ایران وایر
«آبان کشاورز» یک تنه به دل آتش زد تا درختهای «بلوط»، «بَنه»،«کُلخُنگ» و «کیکوم» «زاگرس» در منطقه «اَلگِن» کهگیلویه و بویراحمد را از سوختن نجات دهد. او که ۳۸ سال دارد، از نیروهای مردمی «بنیاد الگن»، همان تشکل غیر دولتی است که در پنج سال گذشته برای حفاظت از بلوطهای زاگرس آستین بالا زده است.
صبح ۲۶ تیر امسال روستاییان به آبان کشاورز خبر دادند که دود آتش از «کوهسیاه» بلند شده است. او خودش را به خط آتش رساند و تا بقیه روستاییان و نیروهای امدادی برسند، از پیشرفت آتش جلوگیری کرد.
آبان کشاورز به «ایرانوایر» میگوید: «تنها بودم. هر کاری کردم که آتش جلوتر نرود. یک بطری آب معدنی داشتم، نخوردم، ریختمش به دستگاه دمنده که خنک شود و کار کند.»
برای یافتن شکوه لازم نیست راه دور برویم
چهار روز پس از مهار آتش در منطقه حفاظت شده «خائیز»، ۴۲ کیلومتر دورتر از آن، جایی میان «دهدشت» و «دیشموک»، حریق در منطقهای که اراضی ملی است، توجه روستاییان را جلب کرد. آنها دو سه سالی است که میدانند در چنین مواقعی زودتر از هر مسوول یا حتی محیطبانان و جنگلبانان باید به چه کسی خبر بدهند.
نام اصلی او «محراب» است اما چون در آبان به دنیا آمده، او را آبان صدا میکنند. از وقتی بنیاد الگن که یک تشکل غیردولتی دوستدار محیط زیست است، در کهگیلویه و بویراحمد فعالیتش را آغاز کرده، آبان هم به جمع آنها پیوسته است.
میگوید:«سعید انصاریان، مدیر بنیاد الگن یک موتور هوندای قدیمی و یک دمنده به من داده که در آتشسوزی اخیر هم همین دمنده را با دو بطری آبمعدنی و مخزن بنزین کول کردم و به دل کوه زدم.»
آبان در همین روستای الگن به دنیا آمده است و منطقه «چاروسا» و کوهسیاه را خوب میشناسد. بیست و ششم تیر ۱۴۰۳، همین آشنایی او به منطقه باعث شد بتواند دستگاه دمنده به همراه بنزین اضافه و مقداری آبمعدنی را کول کند و از راه میانبر خودش را به خط آتش برساند. خودش میگوید: «با این وسایل بخواهی از کوه بالا بروی، زانو و کمر نمیکشد. باید زانوها و کمرم را میبستم تا بتوانم وزن این دستگاه و بنزین اضافه را تحمل کنم.»
عمده مشکل مهار آتش در مناطق کوهستانی نظیر خائیز یا «دالاهو»، رساندن نیروهای امدادی به خط آتش است. برای همین گرچه ایران هلیکوپتر آبپاش ندارد اما ورود هلیکوپتر سرعت انتقال نیروها به ارتفاعات و خط آتش را چند برابر میکند. در غیراینصورت، نیروهای امدادی باید ساعتها کوهنوردی کنند.
آبان در روز حادثه، پس از مدتی کوهنوردی، حدود سه تا چهار ساعت به تنهایی به جان خط آتش افتاد تا بقیه مردم خودشان را رساندند. بخشداری نیز عدهای را بسیج کرد تا به کمک بروند.
آبان میگوید: «همیشه نگران بودم که مبادا آتش به جان کوهسیاه بیفتد. شما هم اگر ببینید چه پرندگان زیبایی در این کوهستان زندگی میکنند و اینجا چهقدر زیبا است، از جان و دل مایه میگذاشرید تا آسیب نبیند.»
الگن در دل زاگرس شاید ایستگاه محیطبانی و پاسگاه جنگلبانی نداشته و اداره منابع طبیعی بخشداری آن فقط دو نفر پرسنل داشته باشد اما این شانس را دارد که به واسطه فعالیت محیط زیستی بنیاد الگن، توجه بیشتری از ساکنانش به طبیعت جلب شده است.
سعید انصاریان که این بنیاد را راهاندازی کرده است، توانست با بسیج مردمی و پایش جنگلهای زاگرس، در این منطقه از چرای بیرویه دام جلوگیری کند.
او با انتشار عکسی از آبان کشاورز که یک تنه به جان آتش افتاده بود، نوشت:«ما برای یافتن شکوه، لازم نیست راه دوری برویم، همین دور و بر خودمان، همین روزهای زاگرس، همین دلاوران گمنام، ایستاده بر گرده دژخیمترین آتشها! ما اینگونه ما شدیم!»
جنگلها در آتش
آتشسوزی جنگلهای زاگرس الگن در منطقه کوهسیاه در بخش چاروسا واقع در کهگیلویه و بویراحمد تنها یکی از ۵۵ حریق منابع طبیعی این استان از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا به حال بوده است.
پس از آن که حریق در منطقه حفاظت شده خائیز در تاریخ ۲۲ تیر ۱۴۰۳ و پس پنج روز مهار شد، چهار فقره آتشسوزی در جنگلهای زاگرسی کهگیلویه و بویراحمد به وقوع پیوست که عمده این حریقها عامل انسانی داشتهاند.
