزی به غیر از بازجویی یا نقش یک نهاد حفاظتی یا امنیتی چون حفاظت اطلاعات استانداری، بهزیستی، وزارت اطلاعات و بهرحال یکی از نهادهای موازی را تداعی میکند؟ همان نهادهایی که روزنامه نگاران را از گفتن درباره وقایع اسیدپاشی در کشور منع کردهاند؟
برای درک بهتر فشار وارده بر مدیر زحمتکش و با سابقه این مهدکودک کافی است به بخشی از گزارش خبرگزاری موج به نقل از خانم حردانی در این رابطه توجه کنید «… هرگونه مصاحبه با خبرگزاری معاند «هرانا» را تکذیب کرد و گفت: برای شکایت از خبرگزاری هرانا به دلیل نشر اکاذیب به دادگستری مراجعه کردم که به دلیل حضور این خبرپراکنی در خارج از کشور به لحاظ قانونی امکان پذیر نبود و من خود را فردی ولایی و تابع نظام مقدس جمهوری اسلامی میدانم…» گویی که والایی و تابع نظام بودن یا نبودن ایشان که خود قربانی حادثه است تغییری در واقعیت ایجاد میکند یا به شفافتر شدن گزارش مورد اشاره کمکی میکند.
۴-اما از نبوغ حضرات تکذیب کننده که بگذریم جالبترین قسمت این واقعه دو خط پایانی گزارش و گفتگوی خبرگزاری داخلی موج با خانم حردانی تنها دو روز پس از انتشار تکذیبیه استانداری است در این گزارش به نقل از ایشان آمده «همچنین حضور خود را در سازمان بهزیستی استان خوزستان جهت له و یا علیه هر موردی با وجود توضیحات مسؤولین محترم در این سازمان تکذیب میکنم» و این به زبان ساده اینکه ایشان اظهارات و ادعاهای سازمان بهزیستی استان خوزستان و بصورت کلی تکذیبیه مورد اشاره را تکذیب میکنند!
علیرغم گافهای بیشتر تکذیبیه مذکور و روند منتهی به آن، به نظر نگارنده همین میزان از توضیح برای هر قضاوت کننده منصفی کافی است تا به بیاساس بودن تکذیبیه مورد اشاره پی ببرد، وگرنه هدف این نوشتار پاسخگویی به شائبه سازی کلیشه ای مذکور نبوده، این نوشتار تنها تلنگری است برای افکار عمومی تا به وضوح متوجه باشند دغدغه صاحب منصبان و مسولین کشور به جای ریشه یابی و رسیدگی به مشکلات جاری، پیگیری کیستی بازگوکننده است، این یعنی اگر یک رسانه غیر خودی واقعیتی دردناک یا خبری ناخوشایند را بازگوکنند حتی اگر گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد باشد فارع از حقیقت میشود «معاند» و اخبار فقط از کانال خودیها که البته منظور کانالهای نظارت شده است «واقعی» است!، این خودی و غیرخودی کردن جریان گردش اطلاعات در حدی است که مثلا اگر تارنمای خبری دارای مجوز «زندگی سالم» در ۲۷ مهرماه ماه خبر «فوت یکی از قربانیان اسیدپاشی» در اصفهان را منتشر کند (۵) و به قولی رسانهها را از این خبر پر کند هیچ مسئولی سر وقت آن نمیرود و توضیحی در مورد گزارشی به این مهمی نمیدهد، تنها چند هفته بعد خبر مورد اشاره با اشارتی و بیسر و صدا از تارنمای آن حذف میشود (۶) تا واقعیتها بیش از پیش در پرده ابهام قرار گیرد، با این حال داستان برای هرانا و امثال آن کاملا متفاوت است، واقعیتها با تمام وضوح آن قربانی «معاند» میشوند و کودکان بیگناهی که به شب ادراری گرفتار شدهاند و پلیسی که با ۴۰ دقیقه تاخیر در محل حادثه که مهدکودکی پر از کودکان خردسال است حاضر میشود نادیده گرفته میشوند، همانطور که پرونده مذکور در شعبه دو دادسرای اهواز در سایه قاضی که به مسافرت رفته است خاک میخورد.
کیوان رفیعی
منابع:
۱- هرانا، حمله و تهدید به اسیدپاشی در یک مهدکودک – https://hra-news.org/fa/uncategorized/b-223
2- گزارشگران بدون مرز، اسید پاشی بر زنان در ایران بهانهای دیگر برای سرکوب روزنامهنگاران – http://www.rsf-persan.org/article17420.html
3- ایرنا، بهزیستی خوزستان خبر اسید پاشی در یکی از مهد کودک های اهواز را تکذیب کرد – http://www.irna.ir/fa/News/81381237/
4-خبرگزاری موج، نباید مشکلات اجتماعی را در ایران، مشکلات سیاسی جلوه داد – http://www.mojnews.com/fa/Miscellaneous/ViewContents.aspx?Contract=cms_Contents_I_News&r=1487709
5- بازتاب گزارش خبرگزاری سالم در خصوص مرگ یک قربانی اسیدپاشی در اصفهان در یک خبرگزاری دارای مجوز دیگر – http://shooshan.ir/fa/news/20976/%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%BE%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%D9%87-3-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%86%D8%AC%D8%B1-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B1%DA%AF-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%81%D8%B1-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%B4%D8%AF
6- خبرگزاری زندگی سالم، مرگ یک قربانی اسیدپاشی در اصفهان (خبر حذف شده است) – http://zendegisalem.ir/VisitorPages/show.aspx?IsDetailList=true&ItemID=14293,1
از: هرانا