سلام فرمانده

جمعه, 20ام خرداد, 1401
اندازه قلم متن

سلام فرمانده!
⁃ بدون شک با مرگ سرهنگ خدایاری ایران یک مدیر نظامی شایسته دیگر را از دست داد. این شایستگی در حدی بود که بیگانگان برای کشتن او برنامه دقیقی طراحی و به انجام آن افتخار کردند. مدیری که مأموریت‌های متھورانه بسیاری را با موفقیت ھدایت کرده بود در نھایت بواسطه از ھم گسیختگی سیستم امنیتی در قلب تهران ترور شد.

فاجعه بزرگتر اما این است که به واسطه قرار داشتن پایه‌های حکومت تو بر ستم و خون، مردم نظامیان را محافظان شخصی ملایان و عملکردشان را در تضاد با منافع ملی و آنان را ابزار ظلم و ستم می‌بینند و به همین دلیل به جای ابراز خشم از مرگ یک نظامی ایرانی به دست بیگانگان بسیاری از مرگ او خوشحال شدند.

⁃ با حماقت‌های دامنه‌دار تو کشور از هر نظر در چنان موقعیت ضعیفی قرار گرفته است که آسیب‌زدن به ایران برای بیگانگان از ھر کاری آسان‌تر شده است. مصادره اموال، کشتن نیروها، وادار ساختن به امضاء قراردادها و تعهدات ظالمانه و تبدیل ایران به یک مستعمره داوطلبانه و کشوری بی‌اعتبار و فقیر تنها بخش اندکی از تبعات فرماندهی توست.

⁃ نظامیان ما نمی‌توانند در مقابل ھیچیک از تعرضات و گستاخی‌های خارجی چه بمبارانهای گسترده و بی‌وقفه پایگاه‌ها و ترور نیروهای ارشد چه کشته شدن سربازان مرزبانی واکنشی عزتمندانه داشته باشند. فرماندهان در هیچ زمینه‌ای اختیاری ندارند مگر در مقابله با مردم وکشتن آنان که تو با مجوز آتش به اختیار بر آن تاکید کرده ایی. برخی از نظامیان که استعدادی در رذالت دارند از این فرصت استفاده کرده و با فرومایگی ذاتی حکومت آخوندی نسبتی برقرار کرده و بیشتر مایلند با بینوایان بی‌سلاح کوچه و خیابان دربیفتند تا یک دشمن قوی خارجی. در کشتن مردم اسیر ایران آب و نان وجود دارد. از پی تجربه حکومت دینی کیفیت خون آلود نان دیگر برای کمتر کسی مهم است. سیاست‌های نابخردانه تو از ھمه سو کشور را درمحاصره قرار داده است. حتی طالبان برای ما شاخ و شانه می‌کشد. تقریبا تمام کشورها احساس می‌کنند اگر آسیبی به ایران وارد کنند کار درست را انجام داده‌اند. در یک همکاری آشکار با دشمنان ایران نظامیان ایرانی را در محاصره بین مردم خودشان و بیگانگان قرار داده ایی.

– مردم از تو و حکومتت بیزار و متنفرند. توسط اوھام پوچ تو که به سیاست‌های کلی نظام مشھور است خوار شده‌اند. خودشان را در کشورشان غریبه احساس می‌کنند. عرصه بر مردم چنان تنگ شده است که کسانی از سر خشم و نفرت از تو و حکومت ننگینت نه تنها ھیچ شرم و عذاب وجدانی بابت ھمکاری با بیگانگان و لطمه زدن به کشور احساس نمی‌کنند بلکه آن را کاری درست و در راستای منافع کشور می‌دانند. انگیسی‌ها به نقش آفرینی قهرمانانه یک جاسوس خیالی روی پرده سینما مفتخرند و اسراییلی‌ها بزرگترین افتخارشان برپایی سازمانی است که در دزدی و آدمکشی شماره یک است ولی مدیران نظامی کاردان ایرانی به خاطر سیاست‌های غلط تو ترور می‌شوند و در این میان برخی از ایرانیان بواسطه نفرت از حکومت در انداختن نظامیان به جان ملت به جای خشم نسبت به این امر یا بی‌تفاوت یا بعضا خوشحال می‌شوند.

⁃ سیاستھای غیرمسئولانه تو باعث شده است بیگانگان بدون نگرانی از اعتراض و مؤاخذه جامعه بین الملل امکان کشتن نیروھای ایرانی و آسیب رساندن به منافع ملی ایران را داشته باشند. هم اکنون هر کشور یا حتی گروهی به ایران حمله کند می‌تواند روی حمایت جامعه جهانی حساب کند. فرماندهی یک آخوند پیش از وقوع هر جنگی کمر ملت را شکسته است. تنها راه باز کردن این گره فروبسته که عمدتا در گرو مناسبات خارجی است و البته تاثیری در جلوگیری از فنای محتوم حکومت نخواهد داشت به شکلی که منافع کشور از دست نرود برقراری ارتباط سیاسی عادی مانند سایر کشورها از جمله چین و روسیه با آمریکا و اسراییل و حل مشکلات فی مابین با آنها در چارچوب دیپلماسی مستقیم و گفتگوی متمدنانه است. به این شکل نیروهای نیابتی ایران در تعامل با جامعه بین المللی و کشورهای منطقه نه تنها منشا تهدید تلقی نخواهند شد بلکه عملا به اهرم صلح تبدیل می‌شوند و امکان بازگشت هزینه‌های صورت گرفته در آن کشورها در قالب سرمایه گذاری و همکاری‌های دوجانبه امکان پذیرمی شود. هم اکنون نیز صلح نسبی در عراق و سوریه و لبنان به واسطه اتحاد صورت گرفته مابین جناح‌های درگیر علیه ایران است. در صورت خروج ایران در کمتر از یک ماه این مناطق در آتش جنگ داخلی فرو خواهند رفت. البته آنگاه هیچ کشوری دیگر نگران نخواهد بود.

– شکل عزتمندانه حضور که با جلب اعتماد سایر کشورها بویژه در پرتو رابطه سیاسی با آمریکا و اسراییل میسر است دلخواه تو نیست. دشمنی بیمارگونه تو با غرب بیشتر به خاطر دشمنی با مدنیت و شکل متمدنانه حل مشکلات یعنی دیپلماسی و گفتگوست. حل مشکل از طریق دیپلماسی یا گفتگو کاربرد عقل در امور و نشان آدمیت است. بعد از بسته شدن باب گفتگوست که انسان به ذات جانوری خود رجوع می‌کند و با چنگ و دندان در قالب جنگ سعی در حل مشکل می‌کند. مدنیت با انقلابی‌گری مورد علاقه تو که کشاندن امور به موقعیت بی‌نظمی و آتش به اختیار و در واقع اولویت بخشی به ذات حیوانی انسان برای حل مشکلات است همخوانی ندارد. تنها در هرج و مرج صحرای جنون انقلابی گری است که با تبعیت از تو هر فعلی حتی جنایت فعل درست و هر جهتی ولو به جهنم جهت درست است.

در وادی جنون، فارغ از قید و بند عقل است که امکانی برای دیده شدن تو وجود دارد. در محیطی که عقل حاکم باشد از آنجا که چیزی برای عرضه نداری دیده نخواهی شد. موضوع مهم‌تر اینکه انقلابی بودن روشی برای فرار از پاسخگویی است. پاسخگویی در ساز و کاری که عقل چارچوب آنرا تعیین می‌کند معنا دارد. به نام انقلابی بودن دیوانگی پیشه کردن تو را از حرکت در چارچوب عقل و پاسخگویی معاف می‌کند. دیوانه پاسخگوی اعمال خود نیست. اگر قرار باشد امور بر مبنای قواعد و نظم و اصول به پیش بروند عقل و عقلا باید زمامدار باشند و بدیهی است چنین حکومتی بر بنیاد تجربه بشری و دانش استوار خواهد بود نه حدیث و روایت و آنوقت جایی برای امثال تو نیست.

شرایط اسفناک امروز کشور محصول دیوانگی است. تمام مدیریت آخوندی در این چهل و چهار سال در “باید بشود” و “نباید بشود” خلاصه می‌شود. خود قادر به حل مسایل نیستید و حل آنرا از دیگران توقع دارید. زیرا توان درک موقعیت مساله را ندارید. امر دنیا تخصص است که پیشتر اعلام کرده اید مهم نیست. تاکید همیشگی تو بر تاسیس دولت جوان مومن انقلابی به این دلیل نیست که دولتهای قبلی چنین نبودند. جوانان مؤمن انقلابی دولت پیشین به نان و نوایی رسیده‌اند و دیگر آنقدر نیازمند نیستند که بخواهند نانشان را مستقیما از خون مردم درآورند و از طرفی با همه بی‌کیفیتی مدیرانی که از سیستم گزینشی آخوندی امکان عبور پیدا می‌کنند با قرار گرفتن در موقعیت تصمیم‌گیری مانند اصلاح‌طلبان به تدریج پس از گند بسیار زدن به زندگی مردم و مملکت به ضرورت اعمال هر چه بیشتر عقل برای به سرانجام رساندن درست امور پی می‌برند و با دیدن انهدام زندگی مردم انگیزه لازم را برای تبعیت بی‌چون و چرا از جنون انقلابیگری تو از دست می‌دهند. هر چه باشد انسان هستند و غالبا با عبور از سیستم حوزه عقل در آنان اخته نشده است. این است که دولت جوان انقلابی امام زمانی احمدی نژادی پس از چند سال منحرف تشخیص داده می‌شود و به دولت جوان انقلابی رییسی نیاز می‌شود.

⁃ با گفتن مزخرف نابودی اسراییل در ۲۵ سال آینده برای این کشور مجوز کشتن نیروهای ایرانی و انجام ھرگونه عملیاتی علیه ایران را صادر کردی بدون داشتن امکان و توانایی انجام ھیچ حرکت مؤثرنظامی بر علیه اسراییل. گرچه امروز نکبت وجود تو برگ برنده‌ای در دست اسراییل برای ضربه زدن به ایران و نفوذ در منطقه است با این حال اگر اسراییل تمام نبوغ و دانش خود در سرقت و دزدی را به کار ببندد و بتواند لوزه و آپاندیس سلامی را هم در خواب دربیاورد و ببرد در تلویزیون نمایش دهد و روی پشت بام خانه هر اسراییلی یک سیستم گنبد آهنین مستقر باشد باز تا زمانی که به ظلم و ستم به دیگران ادامه می‌دهد و سعی در تاثیرگذاری بر سیاست‌های سایر کشورها و بویژه به دام انداختن و کنترل سیاستمداران آمریکایی داشته باشد بزرگترین عامل تهدید امنیت قوم یهود که عملکرد دولت اسراییل است پا برجا خواهد بود.

– آمریکا و متحدانش حمله به عراق و افعانستان را تقابل با تروریسم خواندند و روسیه هنوز حمله به اکرایین را عملیات نظامی ویژه می‌خواند و با تمام توان سعی در فاصله گرفتن از اتهام تجاوز و حمله و آغازگر جنگ دارد. ولی وقتی یک ملا لشکر را فرماندهی می‌کند کشور را با فاجعه روبرو و ۲۵ سال قبل از فرمان حمله جنگ را اعلان می‌کند و عملا کشور را درگیر جنگی می‌کند که اعلان شده است ولی هیچ تدارکات و آمادگی برای آن وجود ندارد.

⁃ در نتیجه بیچارگی‌های عقلی تو کشور و بالتبع ارتش در ھمه امور و زمینه‌ها دچار ضعف و انحطاط شده است. ایران عملا فاقد نیروی ھوایی است. نیروی دریایی در چنان وضعیت اسفناکی است که ارتش مجبور است نفتکش‌های کھنه را با اندکی تغییر برای عملیات نظامی به کار بگیرد. ناوھا از فرط فرسودگی خود به خود آتش می‌گیرند و غرق می‌شوند. در نیروی زمینی وسایر بخش‌ها تمام سلاح‌ها دارای تکنولوژی‌های قدیمی و عملا ازرده خارج ھستند. با این حال کشورهای دیگر با سؤاستفاده از عملکرد غلط تو قدرت نداشته ایران را فریاد می‌زنند. نیروهای اطلاعاتی به خاطر ضعف دانش که ضعف ساختاری در همه ارکان حکومت است و همچنین اجماع جهانی علیه ایران به راحتی به دام می‌افتند.

نیروها به‌واسطه فساد و نکبتی که سراسر حکومت و مملکت را فرا گرفته است از نظر اعتقادات و باورها دچار شکست، فروپاشی و ناامیدی شده و بعضا با کمترین فشار و تهدیدی به خدمت بیگانگان درمی آیند. ایرانیان مجبور شده‌اند موشک را از نو اختراع کنند و با توسعه پھپادھا نیروی نظامی جدیدی برای کشور تعریف کنند که ھمین‌ها ھم حین پرواز از بالای مرداب عمیق حماقت‌های تو با تحریم و تهدید سقوط مواجه شده‌اند. از صدر تا ذیل کشور در تنگنای تحریم و عزلت عدم ارتباط معقول با جهان است. خوار کردن دانش ودانشمندان و قطع ارتباط سیستم آموزشی و دانشگاھی با جهان بنیه علمی کشور را به شدت نحیف ساخته است.

