این روزها بازار «من هم یک سپاهى ام» حسابى گرم شده است. عده اى به اصطلاح اپوزیسیونِ خارج نشینِ نانْ به نرخِ روزْ خور، که از یک سو با بودجه هاى کلان دولت هاى خارجى گردن کلفت مى کنند و از سوى دیگر بادمجان، دور قاب حکومت اسلامى مى چینند هم مى خواهند سپاهى باشند.
توصیه ى ما به این آرزومندان سپاهى شدن این است که ابتدا ببینند آیا سپاه اصلا آن ها را به محوطه ى سپاه راه مى دهد تا تقاضاى سپاهى شدن بکنند یا نه!
شرم و حیا و قبح پیوستن به یک نیروى سرکوبگر وحشى، گویى از میان رفته است. آقایان، حتى از هنر سکوت کردن و خفه شدن بى بهره اند، و از هر فرصتى که به دست مى آید، براى پاچه خارى استفاده مى کنند.
نه قربان. از این نمد براى شما کلاهى درست نخواهد شد. اگر گمان کرده اید که با «سپاهى شدن» از راه دورِ شما، براى تان در مجمر هاى طلا اسپند دود خواهند کرد و قدوم مبارک تان به عشرت آباد را فرخنده خواهند داشت سخت در اشتباهید.
هنوز فراموش نکرده ام نامه ى مفصل غلامحسین متین عضو «شوراى نویسندگان و هنرمندان ایران» را به خامنه اى در سال ۶٠ که عجز و لابه مى کرد براى اجازه دادن حکومت به اعضاى شورا که در جبهه هاى جنگ ایران و عراق حضور یابند. این شورا را با «کانون نویسندگان ایران» اشتباه نگیرید. این ها کسانى بودند که از کانون کنار رفتند یا کنار گذاشته شدند و براى خودشان شورا تشکیل دادند.
خامنه اى جواب دندان شکنى به متین و شورا داد. خطاب به آن ها نوشت که کى جلوى شما را گرفته است؟ بفرمایید تشریف ببرید به جبهه ى جنگ. مثل خیلى ها؛ مثل بچه ها و نوجوانانى که دور از چشم پدر و مادر و بدون اجازه ى آن ها و حکومت، به جبهه مى روند. ولى اگر مى خواهید نقش بازى کنید و براى گروه تان موضوع تبلیغاتى درست کنید این را ما نمى گذاریم. البته این ها نقل به مضمون است که اگر منابع ام به دستم برسد موضوع نامه ى شورا و جواب خامنه اى را عینا در یک یادداشت جداگانه خواهم نوشت تا بدانید درست در بحبوحه ى کشتار بچه ها در ایران، عده اى که دنبال سلاح سنگین براى سپاه بودند، چه عجز و لابه اى براى سپاهى شدن و جنگیدن مى کردند.
اما ما، تکلیف مان با عشرت آباد مشخص است. کدام ابلهى با شناختى که نزدیک به چهاردهه از سپاه به دست آورده، خود را براى سپاه لوس مى کند! تازه این ها همه فرض و لَف لَف خوردن شتر در خواب است! مگر سپاه پاسداران خانه ى خاله جان است که همین طور بروى و سپاهى شوى؟! البته مى دانم و مى دانیم که این ها همه نمایش است. جایى که آقایان در کشورهاى غربى با بودجه هاى باور نکردنى به مخالفت «نازنازانه» با جمهورى اسلامى مى پردازند و زندگى آسوده و آرامى براى خود دست و پا کرده اند، مگر مى توان این ها را حتى به زور راهى تهران کرد چه برسد به عشرت آباد و لابد از آن جا به مناطق سوریه؟! جوک بسیار خنده دارى ست، که انسان را از شدت خنده به گریه مى اندازد.
اما ما چرا سپاهى نمى شویم؟
سپاهى که براى اش فقط اسلام مهم است و اگر لفظ ایران ى هم به کار مى برند به خاطر حفظ اسلام است سپاه ما نیست. و صد البته براى افراد بالادست سپاه، اسلام همان چمدان هاى پول و طلاهاى قاچاق شده به ترکیه و کشورهاى مشخص در خاور دور و میانه است.
سپاه عامل تباهى کشور است. سپاه و بسیج جنب آن دستگاه سرکوب منتقدان و مخالفان است. براى سپاه فرقى نمى کند که بچه ى شانزده ساله را به چهار میخ بکشید یا پیرمرد هفتاد ساله را.
من هرگز سپاهى نخواهم شد چون نمى توانم بشوم. من نه بى رحم ام، نه قسى القلب، نه نسبت به مردمان بد دل و بد گمان، نه دستم به کابل و شلاق مى رود، نه تمایلى به دخالت در امور کشورهاى دیگر دارم. من ایرانى ام و به ایرانى بودن ام مفتخرم. تا کسى به من و سرزمین ام کارى نداشته باشد، با او کارى ندارم. اسلام من هم، اسلام والدین من است. اسلام قلبى. اسلام مهربانى. اسلامى که خدایش به داد مظلومان مى رسد و ظالمان را بخصوص در لباس دین وعده مجازات هاى سنگین مى دهد.
من نه تنها سپاهى نخواهم شد، بلکه هر جا نام سپاه را بشنوم از بغل آن خواهم گذشت و بدترین نفرین هاى قلبى را نثارش خواهم کرد.
اى کاش سپاه، لااقل براى اثبات دروغگویى همین ضد انقلاب نصفه کاره، دفترى در اروپا و امریکا تاسیس مى کرد، با پرچم سپاه و از آقایانى که مایل اند سپاهى باشند، براى اعزام به جبهه ى سوریه نام نویسى مى کرد تا ببینیم این جنابان، چند نفرشان به آن دفتر مراجعه خواهند کرد و نام خواهند نوشت.
اینترنت، سرزمین شعارهاى پوچ است. آن چه در اینجا نوشته مى شود، مى تواند باد هوا باشد. به قول خامنه اى در سال ۶٠، شما آقاى محترمى که مى خواهى سپاهى باشى، یک بلیت رفت به مقصد ایران خریدارى کن، و بدون طبل و دهل، به مرکز نام نویسى سپاه برو، و اسم ات را به عنوان داوطلب بنویس. ان شاءالله بخت با شما یار خواهد بود و شما را مستقیما به نوک خط مقدم جبهه ى سوریه اعزام خواهند کرد! ما هم قول مى دهیم که هر روز یک مطلب و مقاله در باره ى شجاعت ها و رشادت هاى بى نظیر شما بنویسیم و اگر سر و دست تان را در آن جا بریدند، تشییع جنازه ى با شکوهى براى باقى مانده ى پیکر تان برگزار کنیم!
از: گویا
به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید