
در سال ۱۳۹۱ اعلام شد اینچشمه به علت استفاده نادرست گردشگران و عدم رسیدگی مسئولان در حال نابودی کامل است
چشمه “باداب سورت”، دومین چشمه شور چهان و دومین میراث طبیعی ایران، در استان مازندران و جنوب شرقی شهر ساری واقع شده؛ مکانی رویایی که در سالهای اخیر رو به تخریب نهاده است.
این چشمه، همزمان با آخرین چینخوردگی “البرز” این ژئوپارک شکل گرفت؛ یعنی هزاران سال پیش. چشمهای در بلندای ۱۸۴۱ متری از تراز دریا که حدود سه هکتار را در برمیگیرد. شمال آن به ارتفاعاتی مملو از تپههای پر از درخت میرسد، جنوب آن مشرف به درههای پاییندست است و از شرق در مجاورت ارتفاعات پوشیده از گیاهان بوتهای و درختچههای زرشک وحشی قرار دارد. غرب این چشمه روستای “اروست” است.
“باداب سورت” دو چشمه با آبهای متفاوت دارد. اولی شور است و استخری دارد به قطر ۱۵ متر که در زمستان یخ نمیزند. دومی اما ترش مزه با آبی قرمز و نارنجی است که در اطرافش رسوب آهن دیده میشود. افراد محلی میگویند آب این چشمهها برای درمان بیماریهای مفصلی و پوستی استفاده میشود. اما نبود رسیدگی و عوامل مختلفی از جمله توریسم، وجود معدن و راه حمل و نقل، باعث شده است که به سمت نابودی پیش برود.
این چشمه در سال ۱۳۷۸ توسط سازمان میراث فرهنگی پس از کوه دماوند به عنوان دومین میراث طبیعی ایران در فهرست آثار ملی ثبت شد. چشمهای که در ثبت جهانی پس از چشمه “پاموک کاله” ترکیه قرار گرفته، رقیبی در همسایگی ایران که به خوبی مورد حفاظت قرار میگیرد.
از همان سال که “باداب سورت” میراث طبیعی شناخته شد توریستهای ایرانی و خارجی بسیاری راهی آن شدند. اگرچه قرار بود توریستها برای روستای “اروست” درآمدزایی داشته باشند اما انگار برای تخریب و از بین رفتن این چشمه بیشتر همت داشتهاند. گردشگرانی که با داغ کردن سنگها مسیر خروجی آب چشمهها را بستند تا برای خودشان جکوزی بسازند و وقتی که تفریحشان تمام میشود، حجم زیادی از زباله به یادگار میگذارند.
یکی از اهالی این روستا گفته بود این تنها گرشگران نیستند که به چشمه آسیب میزنند بلکه مردم روستاهای اطراف هم که چشمهها را از خود میدانند در تخریب آن کم نکوشیدهاند: «بارها دیدهایم که موتورسواران روی چشمهها فته و لبه چشمهها را تخریب میکنند. گاهی حتی مردم با نیسان روی این محوطه میآیند و عکس یادگاری میگیرند.»
اگر اسم این چشمه را در شبکههای مرورگر جستوجو کنید، بیشمار عکس از گردشگرانی میبینید که کفشها را کندهاند، پاچههای شلوار را بالا زدهاند، قدم به چشمه نهادهاند و مشغول عکسهای سلفی و خانوادگی هستند. برخی از عکسها هم تصاویریست از خاکستر آتشهای به جا مانده از تفریح آنها.
عامل دیگر تخریب تدریجی این چشمه وجود جاده در کنار آن است که آنجا را به محلی برای موتورسواری تبدیل میکند. حالا حفاریهای کنترلنشده، استفاده نابهجا از حوضچهها، هدایت آب و خشک شدن بخش غربی حوضچهها پیکر این چشمه را زخمی کرده است. اگرچه گفته میشود مهمترین راه درآمدزایی برای بومیان این منطقه حمل و نقل مسافران با وانت و تراکتور است.
در کنار این عوامل میتوان خشکسالی را هم لحاظ کرد. کمبود آب و باران باعث شده کار به هدایت آب برای زنده نگه داشتن چشمهها بکشد اما در کنار خشکسالی، وجود معدن سنگ تراول تن نیز بیتاثیر نبود. معدنی که تا چند سال پیش مشغول به کار بود و مالک شخصی سنگهای این محدوده را بیرون میکشید و میفروخت اما اعتراض فعالان محیط زیست و بومیان روستاهای اطراف بساط این معدن را جمع کرد و مالک نیز مجبور به تعطیل کردن شد. برداشت سنگها به حدی پیش رفته بود که راه خروج آب از لابهلای این سنگها باز شده بود و برش سنگها تا نزدیکی چشمههای “باداب سورت” رسیده بود.
در سال ۱۳۹۱ اعلام شد این چشمه به علت استفاده نادرست گردشگران و عدم رسیدگی مسوولان در حال نابودی کامل است. در آن زمان چشمه هیچ مانع جداکنندهای نداشت، نگهبانی مسوول آن نبود و حتی یک تابلوی اطلاعات یا هشداردهنده هم نصب نشده بود. رسانه ها هم نوشتند اختلافات بین دستگاهی و مهیا نشدن زیرساختها این منطقه رویایی را به سمت نابودی سوق داده است.
