پرواز شماره ۷۵۲ هواپیمایی بینالمللی اوکراین در ۱۸دی۱۳۹۸ (۸ ژانویه ۲۰۲۰) ساعت ۶:۱۹ صبح، اندکی پس از برخاستن از فرودگاه بینالمللی امام خمینی هدف دو موشک پدافند خودی قرار گرفت و در نزدیکی شاهدشهر استان تهران سقوط کرد. همه ۱۷۶ سرنشین این پرواز جان باختند. ایرانوایر در یک سلسله گزارش به بررسی زندگی مجازی قربانیان این پرواز ناتمام پرداخته است. قربانیانی که یادشان در فضای مجازی همچنان زنده است.
دریا طوقیان؛ بی تو با خاطرههایت چه کنم
خانواده بسیاری از جانباختگان سقوط هواپیمای اوکراینی برای آنکه صدایشان شنیده شود به شبکههای اجتماعی پناه آوردند. برخی از آنها همچون «حامد اسماعیلیون»، نویسنده نامآشنای ایرانی که همسرش «پریسا اقبالیان» و دخترش «ریرا» را از دست داد دستی بر قلم داشتند و کلمه مثل مرهم مینشست روی زخم عمیق دلشان. برخی توانایی این را داشتند که دیگران را برای دادخواهی تشویق کنند مثل «علی گرجی»، عمومی «پونه گرجی» که در کانادا علیه سپاه پاسداران و مسببان این فاجعه اقامه دعوی کرد و در شبکههای اجتماعی از بازماندگان حادثه خواست برای دادخواهی به او بپیوندند. برخی اما شبکههای مجازی را جایی برای گرفتن همدلی میدیدند. برای شناساندن عزیزانشان آنگونه که بودند. برای تخلیه اندوه سترگی که روی قلبهایشان گسترده شده بود و سنگینی میکرد.
یکی از این جانباختگان «دریا طوقیان» است که بستگانش با راهاندازی یک صفحه اینستاگرام تصاویر او را منتشر میکنند و از خاطراتشان با او مینویسند.
در عکسهایی که در این صفحه منتشر شدهاند دختر جوانی با چهره بانشاط، چشمانی روشن و درخشان و لبخندی شیرین میبینید. در یکی از عکسها، دریا موهایش را روی شانه ریخته، انگار کسی صدایش کند به سمت دوربین برگشته و لبخند میزند. زیر عکس یک جمله نوشته شده: «من با تو و خاطرههایت چه کنم؟»
دریا طوقیان ۲۲ سال داشت. در کالج «جورج براون» تورنتو در رشته معماری و برنامهنویسی دانشجو بود و برای دیدار با خانواده تعطیلات سال نوی میلادی را انتخاب کرد. روزهایی که هم دانشکده تعطیل بود و هم زمان کافی برای دیدار با خانواده و دوستانش داشت.
یکی از دوستان دریا به ایرانوایر میگوید: «مادر دریا خیلی دردمند و پریشان است. اصلا باورش نمیشود دریا را دیگر نخواهد دید. در تمام آن روزهای وحشتناک با لباس سفید چشمبهدر بود. هرکس از راه میرسید میگفت برید دریا رو بیارید. آخرین پیغامی که دریا به مادرش داده بود برایش نوشته بود: خیلی دوستت دارم مامان، استرس نداشته باش! شاید چند دقیقه قبل از پرواز. من فکر کنم این صفحهای که میگویید را هم مادرش راه انداخته باشد.»
دردناک اینکه نام دریا در میان فهرست جانباختگان شناساییشده نیست. یک مرگ ناتمام برای بازماندگانی که پر از دردند.
«فاطمه بیکپور»، خبرنگار اجتماعی که به مراسم برخی از جانباختگان سقوط هواپیما رفته است بعد از حضور در مراسم یادبود دریا طوقیان با انتشار تصویری از او نوشت: «مراسم دریا طوقیان از کشتهشدگان #هواپیمای_اوکراین بود. با عمهاش حرف زدم. گفتم من فقط یکی از مردمم. دل همه با شماست. بهم گفت مادرش نمیپذیره دریا نیست. میگه برید دریا رو بیارید. دیگه نتونستم از جام بلند شم. آنقدر اشک ریختم باهاش، بهم گفت دریا گریه دوست نداشت، اشک نریز دخترم.»
