صحنهای از اعتراضهای روز شنبه، مقابل دانشگاه امیرکبیر تهران
شهرهای مختلف ایران بار دیگر شاهد اعتراضات مردمی و ضد حکومتی است. دو ماه پس از اعتراضات بزرگ و خونین آبان ۹۸ که فراگیرترین اعتراضات تاریح ۴۰ ساله جمهوری اسلامی بود و اکثر استانهای کشور را در برگرفت، با مشاهده رفتار مردم معترض و در مقابل آن رفتار حکومت جمهوری اسلامی در سرکوب معترضان میتوان برخی ویژگیها را برای اعتراضات اخیر برشمرد:
۱. کاهش فاصله اعتراضات بزرگ ضد حکومتی از ۱۰ سال یکبار به دو ماه یکبار
فاصله اعتراضات سال ۷۸ که پس از حمله به کوی دانشگاه رخ داد تا اعتراضات بزرگ بعدی یعنی اعتراضات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸، ۱۰سال بود. پس از آن هشت سال دیگر طول کشید تا یک اعتراض بزرگ مردمی و ضد حکومتی در سال ۱۳۹۶ رخ دهد.
امسال ولی تا اینجا دو اعتراض بزرگ روی داده است. اعتراضات آبان ۹۸ که در اعتراض به افزایش قیمت بنزین شروع شد و به سرعت ماهیت سیاسی و ضد حکومتی گرفت فقط دو سال از اعتراضات ۹۶ فاصله داشت. حالا نیز اعتراضات دی ماه ۹۸ فقط دو ماه بعد از اعتراضات آبان ماه برگزار میشود.
روز به روز فاصله اعتراضات بزرگ مردمی و ضد حکومتی از یکدیگر کم میشود و مردم تقریباً به طور پیوسته در حال اعتراض خیابانی هستند. تکرار اعتراضات باعث شده تقریباً نیروهای سرکوبگر نیز به طور نسبتاً پیوستهای مجبور به حضور در خیابانها باشند.
۲. ناکارآمد بودن تاکتیک ایجاد رعب و ترس از طریق کشتن شمار زیادی از معترضان در آبان
حکومت جمهوری اسلامی در اعتراضات آبان ماه به سرعت و در همان ساعات اولیه اعتراضات پس از آنکه از فراگیری اعتراضات در سراسر کشور مطلع شد، به دلیل نگرانی از گسترش اعتراضات و فروپاشی حکومت دست به شلیک گسترده و مستقیم گلوله به سوی معترضان زد و ظرف کمتر از پنج روز بین ۳۰۰ تا ۱۵۰۰ تن از معترضان را در سراسر کشور به قتل رساند.
برخی تحلیلگران معتقد بودند حکومت با سرعت عمل در دست به اسلحه شدن و بهکارگیری سلاح جنگی علیه معترضان درصدد ایجاد رعب و وحشت و بالا بردن هزینه هرگونه اعتراض بود تا از این طریق مانع تکرار و گسترش اعتراضات مردم شود.
اعتراضات دو روز اخیر علیه حکومت نشان میدهد حتی اگر حکومت تاکتیک ایجاد رعب و وحشت را در پیش گرفته این تاکتیک چندان بر معترضان مؤثر نبوده و جواب نداده و نتوانسته مانع خیابان آمدن مجدد معترضان شود.
۳. متوقف نشدن درخواست استعفای رهبر، بهرغم بازداشت امضاکنندگان نامه استعفای او
شماری از فعالان سیاسی و اجتماعی در سال ۹۸ در دست کم دو گروه ۱۴ نفره خواستار استعفای علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی شدند. حکومت عمده امضاکنندگان این نامه و بیانیهها را احضار و بازداشت و محاکمه کرد، به این امید که فشار برای استعفای رهبری را در نطفه خفه کند.
نگاهی به شعارهای اصلی معترضان در دو روز اخیر در شهرهای مختلف نشان میدهد، مطالبه اصلی معترضان استعفای آیتالله خامنهای به عنوان رهبر و فرمانده کل قواست که سرنگونی هواپیمای مسافری اوکراین و کشته شدن ۱۷۶ انسان بیگناه در زیر مجموعه مستقیم و تحت هدایت او رخ داده است.
بازداشت و محاکمه نه تنها مانع تقاضای معترضان برای استعفای رهبری نشده بلکه آن را به شعار محوری معترضان تبدیل کرده است.
۴. عبور معترضان از گفتمان اصلاحطلبی و برآمدن تدریجی گفتمان براندازی
نگاهی به شعارهای معترضان در اعتراضات ۹۶ و سپس آبان و دی ۹۸ نشان میدهد، بیشتر شعارهایی که حالا شنیده میشود برخلاف اعتراضات ۸۸ متعلق به گفتمان براندازی است.