⁃ بیگانگان با استمرار نکبت حکومت اسلامی و به ویژه با وجود شخصی مانند تو در رأس آن ھیچ مشکلی ندارند. آنھا نگران ایرانی ھستند که بر مبنای عقل و شعور توسط افرادی مسئولیت پذیر، پاسخگو و حساس نسبت به منافع ملی ھدایت شود. آنان به ھیچ وجه از جنبش مردم ایران با شعار پادشاھی خواھی حمایت نمی‌کنند ولی در جهت حمایت از حکومت و برای تفرقه مابین آنان از مجاهدین و تجزیه طلبان پشتیبانی می‌کنند.

⁃ نظامیان کارکشته مثل سایر متخصصین سرمایه‌های ایران ھستند. آمریکاییان برای حذف برخی از آنان میلیونھا دلارپرداخت می‌کنند ولی اگر تمام ملایان را همراه با خودت یکجا تحویلشان بدھیم مجانی هم حاضر به قبول آن محموله منحوس مار و عقرب نخواهند بود. حکومت اسلامی عامل اصلی ضعف و نکبت ایران، حضور آمریکا در منطقه و رونق بازار اسلحه و از ھمه مھم‌تر قدرت گرفتن اسراییل است اما نظامیان ایرانی با وجود یک حکومت ملی معقول عامل قدرت ایران ھستند و آنان با نقاط قوت ایران مشکل دارند نه با نقاط ضعف آن.

– اسراییل ابتدا جرات حمله به نیروهای سپاه قدس را نداشت. بعد از حمله به گروه شناسایی ایران در جولان در سال ۹۳ و کشته شدن سردار الله دادی به همراه تعدادی از نیروهای حزب الله و عدم واکنشی درخور اسراییلیان متوجه شدند که دست ایران برای پاسخ بسته است. پس از آن رویداد اسراییل در حمله به نیروهای ایرانی تا به امروز به خود تردید راه نداده است. هیچ ملتی در جهان چنین خفت و خواری را به خاطر یک حرف مفت تحمل نکرده است. تا ملایان هستند ما در حالت جنگی با تمام جهان بسر می‌بریم بدون اینکه دلیلی برای جنگ یا توانایی آن یا حتی قصدی واقعی برای آغاز هیچ جنگی وجود داشته باشد.

امروز اسراییل فرماندهان ارشد ایرانی را نه تنها در سوریه بلکه در مقابل منزلشان در تهران به قتل می‌رساند. اگر نظامیان بر مبنای منافع ملی و شرف سربازی تصمیم‌گیر بودند کار به این افتضاح نمی‌کشید. مشکل اساسی این است که ملایان اساسا درکی از شرافت سربازی و منافع ملی ندارند. ذهن آنان از بدو ورود به حوزه در راستای فهم چنین اموری تربیت نشده است. خود را نماینده دین و جانشین خدا دیده و مهمترین وظیفه سایرین را حفظ خودشان که نمایندگان دین و خدا هستند می‌دانند. آنان چه بر مبنای اعتقاد و باور و چه از روی شیادی تنها و تنها به بقای خود می‌اندیشند و بر این اساس تمام انرژی و توان سیستم امنیتی کشور را به محافظت از خود، حفظ نظام و مقابله با مردم اختصاص داده‌اند.

⁃ به‌زودی نظامیان ایرانی درخواهند یافت بهتر است به جای منتظر نشستن برای شکار شدن توسط خارجی‌ها که زیر سایه تباهی حکومت میسر شده است اسلحه را برای نجات جان خود و آینده فرزندانشان و سایر ایرانیان به سمت دشمن اصلی این مملکت که ملایان ھستند بگیرند. نظامیان موظفند در راه ایران بجنگند و کشته شوند. کشتن و مردن در راه ایران وظیفه‌ای است که به خاطر آن استخدام شده و حقوق می‌گیرند. ننگ ابدی برای نظامیان رقم خواهد خورد در اصرار به دفاع از ملایان تبهکار و خائن به منافع ملت و کشور و فرمان گرفتن در امر لشکر از کسی که کمترین درکی از نظامی گری ندارد و به آدمکشی نام سیاست ورزی و کشورداری داده است.

