هفتمین جایزه بیتا در دانشگاه استنفورد به ایرج پزشکزاد تعلق گرفت
چندی پیش این خبر منتشر شد که یک بانوی نیکوکار ایرانی در راستای توسعه دورههای زبان و ادبیات فارسی، ۱.۵ میلیون دلار به یک دانشگاه مطرح آمریکایی کمک کرده است.
پایگاه اینترنتی دانشگاه کالیفرنیا در دیویس با انتشار این خبر مستند به بیانیه دفتر رییس دانشگاه اعلام کرده بود: مبلغ اهدا شده از سوی خانم بیتا دریاباری، به عنوان پژوهانه (گرنت پژوهشی) به آن دسته از پژوهشگران این دانشگاه اختصاص می یابد که در گستره زبان و ادب فارسی فعالبت می کنند.
دانشگاه کالیفرنیا در دیوس که در سال ۱۹۰۵ در شمال ایالت کالیفرنیا برپا شده، برپایه رده بندی معتبر تایمز در حال حاضر پنجاه و پنجمین دانشگاه برتر جهان به شمار می رود.
«آشنایی با بیتا دریاباری»
بانوی ۴۴ ساله ایرانی ۱۶ ساله بود که از سرزمین مادری به قصد آموزش و زندگی در امریکا کوچید اما هیچگاه در همه این سالها، پیوند خود را با فرهنگ ایران نگسسته است. او که در رشته رایانه ( کامپیوتر) خوانده از چهرههای نامدار دره سلیکون (Silicon Valley) است که جایگاه غولهای فناوری است.
وی پیش تر نیز اقدام به کمک شش و نیم میلیون دلاری به دانشگاه استنفورد برای پژوهشهای ایرانشناسی و همچنین «جایزه ادبی بیتا» کرد که در سال ۲۰۰۸ راهاندازی شده و تاکنون به نامدارانی چون سیمین بهبهانی، گلی ترقی، محمدرضا شجریان، بهرام بیضایی و هوشنگ سیحون داده شده است.
ایرج پزشکزاد خالق شاهکار ادبی «داییجان ناپلئون» نیز به پاس یک عمر تلاش در زمینه ادبیات و طنز برنده جایزه ادبیفرهنگی بیتا در برنامه مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد شد.
افزون بر اینها، او در سال ۲۰۰۹ به «موزه بریتانیا» و «بنیاد میراث ایران» یاری داد تا یکی از برجستهترین برنامههای این موزه به نام نمایشگاه «شاه عباس صفوی» در لندن برپا شود تا جهانیان با ایران روزگارِ صفوی آشنا شوند.
روزنامه قانون نیز در ایران هم به تازگی با او گفت و گو کرد و به نقل از او نوشت:
از سال ۲۰۰۷ به اینسو با دانشگاه استنفورد همکاری میکنم. آقای حمید مقدم با کمک ۱۰ میلیون دلاریشان، بخش ایرانشناسی این دانشکده را بنیاد گذاشتهاند و من نیز در این بخش،«جایزه بیتا» را راهاندازی کردهام که هر ساله به یکی از نامداران فرهنگ و هنر ایران داده میشود.
این تجربه کمک کرد تا با پژوهشگران دیگر آشنا شوم. یادم هست که برای پروفسور دیویس که ۱۰ سال روی«ویس و رامین» پژوهش، و ترجمهای هم از آن به انگلیسی منتشر کرده است، سخنرانیی گذاشتیم. توسط او با پژوهشهای پروفسور ملویل و مرکز شاهنامه آشنا شدم. در سفرهایی که به لندن داشتم، این شانس را آوردم که با پروفسور ملویل و همسرشان فیروزه عبدلاوا که روسی است؛ اما علاقه بسیاری به زبان فارسی و شاهنامه دارد، آشنا شوم.
شاید جالب باشد که بگویم این دو، نزدیکِ ۲۰ سال پیش در ایران و در برنامهای مربوط به شاهنامه با هم آشنا شدند و با یکدیگر ازدواج کردند. این زوج ایرانپژوه، اکنون در کمبریج در پروژه شاهنامه با یکدیگر همکاری میکنند و من سال گذشته، دخترم را که زاده آمریکاست و فارسیاش چنان که باید و شاید کامل نیست، تشویق کردم تا در کنار این زوج، کارآموزی کند تا با فرهنگ خودمان بیش از پیش آشنا شود و من از این طریق با پروژه شاهنامه و همچنین پژوهشهای پروفسور ملویل بیشتر آشنا شدم و از آنجا که آنان برای ادامه پژوهشهایشان به کمک مالی نیاز داشتند و حتا دانشگاه کمبریج تهدید به قطع این پژوهشها کرده بود، بر آن شدم تا به این پروژه کمک کنم.
این را هم باید در نظر آورد که دانشکده پمبرک که پیشینهای ۶۰۰ ساله دارد، یکی از ۳۱ دانشکده دانشگاه کمبریج است که کارنامهای برجسته در ایرانشناسی دارد.»
روزنامه اطلاعات بین الملل هم با انعکاس همین مصاحبه و در بخش دیگری به نقل از او نوشت:
خودِ من نیز از کودکی، علاقه زیادی به شعر و هنر، به ویژه موسیقی و نقاشی داشتم. از ۱۶ سالگی هم که به آمریکا مهاجرت کردم، موسیقی در زندگیام جریان داشته است. همه اینها، مرا به فرهنگ و هنر از دوران کودکی علاقهمند کرده است.»
خانم دریاباری البته خود نیز دستی در هنر دارند نقاشی میکنند که از جمله آثار او میتوان به تابلوی فوق اشاره کرد.
این نکته هم قابل یادآوری است که بیتا دریاباری همسر سابق امید کردستانی از مدیران ارشد پیشین گوگل است.
از: رادیوکوچه و احساسات فرهنگی