پنج سال پس از بازداشت، و پنج ماه پس از انتشار نامه دادخواهی مصطفی اسکندری، دانشجوی رشته پزشکی، از بازداشت شدگان مراسم چهلم ندا آقا سلطان در بهشت زهرا، سکوت رسانه ها و فعالان حقوق بشر در خصوص این زندانی ادامه دارد.
بنا بر اطلاع «کمپین صلح فعالان در تبعید»، هشتم مردادماه سال ۸۸، مصطفی اسکندری به همراه همسرش، کبری زاغه دوست، در جریان مراسم چهلم ندا آقا سلطان، بازداشت و پس از مدتها تحمل زندان در سلول های انفرادی به حکم سنگین ۳۱ سال زندان محکوم شد.
در حالی که افکار عمومی زوایای پنهان قتل شادروان ندا آقاسلطان، را میجویید و رسانهها به ترسیم احتمالات مشغول؛ مصطفی اسکندری اما زیر شکنجه در حال بازجویی در خصوص «علت حضورش در مراسم چهلم ندا»، بود. اسکندری در طول بازجوییها در زندان اوین، بهشدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود که در نتیجه آن دچار شکستگی دنده و بینی شد.
او نهایتا در دادگاهی به ریاست قاضی پیرعباس، به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویش اذهان عمومی» از طریق شرکت در مراسم چهلم ندا آقا سلطان و «مصاحبه با رسانههای بیگانه»، به ۳۱ سال زندان محکوم شد.
مصطفی اسکندری که بیش از ۷ ماه را در انفرادیهای ۲۰۹ و ۲۴۰ سپری کرده بود، سرانجام به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد. او در رجایی شهر نیز، پس از مدتها انفرادی در سلولهای انفرادی بند یک این زندان معروف به «سگدونی»، نهایتا به بند ویژه امنیتی این زندان منتقل شد.
اما همه اینها پایان آزار و اذیت این دانشجوی زندانی نبود. قاضی پیرعباسی، قاضی پرونده مصطفی اسکندری، در طول دوران بازداشت مصطفی، با هدف فشار مضاعف بر وی، همسرش کبری زاغه دوست با تهدید به صدور حکم سنگین زندان، وادار به طلاق از این زندانی سیاسی میکند. کبری زاغه دوست، خود پیشتر در جریان بازداشت، نزدیک به دو سال حبس را تجربه کرده بود.
این زندانی سیاسی که این روزها در سالن ۱۲ بند چهار زندان رجایی شهر کرج دوران حبس خود را سپری میکند، در اواسط تیر ۱۳۹۳، پس از اعتراض و تلاش برای تخریب دستگاههای پارازیت انداز زندان رجایی شهر که موجب بسیاری از ناراحتیها و اختلالات ناشناخته در میان زندانیان این زندان شده بود، توسط مسئولان این زندان به سلولهای انفرادی منتقل شده بود.
کمیته انضباطی زندان رجایی شهر، او را به «توهین به مسئولان» و همینطور «ایراد آسیب به یکی از دستگاههای ارسال پارازیت مخابراتی واقع در زندان»، متهم کرده بود.
مصطفی اسکندری، در واکنش به آزارها و فشارهای پس از بازداشت، در مرداد ماه سال ۹۳، با انتشار نامهای از زندان رجایی شهر کرج خواستار اعزام یک نماینده ویژه از سوی دادگاه جنایی بین المللی، برای ملاقات با وی و دیگر زندانیان سیاسی و همچنین رسیدگی به جنایات مقامات جمهوری اسلامی شده بود.
او در قسمتی از این نامه نوشته بود که: «اعلام مینمایم که متاسفانه برای بنده توسط چند شاکی خاطی نیروی امنیتی احکام ۱۲ گانه با مدت حبس ۳۰ ساله صادر شده است که فقط همین مدعیان یا شاکیان در پرونده اینجانب حتا یک شاهد مردمی غیر منتخب و عادل و تهدید نشده وجود ندارد و یک مدرک مستند واقعی خلاف قانون خود نظام وجود ندارد، ولیکن در حقم بسیار ظلم شده در قیاس با قاتل و جنایت کار نروژی که ۹۰ نفر را به قتل رسانده و فقط ۲۲ سال حبس گرفته است این چگونه احکامی است؟»
اسکندری همچنین در این نامه، با اشاره به آسیب های دستگاه های پارازیت به زندانیان و اعتراض وی در این زمینه، واکنش مسئولان زندان را دهشتناک توصیف کرد. او در آن نامه نوشت: «تا این لحظه بیشتر از ۵ سال حبسم و حدود ۱۲ ماه انفرادی محض با زجر عمدی و ضرب و شتم کشیدهام، حتا جدیدا در انفرادی بینی و دندهام را شکستهاند چون با شعار، معترض به دستگاه ارسال پارازیت سرطان زا و این نوع مثلا امنیت زدگی برخی آقایان شدهام که جان همه زندانیان را در خطر قرار دادهاند».
این نامه و به طور کلی پرونده این دانشجوی زندانی در رسانه های داخل و خارج کشور، بازتاب چندانی نداشته و سکوت فعالان حقوق بشر نیز در این خصوص، هرگونه امید برای تجدیدنظر و بهبود وضعیت این زندانی را کمرنگ کرده است.