زندانیان سیاسی زن در اعتصاب غذا

جمعه, 12ام آبان, 1391
اندازه قلم متن

مدرسه فمینیستی: خبر اعتصاب غذای نسرین ستوده به همراه ۹ تن دیگر از زندانیان زن (از جمله بهاره هدایت، نازنین دیهیمی، ژیلا بنی یعقوب، شیوا نظرآهاری، مهسا امرآبادی، حکیمه شکری، ژیلا کرم زاده مکوندی، نسیم سلطان بیگی و راحله زکایی)، اولین بار نیست که طی چند سال گذشته اتفاق افتاده است. پیش از این نیز نسرین ستوده بارها به دلیل اعتراض به شرایط بد خود در زندان و عدم امکان ملاقات با همسر و فرزندانش دست به اعتصاب غذا زده است. اما آنچه که مسلم است اعتصاب غذای او تاکنون گویی نه تنها تاثیری بر عملکرد ناعادلانه دستگاه های قضایی نداشته بلکه هرچه بیشتر می گذرد، سختگیری ها در قبال او و سایر زندانیان سیاسی زن متاسفانه بیشتر می شود. دستگاه قضایی نه تنها به حمایت های جهانی از این وکیل سرشناس پاسخ منفی نشان می دهد بلکه از این حمایت ها در جهت فشار بیشتر بر این وکیل دادگستری، بهره می برد.

اما این پایان ماجرا نیست و طی چند روز گذشته، مسئولان زندان در اقدام ناعادلانه ی دیگری، این بار همه ی زندانیان سیاسی زن را به بهانه تفتیش لوازم و بازرسی بدنی، مورد توهین قرار داده اند و سبب نوشتن نامه ای اعتراضی توسط ۳۳ تن از زندانیان زن شد.[۱] ظاهرا برای دستگاه قضایی و مسئولین زندان، بازداشت های ناعادلانه و غیرقانونی و همینطور محروم کردن اکثر این زندانیان از حقوق اولیه و بنیادین یک زندانی، کافی نبوده است که مصمم شده اند تا به هر شکل و به هر بهانه که می توانند فشار بر این زنان را افزایش دهند. در این میان اما سئوالی که در ذهن هر ایرانی در این شرایط بغرنج جامعه و برخوردهای ناعادلانه و ظالمانه با زندانیان سیاسی ـ به ویژه با زنان ـ مطرح می شود این است که به راستی جرم این زنان مگر چیست که چنین مورد بی مهری و هتک حرمت قرار می گیرند؟

اعتصاب غذای نسرین ستوده و سیاست های تنش آفرین دستگاه قضایی

در حالی که نزدیک به هفده روز از اعتصاب غذای نسرین ستوده گذشته است اما نه تنها مسئولین هیچ ملایمتی از خود نشان نداده اند بلکه او را برای چندمین بار ممنوع الملاقات کرده اند. اما ظاهرا این تنها سیاست ناعادلانه در خصوص این وکیل سرشناس و مادر دو کودک، نیست بلکه در اقدامی خصمانه، «باشگاه خبرنگاران» با پخش تصاویر نسرین ستوده و موکلانش، او را متهم به دفاع از تروریست ها و آدمکش ها کرده است!!؟[۲] به راستی دفاع حقوقی از افراد (حتا به فرض که آن ها مجرم باشند)، و عمل کردن به وظیفه شغلی و انسانی از سوی یک وکیل، این چنین برای ارگان هایی همانند باشگاه خبرنگاران غیرقابل قبول است که آنها را وادار به درج اخباری غیر واقعی در خصوص این وکیل سرشناس می کند؟ آیا استفاده کردن از حربه ی زن بودن و مادر بودن نسرین ستوده به عنوان دستاویزی برای آزار و اذیت این وکیل سرشناس به عنوان امری عادی برای برخی از ارگان های دولتی تبدیل شده است؟ آیا برای توجیه رفتار ناعادلانه در خصوص نسرین ستوده که در طول چند صد روز بازداشت خود حتی از یک روز مرخصی ساده محروم شده، چنین شایعه پراکنی های خلاف واقع، می تواند موثر واقع شود و آن را در ذهن و وجدان مخاطبان اش باور پذیر کند؟ چگونه است که دست اندرکاران این خبرگزاری چشم خود را به روی حقیقت بسته اند و بدون درک شرایط یک زندانی، که از برخی از حقوق ابتدایی زندانیان محروم است، دست به هرکاری می زنند تا به زعم خود، وجه او را در برابر عموم خدشه دار کنند؟ واقعا این افراد نمی خواهند یا نمی توانند کودکان نسرین ستوده را ببینند که روزهاست در حسرت آغوش مادرشان نتوانسته اند آسوده بخوابند؟ آیا وکیل بودن در کشوری مثل ایران به معنای همکاری با تروریست ها و برهم زنندگان نظم جامعه است و عمل کردن به وظیفه ی خود به عنوان یک وکیل، باید با چنین رفتارهای خصمانه ای مواجه شود؟ آیا به راستی مصاحبه کردن با رسانه ها در مورد پرونده های حقوقی از سوی یک وکیل آنچنان که این خبرگزاری ادعا می کند «خارج از حیطه وظایف قانونی یک وکیل» است و در کشورهای دیگر نیز به زعم آنان «قابل پذیرش» نیست؟ این ادعاها در زمانه ای مطرح می شود که ما هر روز شاهد آن هستیم که وکلا در سراسر جهان در مورد پرونده های موکلان خود هر روز در خبرگزاری های بین المللی مصاحبه می کنند و اصلا یکی از وظایف وکلا، اطلاع رسانی شفاف در مورد پرونده های موکلان شان است. موارد آنقدر متعدد است که فقط به یک نمونه اشاره می کنم تا کسانی که چنین ادعایی را مطرح می کنند، به فعالیت های گسترده رسانه ای وکیل «جولین آسانژ» نگاهی بیاندازند. مگر بارها و بارها وکلای زنانی که به خاطر ممنوعیت پوشیدن برقع و… در اروپا، بازداشت شده بودند، انواع و اقسام مصاحبه ها با رسانه ها را برای اطلاع رسانی در مورد پرونده های موکلان خود انجام نداده اند؟ پس چگونه «مصاحبه» به خاطر اطلاع رسانی، از سوی این خبرگزاری جرم تلقی می شود؟