در سال ۸۸ شعار اصلی معترضان «رأی من کجاست» و «رأی من را پس بده» بود. حالا عمده شعارها علیه رهبری و سپاه و اصل نظام جمهوری اسلامی و ضرورت عبور از آن است. به همان اندازه که حکومت در سرکوب معترضان جدی تر شده گفتمان معترضان نیز انقلابیتر و براندازانهتر شده است.
به نظر میرسد عملکرد دولت روحانی و نیز سکوت و انفعال عمده اصلاحطلبان در برابر اعتراضات ۹۶ و تا حدی آبان ۹۸ باعث شده که آنها از مطالبات روز مردم معترض عقب بمانند. نوعی بیاعتنایی عمومی مردم به رد صلاحیت نامزدهای اصلاحطلب از سوی شورای نگهبان در انتخابات پیش روی مجلس یکی از نشانههای له شدن تدریجی اصلاحطلبان و گفتمان اصلاحطلبی بین معترضان طرفدار براندازی و حکومت سرکوبگر است.
۵. منزوی و حاشیهنشین شدن دولت روحانی در چالش بین معترضان و رهبری و سپاه
اعتراضات دوگانه آبان و دی ۹۸ نشان میدهد دولت حسن روحانی در موضوع اعتراضات مردمی و ضد حکومتی حاشیهنشین و منزوی شده است. نه معترضان دیگر دولت را میبینند و علیه آن شعار میدهند (در حالی که پیش از این شعارهایی علیه روحانی شنیده میشد) و نه حکومت به معنای رهبری و سپاه، دولت و حسن روحانی را در معادله تصمیمگیری سرکوب مشارکت میدهند.
دولت و از جمله وزارت کشور حداکثر به عنوان عقبه و پشتیبان و لجستیک و تأییدکننده سرکوب دیده میشود و تصمیمات اصلی مربوط به سرکوب در نهادهای خارج از دولت گرفته میشود. ریاست حسن روحانی بر شورای عالی امنیت ملی نیز به معنای حاکمیت نگرشهای او بر این شورا در چگونگی برخورد با اعتراضات و معترضان نیست، هر چند در اعتراضات آبان دیده شد که روحانی و دولت در سرکوب معترضان در عمل تابع و پیرو و همسو با دیدگاههای رهبری و سپاه در مورد ضرورت شدت عمل حداکثری علیه معترضان بودند.
۶. محوریت سپاه و یگان ویژه پاسداران در سرکوب معترضان
همانند اعتراضات پیشین محور اصلی نیروهای سرکوبکننده با یگان ویژه پاسداران به عنوان شعبهای از سپاه در نیروی انتظامی و نیز سپاه و بسیج است. این محوریت در تهران با قرارگاه ثارالله به فرماندهی سرتیپ محمد کوثری و در شهرستانها بر عهده سپاههای استانی است.
تجربه بازداشتهای آبان ۹۸ نشان داد برخلاف ظواهر موجود در مورد اختلاف نظر بین سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات، هم اطلاعات سپاه و هم وزارت اطلاعات در شدت برخورد با معترضان همسو و هم نظر هستند. بسیاری از بازداشتهای حین و پس از اعتراضات آبان ۹۸ با همکاری مشترک این دو نهاد اطلاعاتی و نظامی انجام شد و هنوز آمار بازداشتشدگان اعتراضات آبان که دستکم هشت هزار تن برآورد میشود، اعلام نشده است.
۷. نگرانی حکومت از گسترش اعتراضات به بخشهای بیشتری از مردم در سراسر کشور و کمبود نیرو برای سرکوب معترضان
تجربه اعتراضات سراسری در آبان ماه ۹۸ و شدت عمل حکومت در سرکوب خونین آن نشان داد، یکی از نگرانیهای اصلی حکومت گسترش جغرافیایی اعتراضات به تمام استانهای کشور است.
دو دلیل برای این نگرانی وجود دارد؛ نخست آنکه گسترش اعتراضات به تعداد بیشتری از استانها نشانگر معترض بودن بخش بیشتری از مردم کشور به حکومت و رهبری و سپاه و زیر سؤال رفتن مشروعیت و مقبولیت جمهوری اسلامی نزد بخش بیشتری از مردم است. دوم و مهمتر آنکه به هر میزان که اعتراضات به تعداد بیشتری از استانها و شهرها گسترش یابد، حکومت به نیروی سرکوبگر بیشتری برای سرکوب اعتراض دارد و امکان جابهجایی نیروها از یک استان به استان دیگر و یا از یک شهر به شهر دیگر برای سرکوب معترضان کمتر میشود و کاهش یابد.