شهرزاد هاشمی و مایا زیبایی؛ مادر و دختر هنرمند
یادبودها ادامه دارند. خانواده قربانیان ساقط شدن هواپیمای مسافربری تهران- کییف، داغدار و پراکنده در جایجای این جهان با یاد عزیزانشان گرد هم میآیند. عکسها و تصویرها، نوشتهها و نامهها، خاطرهها و روایتها طنابهای ضخیمی میشوند گرد گلوی آدمها و بغض، اشک و تلاش برای دادخواهی کاری است که از آنها برمیآید.
تصویرهای یادبود «مایا زیبایی» دختر ۱۵ سالهای که به همراه مادرش «شهرزاد هاشمی» مسافران آن پرواز ناتمام بودند بهتازگی منتشر شده است.
شهرزاد هاشمی ۴۵ ساله، نقاش و طراح داخلی و دکوراتور، سال ۲۰۱۶ همراه با مایا دخترش به تورنتو مهاجرت کرد. پدر شهرزاد از شهدای جنگ ایران و عراق بود. شهرزاد، همسر و دخترش تصمیم گرفته بودند تعطیلات سال نوی میلادی را به ایران سفر کنند و چند روزی را در کنار دوستان و خانوادهشان بگذرانند.
«محمود زیبایی»، همسر شهرزاد هم قرار بود در بازگشت از ایران با آنها باشد اما ناچار شد یک هفته زودتر به کانادا برگردد چراکه میبایست برای ادامه کارهایش پس از تعطیلات برنامهریزی میکرد.
مایا، دانشآموز کلاس دهم در یکی از مدارس تورنتو بود. به گفته دوستانش برای رفتن به دبیرستان بسیار هیجانزده بوده و لحظهها را میشمرده. او هم مثل مادرش روحیهای لطیف و هنرمندانه داشت. سرگرمیاش نقاشی بود.
«همراز صادقی»، یکی از دختران خیابان انقلاب و عضو کمپین چهارشنبههای سفید، دخترخاله شهرزاد هاشمی است. او با انتشار تصویر مایا و شهرزاد از همه دوستانش در فضای مجازی خواسته بود برای همراهی با خانواده بازماندگان پروفایلهای خود را به عکسی سیاهوسفید تغییر دهند.
یکی از نزدیکان شهرزاد هاشمی با انتشار تصویری از او در حساب اینستاگرامش نوشته است: «در واپسین روزهای رفتن چه نگاه عمیق مهربانانهای داشتی. دستت در دستانم بود و نمیخواستم آن را رها کنم. وقتی مایای قشنگم را در آغوش گرفتم چقدر معصوم بود …چه کردی با دلمان، جواب فریادهای بیقرار مادرت را…بیقراری شیوا و حمید را…انتظار همسرت را که منتظرتون بود که برگردید… که میدهد؟ تو آنقدر خوب بودی که همه در نبودت بیتابند. تو آسمانی بودی و در آسمان جای گرفتی. ولی این را بدان همیشه در قلبمان خواهی ماند. مانند پدر شهیدت …»
یکی از تاثیرگذارترین یادداشتهای منتشرشده برای جانباختگان در سقوط هواپیمای اوکراینی نامه معلم نقاشی مایا برای او بود. «مژگان افشار» که در تورنتو با انتشار تصویری از خودش و مایا در کنار تابلوی ناتمامی که مایا در حال کشیدن آن بود نوشت: «مایا جان، دختر بااستعداد من، امروز در استودیوی ما همه رنگها سیاه است. چشم ما فقط رنگ سیاه را میبیند. نمیتوانم جلوی اشکهای خودم را بگیرم وقت به یادآوردن لبخند زیبایی که همیشه به لب داشتی. امروز هرلحظه صدایت میکردم و امیدوار بودم جواب بدهی. امیدوارم حالا در جایی پر از رنگ و نور باشی. آرزو میکنم که معلم خوبی برات بوده باشم. کسی که میخواست تو همیشه بلندپرواز باشی. کلمهای ندارم که عمق اندوهم را برای از دست دادنت نشان بدهد.»
در مراسم خاکسپاری شهرزاد و مایا به مانند مراسم بسیاری از جانباختگان این فاجعه، نیروهای امنیتی حضور داشتند. یکی از حاضران در مراسم با اشاره به حضور نیروهای امنیتی در مراسم در ویدیویی کوتاه تعداد پرشمار آنها را نشان داده و میگوید برای اینکه بتواند در مراسم حاضر باشد، ناچار شده است جایی دورتر بایستد چون نیروهای امنیتی اجازه نمازخواندن بر پیکرهای جانباختگان را برای همه صادر نکردند.
