کودکان بی‌شناسنامه: بی‌هویت، بی‌مدرسه، بی‌آینده

پنجشنبه, 20ام شهریور, 1399
اندازه قلم متن

سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و تهران صدرنشین استان‌های «کودکان بی‌شناسنامه»اند – عکس از شبکه‌های اجتماعی

نداشتن شناسنامه، یک ویروس کرونای دائمی است که کودکان را بی‌هویت می‌کند

سال تحصیلی جدید امسال در حالی آغاز شد که برای اولین‌بار بسیاری از خانواده‌ها از حضور فرزندان خود در مدارس ناراضی بودند.

چگونگی حضور دانش‌آموزان در مدارس در شرایطی که بیماری کرونا همچنان در حال پیشروی در جامعه است از یک سو و همچنین‌ عدم شفافیت دولتمردان و مسؤولان وزرات آموزش و پرورش و اصرار بر تشکیل کلاس‌ها به شکل حضوری سبب شد تا وضعیت تحصیلی امسال به یکی از دغدغه‌های بزرگ سلامت این روزهای جامعه تبدیل شود که پس از مساله کنکور و عزاداری محرم سومین چالش بزرگ میان مردم و مسؤولین بوده است.

محرومیت از تحصیل و عدم حضور فیزیکی در مدارس هرچند برای اولین‌بار بود که بسیاری را نگران آینده آموزشی محصلان کرد اما در سوی دیگر کشور این غیبت از تحصیل برای برخی عبارت آشنایی محسوب می‌شود.

محرومیت از تحصیل برای این دسته از افراد نه به خاطر بیماری کرونا که به دلیل نداشتن شناسنامه هر ساله بسیاری از کودکان را از رفتن به مدرسه و کلاس درس بازمی‌دارد. یک ویروس کرونای دائمی که کودکان را بی‌هویت می‌کند و آنان را به شکل انسان‌هایی بی‌چهره تقدیم اجتماع می‌کند. انسان‌هایی که در سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های مملکتی جایی ندارند و تنها امیدشان یافتن شغلی است که در آن جانشان به خطر نیفتد. مهرماه برای این کودکان ماه مهربانی نیست.

بیرون‌افتادگان از آمار

سیستان و بلوچستان، خراسان رضوی و تهران صدرنشین استان‌های «کودکان بی‌شناسنامه»اند. براساس آمار، نزدیک به پنجاه هزار کودک محصول ازدواج با اتباع خارجی‌اند که سبب شده تا زندگی این افراد معلق و امکانات اولیه رایج از آنان گرفته شود. قربانیانی که تعدادشان کم نیست و به سبب نامشخص بودن وضعیت تابعیت و نداشتن شناسنامه از دید مراجع حقوقی در ایران از حق حیات تعلیق شده‌اند. گرفتن امکانات اولیه مانند بهداشت و درمان و آموزش که از اصلی‌ترین نیازهای این قشر بیرون افتاده از آمار محسوب می‌شود و در استان محرومی همچون سیستان و بلوچستان اهمیتی دوچندان می‌یابد که سبب شده تا این افراد با مشکلات و سختی‌های بسیاری روبه‌رو شوند.

جلوگیری از تحصیل یکی از مهم‌ترین مشکلات آن‌ها است که در این سالیان بسیار به آن پرداخته شده و به دغدغه‌ای بدل شده که هر سال در اولین روز گشایش سال تحصیلی از آن یاد می‌شود و سپس دوباره به دست فراموشی سپرده می‌شود. فعالان حقوق کودک و همچنین نهادهای غیردولتی همواره در تلاش برای رفع این مانع آموزشی بوده‌اند و حتا از کمترین کمکی از سوی دولت برخوردار نبوده‌اند. این در حالی است که لایحه حمایت از اطفال و نوجوانان که در سال ۱۳۹۰ توسط دولت به مجلس ارسال شد و سال ۱۳۹۷ به تصویب رسید، در یکی از بندهای خود به صراحت به حمایت از اطفال و نوجوانان فاقد اسناد سجلی یا هویتی اشاره دارد.

طبق ماده ۶ این لایحه، وزارت کشور مکلف شده است تا با همکاری دستگاه‌های ذی‌ربط، نسبت به شناسایی اطفال و نوجوانان فاقد اسناد سجلی یا هویتی، اعم از اتباع ایرانی و غیرایرانی و معرفی آنان به نهادهای حمایتی، آموزشی، درمانی یا قضایی جهت اقدامات حمایتی اقدام کند. با این حال ورود دولت به مساله بی‌شناسنامه‌ها و تلاش برای ورود به مدارس این کودکان، در این سالیان کمتر رنگ واقعیت به خود گرفته و امر آموزش بدل به رویای دنباله‌دار کودکان بی‌شناسنامه شده است.

دانش‌آموزانی که کودکان کار می‌شوند

براساس آمارهای رسمی و غیررسمی بیشترین نرخ بازماندگی از تحصیل متعلق به محروم‌ترین استان کشور، یعنی سیستان و بلوچستان است. نزدیک به صدسال پس از صدور اولین شناسنامه ایرانی هنوز کسانی هستند که از داشتن این حق اولیه شهروندی در این استان پهناور محرومند. محرومیت از این حداقل حقوق شهروندی که باعث طردشدن از اجتماع می‌شود سال‌هاست که به مساله‌ای حاد در استان سیستان و بلوچستان بدل شده است. کودکان فاقد مدرک، فاقد آینده‌ای روشن هستند و این خیل عظیم ناگفته پیداست که پس از طرد از مدرسه بالاجبار برای یاری خانواده کم‌درآمد خود وارد بازار کار سیاه می‌شوند.