⁃ عاملین نابودی کشور و آمرین وارد ساختن گلوله‌ها، باتوم‌ها، آزارھا و شکنجه‌ها در این سالھا به جسم و جان و حیثیت مردم ایران ملایان ھستند. مردم بھتر است به جای کمک یا همدلی با بیگانگان برای حذف نیروھای نظامی و آسیب به کشور، برای حذف ملایان که منشأ اصلی ھمه فلاکت‌ها درکشور ھستند برنامه ریزی و اقدام کنند. بیگانگان در این مسیر کمکی نخواهند کرد و از ملایان که برای تمام دنیا به غیر از ایرانیان سودآور بوده‌اند مراقبت خواهند کرد.

⁃ ما مردم اسیر ایران شاید روزی از سر ناچاری ودرماندگی مجبور شویم مقابل نظامیان ایران دست به اسلحه ببریم. ولی در آن روز بی‌افتخار تنھا دلیل برادرکشی عبور از لجنزار حکومت اسلامی و تلاش برای نجات ایران خواهد بود نه به جھت نفرت از نظامیان یا تروریست دیدن آنها یا برای ھمکاری و خوشایند بیگانگان. کشته شدن نظامیان ایرانی توسط بیگانگان ھمواره باید مایه خشم و نفرت و انزجار باشد. بیگانگان به خاطر ایرانیان نیست که نظامیان ایرانی را به قتل می‌رسانند. نظامیانی که باتوم و گلوله بر سر و روی مردم می‌زنند در رده‌هایی نیستند که امکان اختلاس و زد و بندهای میلیاردی داشته باشند با این وجود اگر روزی مردم ایران مجبور شوند در انتخاب مابین ایران یا فرزندان نظامی خود یکی را انتخاب کنند بدون شک و به اجبار ایران را انتخاب خواهند کرد.

– عنوان تروریست با وجودی که امروزه اجماعی در تعریف آن نیست و کشورها به ویژه آمریکا بر مبنای منافع خود آن را به هر گروهی که مایل هستند نسبت می‌دهند در ابتدا به گروههای خشونت طلب مسلحی که در پی استقرار نظام سیاسی مورد نظر خود با استفاده از خشونت و کشتار بودند از سوی دولت‌های خود آنها به ایشان داده شد. همراهی یا عدم همراهی سایر دولتها با این عنوان موضوع بعدی بود. گروههایی مانند شین‌فین در ایرلند، بادر- ماینهوف در آلمان و بریگاد سرخ در ایتالیا. ترور نظامیان ایرانی به بهانه تروریست بودن و تبلیغ آن توسط رسانه‌های بیگانه ترفند بیگانگان است برای فریب افکار عمومی به‌ویژه مردم ایران جهت موجه نشان دادن ترور آنها و جلوگیری از محاسبه و درک خسارت ناشی از کشته شدن یک مدیر نظامی با ارزش که هزاران ساعت آموزش و ماموریت‌های خطیر و موفق را پشت سر نهاده است. تلاشی است برای بی‌حس کردن مردم جهت ممانعت از احساس درد و جلوگیری از بروز خشم در آنها بواسطه دشمنی آشکاری که در ترور یک نظامی ارشد ایرانی علیه ایرانیان و بر ضد منافع ملی ایران صورت پذیرفته است.