براساس آمار دفتر حفاظت و حمایت سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا ۲۲ تیر امسال، ۶۹۷ فقره حریق در عرصههای طبیعی کشورمان رخ داده که در مجموع ۱۲ هزار و ۹۰۴ هکتار از جنگلها و مراتع کشور را درگیر کرده است. از این تعداد، ۵۸۳ فقره آتشسوزی با سطح درگیری ۱۲ هزار و ۶۰۰ هکتار صرفا مربوط به منطقه زاگرس بودهاند.
زادگاه آبان کشاورز، یعنی استان کهگیلویه وبویراحمد نیز با ۸۸۰ هزار هکتار جنگل و ۵۵۰ هزار هکتار مرتع، بخش قابل توجهی از مساحت ششهزار هکتاری زاگرس را در اختیار دارد که این روزها به طور مرتب خبر از آتشسوزی در آنجا به گوش میرسد.
اگر شرکت نفت استخدام میشدم هم نمیرفتم
آبان یکی از ۶۰ یا ۷۰ نفری است که در بنیاد الگن برای حفاظت از طبیعت و جنگلهای زاگرس تلاش میکنند. او به «ایرانوایر» میگوید: «سه سال است از اینجا خارج نشدهام. حتی سفری هم نرفتهام؛ همهاش به عشق طبیعت. هیچکس از من نخواسته است که هر روز کار کنم. هیچکس از من نخواسته است که شب و روز به همه گوشه و کنار جنگلهای کوهسیاه سرکشی کنم. اینها فقط به خاطر عشقی است که به طبیعت دارم.»
او پس از آن که در دانشگاه ایلام قبول شد، به سبب مشکلات مالی نتوانست درسخواندن را ادامه دهد و به سربازی رفت. پس از پایان خدمت سربازی، به الگن برگشت تا پدر و مادرش که پا به سن گذاشته بودند را همراهی کند. دو خواهرش در بوشهر زندگی میکنند و برادرش در دهدشت.
با تولد بنیاد الگن، آیان هم شور و شوق تازهای برای زنده نگه داشتن طبیعت زادگاهش یافت: «آقای انصاریان گاهی دستش خالی است و حقالزحمهای نمیدهد، گاهی هم میپردازد. خیلی اوقات برای تامین بنزین موتور و همینطور بنزین برای دمنده به سختی میافتم.»
او هم مثل هر جوان دیگری به خرید ماشین، خانه یا ازدواج فکر میکند و میداند که با این شیوه زندگی نمیتواند از پس انجام آن برآید اما در کوهسیاه از پس جملهای که به خودش گفته، برآمده است: «از مادر زاده نشده است کسی که به طبیعت خیانت کند.»
آبان همین اندازه که از تامین خورد و خوراک خودش و پدر و مادرش برآید، راضی است: «حتی اگر شرکت نفت مرا استخدام میکرد، نمیرفتم، چون جان من به جان طبیعت بسته است.»
همین یک هفته قبل از آتشسوزی در کوهسیاه الگن وقتی به سرکشی از منطقه رفته بود، متوجه شد شکارچیان «کبک» و «تیهو» تور پهن کردهاند. تور را جمع کرد و به اداره محیط زیست خبر داد تا بیایند به ماجرا رسیدگی کنند.
آبان میگوید: «رفتم به دیدن فرماندار و گفتم من نه وام میخواهم و نه هیچ پولی، فقط از شما میخواهم که مرا در برابر معارضان طبیعت یا شکارچیان غیرمجاز حمایت کنید. وقتی صدای ارهبرقی میآید، لرزه به تنم میافتد. از فرماندار خواستم در چنین مواقعی مرا حمایت کند.»
او تا کنون تنها با کمک گرفتن از سایر روستاییان و اطلاعرسانی به گروههای حامی محیط زیست، موفق شده است معارضان طبیعت را از منطقه خودشان دور کند: «به شکارچی که آمده بود اینجا، گفتم تو را در فضای مجازی معرفی میکنم.»
شاید محیطبانان و جنگلبانان سالانه سهمیهای بسیار ناچیز برای تامین کفش مناسب و لباس کار داشته باشند اما کسی مثل آبان، چه در زمستان، چه در تابستان و چه در مواقع آتشسوزی با همان لباسی به دفاع از طبیعت میپردازد که ممکن است گذر روزگار بر آن سخت گرفته باشد.
آتش در همین روزها مشغول در نوردیدن طبیعت، به ویژه جنگلهای زاگرس است. پس از مهار آتش در خائیز و چند نقطه از کهگیلویه و بویراحمد، خبر از حریق نیزارهای «هورالعظیم» رسید. مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان از سوختن ۵۰۰ هکتار از نیزارهای بخش ایرانی هورالعظیم در آتشسوزی اخیر خبر داده بود. این در حالی است که تنها چند روز از مهار آتش در جنگلهای زاگرسی دالاهو گذشته است.
آبان به «ایرانوایر» میگوید: «اگر دمنده نبود، آتش تا روزها باقی میماند و هر چه خزنده و پرنده داشت، میسوختند، چون میدانم خیلی از روستاها حتی همین را هم ندارند و دست خالی باید آتش را خاموش کنند.»