عکس «دختر خیابان انقلاب» در عرض یکی دو روز، پهنه ی گیتی را در نوردید و نه تنها در اغلب رسانه های اپوزیسیون و صفحات مجازی بازتاب یافت بلکه در نشریات خارجی نیز به شکلی در خور توجه انعکاس پیدا کرد.
در دوران ما، بخش عمده ی خبر رسانی در باره ی حرکت های اعتراضی علیه حکومت اسلامی از طریق رسانه های مجازی صورت می پذیرد. «شهروند خبرنگار» عنوان زنان و مردانی ست که با یک دستگاه موبایل، از موارد جالب توجهِ حرکت های اعتراضی عکس و فیلم تهیه می کنند و آن را همراه با نوشته ای در صفحات مجازی منتشر می کنند.
مهم ترین نکته ی این پدیده، همان عکس و فیلم است که به صورت مصور و مستند واقعه را نشان می دهد. اگر در گفتار و نوشتار موضوع صحت خبر قابل اثبات نباشد، در عکس و فیلم تردید کمتر می شود. می گوییم کمتر می شود چون در این زمینه هم گرفتار تصاویر و فیلم های جعلی هستیم ولی به هر حال دریافت صحت و سقم عکس و فیلم از نوشته آسان تر است.
در دوره ی ما، «شهروند خبرنگاران» نقش مهمی در انتقال کیفیت و کمیت رویدادها دارند. در کشوری که رادیو تلویزیون در اختیار حکومت است و رسانه های غیر حکومتی نیز گرفتار تیغ سانسور و خودسانسوری هستند انتشار آنچه «شهروند خبرنگاران» تهیه می کنند از اهمیت خاصی بر خوردار است. اگر دستگاه های کوچک و همراه در اختیار ما نبود و «شهروند خبرنگار» به وسیله ی آن ها رویدادها را ضبط نمی کرد، از بسیاری از رویدادهای اعتراضی بی خبر می ماندیم و هرگز نمی توانستیم به صحت و سقم شنیده ها پی ببریم.
کار شهروند خبرنگار، به نوعی کار فردی ست. شهروند خبرنگاری که از رویدادی فیلم تهیه می کند، به نوعی solo video journalist است. البته سولو ویدئو ژورنالیستی که بابت کاری که می کند، دستمزدی دریافت نمی دارد. تنها عاملی که به چنین شهروند خبرنگاری انگیزه ی تهیه ی تصویر می دهد کنجکاوی او و نیز دریافت ضرورت انتشار خبر و مطلع کردن همگان است.
بنگاه های خبری، به سولو ویدئو ژورنالیست، مولتی مدیا ژورنالیست multimedia journalist یا MMJ، یا one-man band، یا backpack journalist (ژورنالیست کوله به پشت)، یا do-it-all reporter (گزارشگر همه کاره)، نیز می گویند.
در باره نحوه ی عمل چنین خبرنگاری، کتاب های متعددی به زبان های خارجی وجود دارد ولی این کتاب ها برای کسانی نوشته شده که در سرزمین های آزاد زندگی می کنند و بابت کاری که می کنند در آمد نیز دارند. به عبارتی این کتاب ها برای اشخاص «حرفه ای» یا کسانی که می خواهند در آینده از این راه در آمد داشته باشند نوشته می شود.
مهم ترین موضوع در باره ی این کتاب ها، در نظر داشتن «آزادی» برای تهیه خبر و گزارش است. بنابراین تکنیک هایی که نویسندگان این کتاب ها ارائه می دهند، فاکتور «خطر» را در فرآیند کار لحاظ نمی کنند.
در ده پانزده جلد کتابی که من در این زمینه خوانده ام و یادداشت برداری کرده ام، مثلا هرگز به موضوع تصویر برداری «پنهان» و «دور از چشم ماموران سرکوب» اشاره نشده است. یا وضعیت خبرنگار، در شرایط بحرانی و زد و خورد های خیابانی مورد بحث قرار نگرفته است.
لذا بسیاری از شیوه های پیشنهاد شده برای تهیه گزارش تصویری نه تنها برای کسانی که در ایران گزارش تهیه می کنند مناسب نیست بلکه باید بر عکس آن ها عمل کرد.
کسی که عکس «دختر خیابان انقلاب» را گرفته و ایران را با این عکس تکان داده، به احتمال زیاد عکاس حرفه ای نبوده و به عنوان شهروند خبرنگار در یک لحظه ی حساس دکمه ی موبایلش را فشرده و خود او هم احتمالا از اهمیت این عکس بی خبر بوده است.
همین طور فیلم هایی که از این زن جوان تهیه شده، مشخصات دقیق فیلم آماتوری را دارد: تصاویر پر تکان است، فیلمبردار سعی کرده با حرکت سریع موبایل به راست و چپ اوضاع را نشان دهد، فیلم با نگرانی و خیلی سریع برداشته شده….
من فکر کردم حال که موضوع ژورنالیسم تصویری، به این مقدار اهمیت پیدا کرده و مردم هم علاقه ی وافر به تصویر برداری دارند، بر اساس آموزش های متخصصان خارجی مطالبی بنویسم و منتشر کنم، شاید به کار تصویربرداران هموطنم بخورد ولی همان طور که گفتم آموزش های آن ها و تکنیک هایی که ارائه می کنند برای شرایط عادی و در کشور های آزاد است.
بیش و پیش از هر تکنیکی مهم این است که شهروند خبرنگار ایرانی سالم بماند و دور از چشم عوامل سرکوب، فیلم و عکس خود را تهیه کند. برای این کار لازم است که شهروند خبرنگار بتواند تصاویرش را تا حد مقدور پنهانی تهیه کند.
من تلاش خواهم کرد در یک یا چند مطلب، اهم مواردی که شهروند خبرنگاران تصویربردار باید در نظر داشته باشند را بنویسم شاید روزی به کار آن ها بیاید.
در همین جا از شخصی که عکس «دختر خیابان انقلاب» را برداشت و آن را در اینترنت منتشر کرد به نوبه ی خودم تشکر می کنم.
این عکس روزی بدون تردید به سمبلی ملی و مبارزاتی برای مردم ما تبدیل خواهد شد.
از: گویا