– شبکه‌هایی مانند بی‌بی‌سی، صدای آمریکا و ایران اینترنشنال تحت امر سیاست‌های دولت‌های خود هستند و برنامه‌هایی بر مبنای خواسته‌ها و اهداف آنان تولید می‌کنند. این شبکه‌ها برای دفاع از منافع ملی ایران و جهت نگرانی و دلسوزی برای ایرانیان تاسیس نشده‌اند. حضور نخبگان و اندیشمندان ایرانی در آن شبکه‌ها مانند حضور میلیونها ایرانی در خارج از کشور اکثرا از روی ناچاری و از تبعات نکبت وجود حکومت اسلامی است که فرزندان ایران را در مقابل یکدیگر و در تضاد با منافع ایران قرار داده است. این بخشی از اهداف این شبکه‌هاست که جهت انحراف افکار عمومی سرداران سپاه را تروریست بنامند و قتل آنان را موجه نشان دهند وگرنه سپاهیان ایرانی نیز مانند نظامیان سایر کشورها در همه دورانها به دستور عمل می‌کنند. تمرین‌ها و آموزش‌های نظامیان همه ممالک جز برای بالاتر بردن بازدهی در کشتن انسانهای مقابل نیست. از روزی که انسان نیزه‌ای در دست گرفت و مقابل غارش ایستاد برای خوش آمدگویی نبود. برج و باروهای هیچ شهری برای دکور نبود و امروز ارتش‌ها در سراسر جهان جهت مقاصد انساندوستانه به انواع و اقسام تسلیحات تجهیز نمی‌شوند. مشکل ایرانیان با سپاه نباید برچسب تروریست باشد که دسیسه بیگانگان برای آسیب به منافع ایران است. مشکل ایرانیان با سپاه باید به دلیل تبعیت آنان از اوهامات یک ملای متوهم باشد که ثابت شده است بر خلاف منافع ایران عمل می‌کند. چرا بیگانگان آخوندها را ترور نمی‌کنند در صورتی که نظامیان به دستورات آنها عمل می‌کنند؟

– آنچه به دوران حکمرانی تو مسلم شد آن که جماعت آخوند اعتقادی به قضاوت مردم، به آینده و روز بعد از خود، به آخرت و روز جزا ندارد. قیام بر علیه حکومت اسلامی قیام بر علیه بت‌پرستی آخوندی در قالب ولایت فقیه است. حکومت اسلامی با شعار تاکید بر حفظ نظام حتی در صورت نیاز به تعطیلی دین ثابت کرد که یک ملا در مقام حاکم و فرمانده نه به خداوند بلکه فقط به خود ایمان دارد و تنها خود را پرستش می‌کند. ولایت فقیه شکل روشنی از بت پرستی مستتر در ادیان است که اشخاص به جای خدا پرستش می‌شوند.

– اکثر قریب به اتفاق پادشاهان ایران مردان جنگی، کارآزموده میدان رزم و در امر لشکر دارای تجربه مستقیم و صاحب نظر بودند و در زمان ضرورت به گاه حمله و دفاع و صلح کشور را با روشن‌بینی بدست آمده از تجربه عملی حاصل از شهامت حضور در میدان جنگ هدایت می‌کردند نه مانند تو به‌واسطه اوهام برآمده از دلاوری‌های خیالی نشسته در مدایح چاپلوسان در ترکیب با تصوارت یک ذهن بیمار و شخصیت خودشیفته و کینه جو و نیازمند قهرمان و فرزانه دیده شدن پنهان در یک جسم علیل که کشور را در هر لحظه با مصیبت و فاجعه درگیر می‌سازد. تو لکه ننگی در تاریخ حکام و فرماندھان ایران زمین ھستی و مطمئنا در کسب عنوان منفورترین حکمران تاریخ ایران زمین بی‌رقیب خواهی ماند. گر چه هیچگاه مهرت به دل هیچکس ننشست ولی در ابتدا مردم فقط دوستت نداشتند اما اکنون همه از تو متنفرند. این تنها کاری بود که از تو برآمد.

– معنای عاقبت به‌خیری و تفاوت فرماندهی یک مدیر نظامی واقعی و شایسته را که با حکمرانی مسئولانه منجر به تحول و جهت دهی مثبت به کشور و تلاش برای برقراری حکومت قانون و اعتلای دانش و انسانیت موجب بهتر شدن وضعیت زندگی مردم و مایه نام نیک شد را در شعارهای رضاه شاه روحت شاد با فرماندهی ننگین آخوندی در شعارهای ابراز انزجار و طلب مرگ مردم برای خودت و کل حکومت شنیع اسلامی که جز تحقیر قانون و دانش و انسانیت و دین و خدا نبود اگر کور و کر نباشی درک خواهی کرد.

– فرصتی را که خداوند در جایگاه قدرت برای بندگی به تو داد با خیانت در حق دوست و جنایت در حق مردم و دشمنی با حق و پرستش خودت به چهل و چهار سال کرنش و خدمت در بارگاه شیطان سپری کردی.

– مدتهاست که تنها خود را می‌بینی، تنها صدای خود را می‌شنوی و تنها دلبسته خودت هستی. از نشانه‌ها چنین برمی آید که نفرین مُهر زدن بر چشم و گوش و دل که قاعده برخورد با ستمکاران و طاغیان بود بر تو نازل شده است.

از: ایران امروز 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.