اهمیت این مسئله برای نظام آنجا بیشتر میشود که در اعتراضات آبان ۹۸ به اعتراف خود مقامات، نظام برای نخستین بار با کمبود نیروی سرکوبگر روبهرو شد و مجبور شد بازهم برای نخستین بار ارتش را برای حفاظت فیزیکی از اماکن حساس به کار گیرد تا نیروهای عادی پلیس محافظ ساختمانها آزاد شوند و از آنها در سرکوب خیابانی معترضان استفاده شود. امری که نادر است زیرا معمولاً سرکوب با یگان ویژه انجام میشود.
۸. پیشاهنگی دانشگاهها و دانشجویان در اعتراضات دی ۹۸، اشتباه بودن تحلیل طبقاتی از اعتراضات و ترکیب معترضان را نشان داد
هنگام وقوع اعتراضات آبان ۹۸ بسیاری از تحلیلگران بر تمرکز اعتراضات در بین «اقشار فقیر و ضعیف به لحاظ اقتصادی» و نیز «اقشار کمسواد و حاشیهنشین» تأکید میکردند. حالا اعتراضات از دانشگاهها بویژه دو دانشگاه امیرکبیر و شریف که به عنوان دو دانشگاه سیاسی شناخته میشوند، شروع شده است.
پیشگامی دانشجویان تحلیلهایی را که در مورد نپیوستن «طبقه روشنفکر و متوسط شهری» به اعتراضات ضد حکومتی وجود داشت، مورد خدشه قرار میدهد. به نظر میرسد نه اعتراضات آبان ۹۸ منحصر در اقشار «فقیر، کمسواد و حاشیهنشین» بود و نه اعتراضات اخیر منحصر در دانشگاهیان است. اقشار متنوعی در شهرهای مختلف در حال اعتراض هستند، ولی اعتراضات دانشجویی در دی ۹۸ بیشتر و سریعتر از سایر معترضان و اعتراضات دیده شده است.
۹. همراهی بیشتر هنرمندان سرشناس با اعتراضات مردمی و اعلام انصراف آنها از جشنواره سالیانه و حکومتی فجر
در روز اول اعتراضات اخیر شماری از کارگردانان و اهالی سینما در کنار سایر معترضان در تجمع اعتراضی مقابل دانشگاه امیرکبیر حاضر شدند. همچنین رخشان بنیاعتماد کارگردان سرشناس ایرانی خواستار تجمع در میدان آزادی به یاد قربانیان هواپیمای سرنگونشده اوکراینی شد که با تهدید نهادهای امنیتی لغو شد.
وجه دیگر همسویی هنرمندان با معترضان را میشود در انصرافهای پی در پی هنرمندان مختلف از شرکت در جشنوارههای فجر امسال مشاهده کرد. مسعود کیمیایی کارگردان سرشناس ایرانی اعلام کرده به خاطر وضعیت و غم مردم حاضر نیست فیلم جدید خود را در جشنواره فیلم فجر نمایش دهد.
شمار دیگری از کارگردانان دبیران و داوران و گروههای نمایشی اعلام کردهاند در جشنوارههای فجر در رشتههای مختلف شرکت نمیکنند. هنرمندان میدانند که این نوع موضعگیری احتمالاً برای آنها بیهزینه نخواهد بود و احتمال فشارحکومت بر آنها از طرق مختلف در آینده وجود دارد ولی ترجیح دادهاند که آشکارا بین مردم معترض و حکومت در جانب مردم بایستند.
۱۰. اصرار حکومت بر نشنیدن صدای معترضان و ادامه سرکوب به جای توقف اعتراضات به تداوم اعتراضات منجر شده است
برخورد مجدد حکومت با معترضان و تلاش برای سرکوب آنها و پایان دادن به حضور خیابانی معترضان نشان میدهد که سیاست و راهبرد حکومت همچنان نشنیدن صدای معترضان است. حکومت به هیچیک از مطالبات و تقاضاهای معترضان در اعتراضات گذشته از جمله اعتراضات آبان توجه نکرده و آنها را نپذیرفته است. روش حکومت تاکنون کشتن معترضان و بازداشت گسترده آنها بوده است.
برخلاف حکومت که به سرکوب خونین روی آورده رویکرد غالب معترضان در شهرهای مختلف همچنان تداوم اعتراضات خیابانی بدون خشونت است و سرکوب حکومت نتوانسته باعث توقف و سرکوب کامل اعتراضات شود و حتی به گسترش و استمرار آن منجر شده و گفتمان معترضان انقلابیتر و براندازانهتر شده و به طور مشخص خواستار استعفای رهبری هستند.
از: رادیو فردا