بدون مدرک آنان هرگز اجازه تحصیل نمی‌یابند و بدین ترتیب آینده‌ای سخت را پیش روی خود می‌بینند. بچه‌های فاقد اسناد سجلی تنها از مدرسه و آموزش باز نمی‌مانند، آن‌ها محروم از بهره‌گیری تمامی امکانات می‌شوند تا در مسائل اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، فرهنگی با مشکلات بسیاری مواجه شوند. رشد روزافزون تعداد خانواده‌های بدون شناسنامه و نیاز این خانوارها به کار باعث شده تا بسیاری از این کودکان طردشده به شهرهای بزرگ بروند و زندگی خیابانی در پیش بگیرند. کودکی که باید در کلاس درس بنشیند و عنوان دانش‌آموز داشته باشد، با نداشتن شناسنامه به کودک کار تغییر شناسه می‌دهد.

آنان که جایی ثبت نمی‌شوند

بازماندگی از تحصیل یا «طرد از تحصیل» محصول غفلت است. غفلت مسؤولان و سیاستگذاران و همین طور خانواده‌هایی که کمتر از قوانین آگاهی دارند از سویی، و براساس اصل ۳۰ قانون اساسی کشور «دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای همه ملت و تا پایان دوره متوسطه فراهم آورد و نیز وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد» از سویی دیگر باعث تناقضی است که در حقیقت نشانگر اتفاقی است که برای کودکان بدون شناسنامه رخ نمی‌دهد و آنان هرگز از سوی مدارس پذیرش نمی‌شوند. حال آن که آموزش رایگان؛ فارغ از دارا بودن مدرک، از اولین حقوق شهروندانی است که در سرزمینی مشخص به دنیا آمده‌اند. در این زمینه دولت تمام قصور را به گردن مساله ازدواج با اتباع خارجی می‌اندازد. بن‌بستی که البته تنها عامل ‌عدم صدور شناسنامه نیست.

تولد کودکان در خانه و عدم آگاهی والدین به شناسنامه‌دار کردن کودک خود نیز سبب از دست رفتن اوراق هویتی می‌شود و بدین‌ترتیب محرومیت کودک در محیطی که به خودی خود نام منطقه محروم گرفته است آغاز می‌شود. محرومیتی که حق بقای کودک را نادیده می‌گیرد و سبب می‌شود تا رشد کودک به مسیری تیره هدایت شود. کودک ثبت نشده در این مسیر امکان تحصیل را ندارد و در نتیجه از یافتن شغل نیز باز می‌ماند و به راه‌های خلافی کشیده می‌شود که برای امرار معاش ناچار به تن دادن به آن می‌شود. کودکان بی‌نام و نشانی که بدین ترتیب از چرخه تحصیل خارج می‌شوند.

کودکان ناشاد

مناطق قرمز غیرحضوری، زرد نیمه حضوری و سفید حضوری. این دسته‌بندی بود که از سوی مسؤولان وزارت آموزش و پرورش جهت حضور دانش‌آموزان در سال تحصیلی جدید اعلام شد. در این بین اما آن چه در این دسته‌بندی دیده نمی‌شود کودکان بدون شناسنامه‌اند. آنانی که همواره در منطقه بی‌رنگ فراموشی قرار دارند و از هر حضوری محرومند. طبق گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس در سال ۱۳۹۶ تعداد کودکان بدون شناسنامه در کشور چیزی در حدود یک میلیون و یکصد هزار نفر تخمین زده شده است. آن چه سبب افزایش این میزان از طرد کودکان شده است در وهله اول فقر دامنگیری است که سال‌هاست استان سیستان و بلوچستان را دربرگرفته است.

فقری که سبب شده تا آن‌ها در نظامی که داعیه رسیدگی به ضعفا را دارد از دایره توجه خارج و از حقوق اولیه خود باز بمانند. امسال و در همه‌گیری بیماری کرونا بود که این فقر فزاینده سبب شد تا دسته دیگری به افراد بازمانده از تحصیل اضافه شوند. خانواده‌های بی‌بضاعت این استان به خاطر عدم دسترسی به «شبکه شاد» با ترک تحصیل فرزندانشان مواجه شدند. طبق آمار، چهل درصد دانش‌آموزان سیستان و بلوچستان، به علت نداشتن تبلت و تلفن و نبود اینترنت در روستاها امکان حضور در این شبکه را از دست دادند و بدین ترتیب محصلان برای آموزش دچار مشکل شدند. نزدیک به سه میلیون و ۲۲۵ هزار کودک به دلیل نداشتن دسترسی به تلفن هوشمند از عضویت در شبکه آموزشی شاد بازماندند و طبق پیش‌بینی‌ها حداقل ۲۰ نفر از هر صد کودک به جمع کودکان بازمانده از تحصیل افزوده می‌شود.

بازماندن کودکان از تحصیل سال‌هاست در ابتدای بازگشایی مدارس بزرگ‌ترین دغدغه آموزشی کشور نام می‌گیرد و از سوی مسؤولان وزارت آموزش و پرورش اعلام می‌شود که مدارس موظف به ثبت‌نام این کودکان بدون مدرک هستند اما این گفته همچنان در حد شعار «عدالت آموزشی» باقی می‌ماند و شواهد و مستندات نشان می‌دهد که معضل محرومیت کودکان بدون شناسنامه از تحصیل با وجود اهمیت ذکر شده همچنان ادامه دارد و کمتر مورد توجه مسؤولان واقع می‌شود تا کودکان نیازمند آموزش در غیاب سیاست‌گذاری‌ها و راهکارهای سازنده همچنان ناشاد به آینده خود چشم بدوزند.

از: ایندیپندنت


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.