وضعیت به همین شکل ادامه داشت تا در مرداد سال ۱۳۹۳ عرصه، حریم و ضوابط حفاظتی آن تعیین و مقرر شد که هرگونه دخل و تصرف در محدوده حریم و تخلف از ضوابط حفاظتی با برخورد مجرمانه قضایی مواجه خواهد شد. در فروردین ماه ۱۳۹۴ فرماندار ساری اعلام کرد یک میلیارد تومان اعتبار از طریق معاون برنامهریزی استان تامین شده و طی یکسال، ۱۰۰ میلیون تومان آن مصرف شده است.
اما شهریور ماه همان سال دلاور بزرگنیا، مدیرکل میراث فرهنگی استان مازندران خبر داد که برای حفاظت و احیای چشمه “باداب سورت” بازدید گردشگران از این مجموعه امکانپذیر نیست. علی ماهفورزی، مشاور اجرایی اداره کل میراث فرهنگی هم در فروردین ماه ۱۳۹۵ گفت در این چند ماه که مجموعه به شکل موقت به اداره کل میراث فرهنگی استان محول شده بود، فنسکشی و استقرار یگان حفاظت انجام شد.
البته از سال ۱۳۹۵ پرسنلی از سوی سازمان میراث فرهنگی در این مجموعه مستقر شده بودند تا با سنگچین کردن محوطه اطراف حوضچهها از ورود بازدیدکنندگان به داخل این مناطق جلوگیری کنند. اداره کل میراث فرهنگی استان مازندران هم اعلام کرده بود طرح ایجاد راه آسفالت در دستور کار قرار دارد. هرچند فعالان محیط زیست معتقدند ساخت راه آسفالت روند تخریب و نابودی این چشمهها را سرعت میبخشد.
این مجموعه تا اردیبهشت ماه سال جاری تعطیل بود تا آنکه بزرگنیا خبر داد این ممنوعیت برای ایام تابستان امسال برطرف شده و قرار شده تا زمان واگذاری کامل “باداب سورت” به میراث فرهنگی، این سازمان در همکاری با سازمان همیاری شهرداریهای استان، برای گردشگران خدمات و امکانات رفاهی مهیا کند. یعنی باز هم اقامتگاه و نمازخانه و نه بهبود وضعیت چشمهها.
این در حالیست که تنها سه چشمه دیگر در دنیا شبیه به “باداب سورت” وجود دارد. “پاموک کاله” در ترکیه، “بایشوایتای” در چین و “ماموت هات اسپرینگز” در آمریکا. در یک دهه اخیر قوانین سختگیرانهای برای حفاظت از “پاموک کاله” توسط دولت ترکیه اعمال شده است؛ مثل ممنوعیت وورد به حوضچه ها با کفش و راه رفتن روی پلکانهای شکننده. چشمهای در جنوب غرب ترکیه و دو ساعت فاصله با آنتالیا. گفته میشود سالانه ۱/۵ میلیون نفر از این چشمه در ترکیه دیدن میکنند.
پیش از ثبت جهانی “پاموک کاله” اطراف آن هم پر از جاده و هتل بود. در آن زمان تردد موتور و دوچرخه در اطراف این حوضچهها آزاد بود اما بعد از ثبت آن در فهرست جهانی یونسکو، شرایط حفاظی و قوانین تردد تغییر کرد. تمامی هتلها تخریب و تردد وسایل نقلیه هم ممنوع شد. سرنوشتی که انگار برای “باداب سورت” به گونهای دیگر رقم خورده است.
حالا مدتهاست که بحث واگذاری دومین میراث طبیعی ایران به کانون اتومبیلرانی مطرح شده است. احمد حسینزادگان، فرمانداری ساری در اسفند ماه ۱۳۹۵ خبر داد این واگذاری به دلیل توانایی لازم کانون اتومبیلرانی برای سرمایهگذاری انجام خواهد شد: «هدف اصلی از واگذاری چشمه سورت به بخش خصوصی، جلب همکاری و رونق اقتصادی جامعه محلی است.» به گفته او در سال ۱۳۹۵ حدود ۲۵۰ میلیون تومان اعتبار به پروژه چشمه سورت اختصاص یافت که تخصیص ۱۰۰ درصدی داشت، یعنی فنسکشی اطراف چشمه، استقرار یگان حفاظت به شکل دایم در محل و لولهگذاری آبروها.
کانون اتومبیلرانی البته نهادی در معاونت رییسجمهور و ریاست سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است که هدف آن کمک به توسعه گردشگری برآورد شده است. این نهاد از سال ۱۳۱۳ با شعار «آرامش خاطر و امنیت سفر» مشغول به فعالیت است. آخرین ماموریتی که برای این کانون تعریف شده، کمک به توسعه گردشگری و صنایع وابسته است که توسط کانون و کلیه موسسات و شرکتهای وابسته پیگیری میشود.
سرنوشت “باداب سورت” هنوز مشخص نیست. اینکه به اسم خصوصیسازی به نهادی در معاونت ریاستجمهوری و سازمان میراث فرهنگی واگذار شود یا به همین شکل، در کشاکش نهادها و ارگانهای دیگر باقی بماند. آنچه مشخص است، نابودی تدریجی دومین میراث طبیعی ایران است؛ شاید سرنوشتی مثل زایندهرود یا دریاچه ارومیه.
از: ایران وایر