جای تاسف و شرمساری است که برخی از دست اندرکاران، عموما در فضای خشن مردسالاری و بر مبنای همان دید مردسالار در تمامی زوایا به قضاوت در برابر اکثر زنان وکیل و فعال در حوزه های مختلف می پردازند و تحت تاثیر همین قضاوت های یک جانبه و مردسالارانه، حمله های خود را بیشتر متوجه زنانی چون نسرین ستوده می کنند. حال آنکه سایتی مانند «باشگاه خبرنگاران» حداقل به دلیل شایعه پراکنی بی اساس علیه نسرین ستوده و دیگر زنانی که از آنها نام برده است قاعدتاَ باید مورد تعقیب قضایی قرار گیرد. آن ها حتی حمایت های جهانی و جوایز بین المللی را دستاویزی برای تحت فشار قرار دادن نسرین ستوده کرده اند. البته که این تنها بار نیست که این ارگان، به تهمت زنی علیه فعالان حقوق زنان پرداخته است، پیش از این هم در اخبار و یادداشت های مکرر خود با حمله به فعالان حقوق زنان و نام بردن اسامی آنها، اقدام به تهمت و شایعه پراکنی کرده است تا به این ترتیب به زعم خود افکار مخاطبین خود را از مسائل اصلی و سوالاتی که در ذهن هر کسی ایجاد می شود منحرف کند. اما نکته ی جالب، عدم توجه دستگاه قضایی به چنین خبرپراکنی ها و شایعات خلاف واقع در چنین ارگان های خبری است. بر عکس انگار آنان در جهت خدشه دار کردن آبروی زنان و فعالان جنبش زنان نیز تشویق می شوند! استفاده ی مکرر این خبرگزاری از کلمات توهین آمیز علیه زنان فعال، ظاهرا امری عادی و قانونی شده است که متاسفانه با آن ها برخورد نمی شود. انتشار عکس های زنان و همینطور به عمد، انتشار تصاویری از آنان برای گمراه کردن افکار عمومی از مسئله اصلی نسرین ستوده و سایر زندانیان سیاسی که اکنون در شرایط نامناسبی به سر می برند و از برخی از حقوق خود به عنوان زندانی محروم اند متاسفانه انگار به یکی از اصلی ترین خط مشی های مردسالارانه در حوزه های مختلف خبری و سیاسی رسمی در کشور تبدیل شده است.

