مصطفی تاجزاده در نامهای به احمد توکلی به وی یادآور شد: راه نجات میهن در بازگشت به منشا همهی مشروعیتها و سرچشمه تمام قدرتها یعنی مردم است و تلاش برای جلب اعتماد و رضایت و مشارکت همهی ایرانیان با هر عقیده و سلیقه و با هر دین و مذهب برای اداره بهینه کشور. متن نامه را در ادامه بخوانید:
بنام خدا
جناب آقای احمد توکلی
با سلام و ادب
مصاحبه دردمندانه و هشداردهنده شما را با روزنامه ایران خواندم (۶ مرداد ۹۸) و گفتگو درباره آن را مفید و بلکه لازم دانستم. فرموده بودید:
«اول انقلاب شناخت مردم از مسوولان این بودکه چه روحانی و چه کتوشلواری، راستگو هستند. در میان مردم زندگی میکنند و حاضرند برای مردم و منفعت عمومی هزینه بدهند. اما بهتدریج رفاهطلبی، موقعیتطلبی و جداشدن از جامعه رشد کرد و ساختار هم برای پالایش آن کاری نکرد، بلکه امکان رشد اینگونه افراد مهیاتر شد.
از مسائل کوچک شروع شد، اما، توجه نشد و امربهمعروف و نهیازمنکر تعطیل بود. بزرگتر شد. ۲۰سال پیش ۵۰۰میلیون و یکمیلیارد برای فساد بزرگ بود؛ ۱۵سال پیش ۱۰میلیارد و ۱۵میلیارد؛ بعد شد ۲۰۰و۳۰۰میلیارد و الان رسیده به چندهزارمیلیارد؛ خطرناک است.
هی گفتند مبارزه با فساد؛ اما از تمام دولتها، سازمانها و جناحها انواع پروندههای فساد و اختلاس بیرون آمد.
اگر درست کار کرده بودیم، اگر فساد نشده بود، رسانههای بیگانه ۱۰برابر این هم علیه حکومت تبلیغ میکردند کسی باور نمیکرد.
نیاز نیست کسی به مردم القا کند. آنها وضعیت را میبینند و میفهمند که ما صادق نیستیم و انقلاب و اسلام را پله قرار دادهایم.
کثیری از مردم الان به این نتیجه رسیدهاند که مسئولین برای خودشان جیغ و داد میکنند و ما را سپر بلا قرار دادهاند.
اگر حکومتی آزادی فردی را تأمین نکند، بهترین اقتصاد را هم مهیا کند باز از دید مردم، دروغگو است؛ مردم میگویند اگر مسوولی راست بگوید، نباید از آزادی مردم بترسد».
جناب آقای توکلی
با توصیف شما از فساد گسترده و روبهرشد در ارکان حکومت و نیز بیاعتمادی روزافزون مردم به مقامات و نهادها موافقم اما انتظار داشتم به سه پرسش اساسی زیر میپرداختید و به آنها پاسخ روشن میدادید.
۱. آیا روند “رفاهطلبی، موقعیتطلبی و جداشدن از جامعه” مقامات و سرچرخاندن و دیدن “فساد و آقازادهها و رانت” و “پله شدن اسلام” برای مسئولان اجتنابناپذیر بود؟ اگر نه، علل و عوامل اصلی این انحراف را چه میدانید؟
۲. چرا نظام و “ساختار برای پالایش آن کاری نکرد”؟ نخواست یا نتوانست یا اساسا متوجه این روند مخرب نشد؟
۳. راهبرد صحیح مقابله با فساد چیست؟
من البته مشکلات کشور را منحصر به فساد نمیدانم و بیشتر از “میل”، نگران “حیف” شدن اموال و منابع عمومی و مخاطرات ناشی از ناکارآمدی نظام همراه با تنگنظری فرهنگی، سبک زندگی تحمیلی، بلندپروازیهایی پرهزینه منطقهای و اخیرا تلاش برای بهجان هم انداختن مردم هستم، آنهم در شرایطی که کاخ سفید با تمام توان درصدد ایجاد تنگنا برای ایران و ایرانیان است.
آقای توکلی گرامی
جواب من به سه سوال فوق به شرح زیر است:
۱. روند مزبور اجتنابپذیر بود.
۲. انحراف از بالا آغاز شد؛ از پروسه حذف شایستگان و متکیشدن حاکمیت به اقلیت ۱۵درصدی مردم بهجای اتکا به همه ایرانیان؛ جایگزینی خاصگرایی مومنانه بهجای مشارکتجویی همگانی. بههمین دلیل نه توانست انحراف را به موقع تشخیص دهد و نه قادر به حل آن است مادامی که در بر همین پاشنه بچرخد و استراتژی مزبور تغییر نکند.
۳. راه نجات میهن در بازگشت به منشا همهی مشروعیتها و سرچشمه تمام قدرتها یعنی مردم است و تلاش برای جلب اعتماد و رضایت و مشارکت همهی ایرانیان با هر عقیده و سلیقه و با هر دین و مذهب برای اداره بهینه کشور.
جناب توکلی محترم
من هم مانند شما تامین آزادیهای فردی را بسیار لازم میدانم و به نقش مهم آن در کاهش نارضایتیهای عمومی واقفم، اما آن را به تنهایی حلال مشکلات اعم از فساد، تبعیض، فرار مغزها و سرمایههای ملی و بالاخره توسعه تکبعدی، نامتوازن و غیرمشارکتی کنونی نمیدانم.
به باور من حل معضلات جامعه و دستیابی به توسعه همهجانبه، عادلانه و پایدار، علاوه بر رعایت آزادیهای فردی، به تامین آزادیهای مدنی (آزادی رسانهها، انجمنها، اتحادیهها، سندیکاها، احزاب و نیز آزادی تجمعهای اعتراضی) از یکسو و آزادیهای سیاسی و در راس همه آزادی انتخابات از سوی دیگر نیاز دارد تا کشور بتواند با “مشارکت حداکثری” و با استفاده از استعداد/سرمایه/دانش/تجربه/مدیریت همهی ایرانیان و نه فقط یک اقلیت خاص از پس “فشار حداکثری” خارجی و نیز مشکلات داخلی برآید و نهادهای منتخب مردم تکثر عینی اجتماعی را در ساخت قدرت واقعا نمایندگی کنند.
براین اساس از جنابعالی انتظار دارم دفاع از انتخابات آزاد و عادلانه را سرلوحه اقدامهای خود قرار دهید تا مردم در عمل صداقت ما را ببینند و اینکه اسلام و انقلاب را پله پیشرفت خود قرار ندادهایم.
با احترام
سیدمصطفی تاجزاده
از: گویا