حاکمیت همین امروز باید اقدام کند که فردا ممکن است خیلی دیر باشد
هموطنان عزیز، در حدود ده ماه قبل در تاریخ دوازده اسفند ماه ۱۳۹۵جبهه ملی ایران در قسمت پایانی بیانیه ای که تحت عنوان « سی و هشت سال پس از انقلاب در کجا ایستاده ایم » منتشرکرد چنین نوشت:
«جبهه ملی ایران اعتقاد دارد که حاکمیت جمهوری اسلامی برای رفع بحران های فزاینده وخطراتی که کشور را مورد تهدید قرار میدهد باید در سیاست های داخلی و خارجی خود به صورتی جدی تجدید نظر نموده و به طرف اجرای اهداف اولیه انقلاب باز گردد، آزادی های اساسی ملت ایران، آزادی بیان وقلم و آزادی احزاب و اجتماعات را محترم بشمارد. انتخابات مهندسی شده و زیر نظارت استصوابی شورای نگهبان را موقوف و به انتخابات آزاد و متعارف مانند تمام کشورهای آزاد جهان تن در دهد. زندانیان سیاسی و عقیدتی در بند را در سراسر کشور آزاد کند. به قوانین وحقوق بین المللی احترام بگذارد. سیاست مستقل ایرانی وراه عدم تعهد واقعی را در پیش گیرد. از حضور در منازعات منطقه ای خود داری نماید. از فسادهای مالی و غارت اموال عمومی در هر جا و توسط هر مقامی به طور قاطع جلوگیری کند. از تمام منابع کشور صرفا برای رفع معضلات معیشتی مردم این سرزمین و ارتقای سطح زندگی آنها استفاده نماید. شاید که با این تمهیدات کشور از بحران های خطیر و غیر قابل پیش بینی رهایی یابد.»
متاسفانه حاکمیت جمهوری اسلامی به هشدار های میهن دوستانه و آزادیخواهانه جبهه ملی ایران گوش فرا نداد و اکنون ده ماه پس از آن تاریخ، فضای به شدت بسته سیاسی کشور همراه با اشتباهات فاحش سیاسی وهدر دادن منابع و امکانات کشور در راه هایی به دور از منافع ملی و عدم برخورد با فساد های مالی عظیم، کار را به انفجار اجتماعی رسانید. صرفنظر از شایعاتی که برنامه ریزی های پشت پرده رقیبان حکومتی را مسبب اولین جرقه حرکت اعتراضی مردم در مشهد معرفی میکند و یا اینکه تظاهرات بگونه ای خودجوش و ناگهانی آغاز شده باشد، اولین حرکت اعتراضی مردم در تاریخ هفتم دیماه در شهر مشهد اتفاق افتاد و سپس این اعتراضات در بیش از یکصد شهر کوچک و بزرگ کشور به منصه ظهور رسید و بر اساس آنچه به طور رسمی اعلام شده است، طی این خروش اجتماعی ده ها تن کشته ونزدیک به چهار هزار نفر بازداشت شده اند.
گو اینکه آمار غیر رسمی اعداد بسیار بزرگتری را گوشزد می نمایند. در شرایطی که حاکمیت جمهوری اسلامی حضور و فعالیت قانونی سازمان های سیاسی مخالف و شخصیت های مورد وثوق مردم را بر نمی تابد شاهد جنبش اعتراضی مردم بدون راهنما و بدون برنامه می باشیم. واضح است که به کار بردن زور و برخورد خشونت بار با مردم و توهین به آنان و منسوب کردنشان به دشمنان خارجی، راه حل خرد مندانه ای برای آرامش جامعه نیست و فقط پاک کردن صورت مسئله به جای حل کردن آن است. واقعیت این است که از سوء سیاست های داخلی وخارجی وسوء مدیریت ها، تبعیض ها وفساد ها که منجر به فقر و بیکاری وگرانی و تورم روز افزون گردیده، طاقت ملت ایران، طاق شده است. و مردم امید خود را نسبت به آینده از دست داده اند. سه سال قبل وقتی مذاکرات جمهوری اسلامی با قدرت های جهانی تحت عنوان «برجام» به نتیجه رسید، مردم ایران امیدوار شدند که هم با رفع تحریم ها و آزاد شدن دارایی هایشان و هم با جلب شدن سرمایه گذاری های خارجی مشکلات اقتصادی آن ها مرتفع خواهد شد. ولی نا گهان با تحرکات نا معقول برخی و با به پرواز در آمدن موشک های شعار نویسی شده، همه چیز متوقف گردید. ضمن آنکه مردم ایران از آزاد شدن دارایی های بلوکه شده خود نیز چیزی عایدشان نگردید و تغییر ملموسی را حس نکردند.