اعتصاب سایر زندانیان زن : نماد مقاومت زنانه

در حالی که نسرین ستوده این روزها به عنوان نماد مقاومت زندانیان سیاسی زن ـ که از کوچکترین حقوق خود محروم بوده اند ـ دست به اعتصاب غذا زده است، همدلی و اعتصاب غذای سایر زندانیان زن نشان دهنده ی شرایط حاکم ناعادلانه و برخوردهای غیر قانونی با این زنان در زندان است. نگاهی به لیست زندانیان زن نشان می دهد که برخی از مسئولان زندان در بسیاری از موارد بدون توجه به مشکلات جسمی و روحی این زندانیان، از دادن مرخصی و حتی آزادی موقت به برخی از آنان خودداری کرده است. در میان این بخش از زنان زندانی سیاسی طیف های مختلف، حتی شاعر و مترجم هم حضور دارند کسانی همچون نازنین دیهیمی و منیژه نجم عراقی که دو تن از مترجمان زبردست این مملکت هستند که یکی کتاب های ماندگاری را در حوزه مسائل زنان به جامعه زنان ایران هدیه کرده و دیگری کتاب های بسیاری را برای کودکان ترجمه و به کودکان این مملکت تقدیم کرده است. حال باید پرسید که به راستی جرم آنان که به زندانی شدن ختم شده به راستی چه می تواند باشد به جز اختصاص دادن زندگی خود به راهی که انتخاب کرده اند؟ این راه که آرمان و هدف بسیاری از زنان زنان بوده است، به جز برخورداری از برابری و آزادی و صلح است؟ اما متاسفانه سیاست اعمال شده در قبال این زنان نه تنها فرستادن آنان به گوشه زندان بوده بلکه متاسفانه برخی از این زندانیان همچون ژیلا بنی یعقوب و مهسا امرآبادی از حقوق خود به عنوان زندانی، یعنی ملاقات قانونی با همسران زندانی شان، محروم شده اند. در مورد نسرین ستوده نیز متاسفانه در نهایت بی عدالتی از حربه مادر بودن علیه نسرین ستوده و کودکانش استفاده کرده اند و حتی دختر خردسال او را ممنوع الخروج کرده اند. برخی دیگر از این زندانیان از جمله «محبوبه کرمی» که به دلیل افسردگی و بیماری های دیگر نیاز به مرخصی های طولانی برای انجام درمان دارد متاسفانه پس از چند روز مرخصی کوتاه، در نیمه راه درمان، به زندان بازگردانده شده اند. اما ظاهرا اینها برای تحت فشار قرار دادن زنان کفایت نکرده است که این بار برای آزار و اذیت بیشتر این زندانیان، به بند زندان زنان هجوم می برند و با توهین و بی حرمتی، آنها را مورد تفتیش قرار می دهند.

مسلما تاثیر این چنین رفتارهایی بر روح و روان بسیاری از زنان فعال چه در بند و چه در بیرون از زندان بسیار مخرب خواهد بود. به نظر می رسد این سیاست ها در ادامه ی سیاست های حذف زنان و خاموش کردن کوچکترین صدای جامعه زنان است. زنان زندانی که جرم شان چیزی جز گام برداشتن در راه صلح و برابری نبوده است، آن قدر تحت فشار قرار می گیرند تا کوچکترین صداها خاموش شود و رساندن صدای اعتراض زنان به افکار عمومی کاملا مسدود گردد. با این حال اما این زنان که اکثر قریب به اتفاق شان از فعالان با سابقه در حوزه های مختلف (از شاعر و مترجم گرفته تا روزنامه نگار و وکیل و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و…) هستند با ارسال نامه خود به رییس زندان نشان داده اند که صدایشان خاموش شدنی نیست و مقاومت همچنان ادامه دارد.

سیاست هایی چنین خشونت آمیز در قبال زنان به طرق مختلف در کشورهای دیگر علیه زنان اعمال می شود، اگر طالبان در افغانستان و پاکستان، ملاله و ملاله ها را هدف گلوله قرار می دهند تا راه مقاومت زنان را ببندند اما در عوض باعث بسیج هزاران دختر نوجوان دیگر برای حمایت از او می شوند. این سیاست ها همه ی زندانیان زن در ایران را این بار بسیج کرده است تا برای به دست آوردن کمترین حق خود، لب بر خوردن و آشامیدن فرو بندند و در عین حال با اعتصاب غذای خود پیام شان را به گوش افکار عمومی برسانند. پیام اعتصاب غذای این زنان این بار روشن تر از قبل است پیامی که سیاست های ناعادلانه و غیر انسانی را روشن تر از قبل، بر ملا می کند و از جامعه می خواهد تا چشمش را بر این سیاست ها که هدف اش شکستن مقاومت زنانی چون نسرین ستوده و سایر زندانیان زن است، گشوده نگه دارد.

پی نوشت ها:

[۱] http://kaleme.com/1391/08/11/klm-118377/

[۲] http://www.yjc.ir/fa/news/4142504/%D9%BE%D8%B4%D8%AA-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D9%82%D8%B5%D8%AF-%D9%87%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7%D9%8A%D9%8A-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%B3%D8%B1%D9%8A%D9%86-%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%AF%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.