تقدیم به ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری و همه مردم سوگوار ایران
پویا،
چه کسی کشت ترا؟
اجنبی بود، یا که مامورِ نَجا؟
ذرهای داشت نشانی ز حیا؟
وای از این رنگ و ریا
*
پویا،
آن که انگشت بر آن ماشه فشرد،
لحظهای کرد درنگ؟
یا چو رگبار پراکند فشنگ؟
کی رود دست ِ خرد سویِ تفنگ؟
*
پویا،
چه کسی گفت شرور؟
به جوانی که سرش دارد شور
به عقابی که پَرد در رهِ نور
نشده ذوب در آن کورهِ زور
نکند عُمر تَبه چون مزدور
*
ای که در بیت کنی فتنهِ نو
سرخوش از مدح دهی سینه جلو
باغِ رضوان بفروشی به دو جو
مُلکِ دارا بگذاری به گِرو
نگران باش و بیندیش به هنگامِ دِرو!
سوزِ ستّار ز گوهر بشنو
حیله کم کن، تو در این چاه مرو
*
توای ناهید خنیاگر
به دشتِ لالهها بنگر
ببین در آسمان اخگر
زمستان میرود دیگر
بهاران میرسد فردا
نشان از هر کران پیدا
و خواند بلبلِ شیدا:
“که ایران جاودان بادا”
از: گویا