در انتخابات ریاست جمهوری که در اردیبهشت ماه انجام شد ملت ایران با توجه به وعده و وعید ها و به امید بهتر شدن اوضاع در انتخابات حضور یافت. اما چرخش خودخواسته یا ناخواسته ریاست جمهوری از مواضع قبلی و هماهنگ شدن وی با جناح تندرو و اقتدار گرا، امید ملت را کلا به یاس مبدل ساخت و این ناامیدی خود باید یکی از علل اصلی بروز خیزش مردم تلقی گردد. در شعار هایی که از زبان مردم در سراسر کشور شنیده شد، اعتراض به بسته بودن فضای سیاسی کشور، اعتراض به هزینه شدن منابع مالی این سرزمین در خارج از مرز ها و جاهای مختلف دیگر که نتیجه اش پیدایش نارسایی های شدید اقتصادی برای مردم این سرزمین شده است و هم چنین اعتراض به فساد گسترده استنباط می شد.
آنچه که در هفته های گذشته در حدود یکصد شهر از این مملکت رخ داد، صرفنظر از ادعاهای حکومت و شایعات گوناگون و پیش فرض های مختلف، بطور قطع و یقین یک حقیقت را به وضوح و روشنی به همگان نشان داد و آن نا رضایتی عمومی مردم ایران در حدی بسیار بالا و انفجار آمیز نسبت به سیاست های داخلی و خارجی واقتصادی حاکمیت جمهوری اسلامی بود و بدون تردید نه شایعه جرقه خوردن حوادث، ناشی از رقابت های جناح های حکومتی در مشهد و نه ادعای دخالت دشمنان خارجی هرگز نمیتواند توجیه گر این خروش گسترده و سراسری مردم باشد. سرکوب و خاکستر زدن روی آتش نارضایتی ها تنها پوشاندن موقت زبانه های آتش در زیر خاکستر است. برای رفع بحران های گوناگون کشور، از بحران های سیاسی و اقتصادی گرفته تا بحران های اجتماعی و محیط زیستی، باید حاکمیت به خواست های بر حق و قانونی ملت تن در دهد. زندانیان سیاسی را در سراسر کشور آزاد نماید. حقوق و آزادی های ملت از جمله آزادی احزاب و اجتماعات را محترم بشمارد. امکانات و منابع مالی کشور را صرفا در جهت رفاه و کارآفرینی برای مردم این مرز و بوم به کار گیرد. جلوی این فساد وصف ناشدنی را در کشور ببندد. سیاست خارجی دور از تشنج آفرینی و متضمن منافع ملی ایران را در پیش بگیرد و به انتخابات آزاد و قابل قبول و مطابق با استاندارد های جهانی روی آورد. از دخالت نهادها و بنیاد های نا مربوط در امور اقتصادی و اداری کشور جلوگیری نماید و بودجه کشور را از سمت حاتم بخشی های ناروا به نهاد های ایدئولوژیک به سوی بخش عمرانی و ایجاد کننده کار و رفاه عمومی چرخش دهد. حاکمیت همین امروز باید اقدام کند که فردا ممکن است خیلی دیر باشد و کشور دچار مشکلاتی سنگین و رویداد هایی نا معلوم بگردد.
هفتم بهمن ماه ۱۳۹۶
تهران – هیئت رهبری و هیئت اجرائیه جبهه ملی ایران
http://jebhemeliiran.org/?p=1363