مهدیه قاسمی و فرزندانش آرسام و آرنیکا؛ خیابانی تا ابد عزادار
«مهدیه حاجی قاسمی»، یک مهندس معمار موفق و مادری مهربان و انساندوست بود. بیش از ده سال سابقه طراحی، نظارت و اجرا بر ساختمانهای مسکونی، تجاری، اداری و صنعتی داشت و عضو رسمی جامعه معماران اونتاریو در کانادا بود.
مهدیه همراه با دو فرزندش «آرسام نیازی»،۱۱ ساله و «آرنیکا نیازی» ۹ ساله به ایران سفر کرد تا پسری را که به سرپرستی گرفته بود، ببیند. آنها هیچگاه به خانه بازنگشتند. آنها مسافران پرواز PS752 از تهران به مقصد کییف بودند.
مهدیه قاسمی چند روز قبل از سفر به ایران و ملاقات با خانوادهاش در تعطیلات یک جایزه معماری برای ساختن یکی از شعبههای کافیشاپ «تیم هورتونز» در کانادا برنده شد. «نیتین مالهوترا»، کسی که ۵ سال قبل مهدیه را بهعنوان معاون و دست راستش در یک شرکت معماری استخدام کرده است در گفتگو با یک نشریه کانادایی گفته است: «خیلی از اینکه میخواست به ایران برود نگران بودم به خاطر اتفاقاتی که آبانماه در ایران افتاد؛ اما کارمند باارزش من، کسی بود که اگر در ذهنش برنامهای داشت، نمیشد جلویش را گرفت.»
مهدیه قاسمی با توانایی شگفتانگیز خود همراه با مجموعهای که با آنها در حوزه معماری کار میکرد فروشگاهها، سالنهای ضیافت و کلیساهای زیادی را در تورنتو ساخت و بازسازی کردند.
در صفحه فیسبوک مهدیه قاسمی تصاویری از ضیافتهای خانوادگی او، همسر و فرزندانش به یادگار مانده است. دوستانش زیر آخرین عکسی که از خودش در کنار خانواده منتشر کرده بود پیغامهای مهرآمیزی نوشتهاند که از یک جایی به بعد به پیغامهای تسلیت و ناباوری از نبودن آنها رسیده است.
یکی از دوستان خانوادگی مهدیه قاسمی میگوید: «همسر مهدیه وقتی لیست مسافران را دید امیدوار شد که خانوادهاش در این پرواز نبوده باشند. نام مهدیه را شکل دیگری نوشته بودند ولی از تهران به او زنگ زدند و دنیا با شنیدن خبر روی سرش آوار شد.»
«شراره عزیزی»، مجری تلویزیون و روزنامهنگار ساکن لندن در حساب کاربری خود درباره مهدیه قاسمی نوشت: «میآیم، میروم، میاندیشم که شاید خواب بودهام خواب دیدهام. خواب دیدهام. مهدیه قاسمی و بچههایش آرسام و آرنیکا در سقوط هواپیمای اوکراینی پرپر شدند. مهدیه مهربان، مهندس آرشیتکت در تورنتو بود و عاشق کار و زندگیاش. چقدر زندگی خاکستر کردید؟»
یکی از همسایگان خانواده «مهدیه قاسمی» در تهران با انتشار تصویری از مراسم تشییع پیکر او و فرزندانش در اینستاگرام نوشته است: « خیابون ما امروز عزادار سه تن از عزیزانی بود که جان نازنینشون رو تو پرواز #اکراین از دست دادند. خیلی از ما در شوک و بُهت این فاجعه هیچ آرامش خیالی نداریم… صدای ضجههای خواهر و مادر مهدیه و کمر از غصه خم شده همسرش که کل خانوادهش رو به بدترین شکل ممکن ازدستداده، این سوال رو برام من هر لحظه پررنگ و پررنگتر میکنه…اگر عزیزان و خانواده خودتون هم تو این پرواز بودند، این فاجعه رو “خطای انسانی” میخوندید؟»
پیکر مهدیه و دو فرزندش حالا در باغ فیض تهران آرام گرفته است.
از: ایران وایر