سنت‌های ایرانی، سدی در برابر هجمه فرهنگی حکومت

یکشنبه, 30ام آذر, 1399
اندازه قلم متن

امیر سلطان‌زاده روزنامه نگار

طی ۴۲ سال گذشته، جمهوری اسلامی سعی کرده تا فرهنگ حوزوی را در کشور حاکم کند

ایرانیان با برپایی اعیاد و مراسم باستانی، سعی در محافظت از فرهنگ خود در برابر هجمه فرهنگ حوزوی هستند – عکس از سیری در ایران

هر بار با فرارسیدن یکی از مراسم‌های سنتی ایرانی، تلاش برای کم‌اهمیت جلوه‌دادن آن از سوی رسانه‌های منتسب به حکومت ایران آغاز می‌شود. بااین‌حال آنچه تا به‌وضوح مشخص است، تداوم این سنت‌ها و انتقال آن به نسل‌های بعدی است. موضوعی که از سوی مردم، به‌عنوان نوعی مکانیسم دفاعی در برابر هجمه فرهنگی حکومت به عرصه‌های مختلف زندگی تلقی می‌شود.

پس از انقلاب سال ۵۷، اسلام‌گرایان در نخستین اقدام سعی کردند تا برداشت خاص خودشان از دین را به‌عنوان فرهنگ غالب ترویج کنند. در همین راستا، صداوسیما، نشریات، آموزش‌وپرورش، دانشگاه‌ها و تریبون‌های عمومی، همگی به‌عنوان ابزار به کار گرفته شدند.

در سال‌های نخستین انقلاب، تلاش شد تا هرآنچه که به نحوی به تاریخ پیش از اسلام منتسب است را محو یا نابود کنند. حتی قرار بود تخت‌جمشید نیز نابود شود. بسیاری از آثار فرهنگی از درودیوارهای شهر محو شد و جای خود را به احادیث منتسب به امامان شیعه و شعارهای انقلابی داد. این روند کم‌کم ادامه یافت تا جایی که بحث نوروز، به‌عنوان عید اصلی ایرانی‌ها نیز موردتوجه قرار گرفت. تا جایی که ابوالقاسم خزعلی، عضو پیشین مجلس خبرگان و شورای نگهبان، در سخنانی خواستار جایگزینی عید غدیر خم به‌جای عید نوروز به‌عنوان جشن اصلی ایرانیان شد.همین دیدگاه‌ها باعث شده تا برخی از افراد متعصب حاضر به برگزاری اعیاد ایرانی و غیرمذهبی نشوند. ممکن است شما هم در ایران با کسانی برخورد کرده باشید که در زمان نوروز یا شب یلدا، حال و هوای عید ندارند. در اکثر موارد این افراد فکر می‌کنند که به دلیل قدمت طولانی سنت‌های این‌چنین که به‌پیش از اسلام بازمی‌گردد، نباید به آنها توجه کرد. زیرا آن را یادگار دوران کفر می‌دانند.

اما باتوجه‌به گسترش و ریشه عمیق سنت‌های باستانی در فرهنگ مردم ایران، این افراد نهایتاً سعی کردند تا به‌قول‌معروف آن را اسلامیزه کنند. برای مثال، برخی از روحانیون با ارجاع به تأکید اسلام به صله‌رحم، این بخش سنت را پررنگ کرده و روی آن تأکید دارند. همین نگاه باعث شده تا فشار برای تحریف سنت ها ادامه یابد.

در همین رابطه علیرضا توحیدلو که به‌عنوان کارشناس علوم قرآنی معرفی شده توصیه می‌کند که در شب یلدا قصه‌های قرآنی گفته شود. او با توضیح طولانی بودن شب یلدا، حدیثی از امام ششم شیعیان نقل می‌کند و می‌نویسد که زمستان، بهار مؤمن است؛ از شب‌های طولانی‌اش برای شب‌زنده‌داری، و از روزهای کوتاهش برای روزه‌داری بهره می‌گیرد. وی در بخش دیگر دیوان حافظ را برگرفته از قرآن عنوان می‌کند و می‌گوید: «ایرانیان همان‌گونه که با قرآن استخاره کرده، برای شروع کارهای خود از این کتاب آسمانی طلب خیر می‌کنند، به دیوان حافظ نیز تفأل می‌زنند و از خواجه شیراز دعای خیر می‌خواهند.»

این در حالی است که سابقه چندهزارساله نوروز و شب یلدا و سنت‌های آن، اساساً فراتر از دین رایج بوده است که بنا به اعتقاد برخی از تاریخ‌دانان از زمان داریوش اول وارد تقویم ایرانی شده است. گفته می‌شود به دلیل آنکه در آن روزگار کشاورزی شغل اصلی مردم بوده، و ایرانیان به همین دلیل احترام خاصی به طبیعت می‌گذاشتند، تغییرات فصلی بسیار برای مردم اهمیت داشته است. ازاین‌رو کم‌کم این موضوع به سنت رایج تبدیل شده است.

اما به نظر می‌رسد تلاش حکومت اسلامی برای تغییر در آیین‌ها و رسوم مردم، برگرفته از نگاهی ایدئولوژیک است. زیرا این فشار تنها به مباحث باستانی و پیش از اسلام محدود نمی‌شود.

طی ۴۲ سال گذشته، فشار بسیاری بر زنان و مردان وارد شد تا سبک خاصی از زندگی را به‌عنوان الگوی اسلامی – ایرانی بپذیرند. نوع پوشش، فرزندآوری، موسیقی، کتاب، ازدواج و بسیاری از موارد، مشمول تغییرات اعمال شده از سطح حکومت شد. برای مثال، علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی در دیداری که با هیئت دولت در شهریور سال ۱۳۹۰ داشت، گفت: «در مورد علاقه به ایران، به‌جای تأکید بر ایران قبل از اسلام، بر ایران بعد از اسلام تأکید شود؛ زیرا افتخارات ایران بعد از اسلام در هیچ دوره‌ای از تاریخ ایران وجود نداشته است.»

بااین‌حال شواهد نشان می‌دهد که جامعه ایران، حتی بخش بزرگی از جامعه مسلمان معتقد، به طور طبیعی در برابر این فشار حکومتی واکنش نشان داده و به‌مانند دوران‌هایی که اقوام بیگانه بر ایران چیره شدند و سعی در تغییر فرهنگی جاری داشتند، این بار نیز با استفاده از همان الگو و تأکید بر سنت‌های ایرانی، فرهنگ خود را در برابر تغییر محافظت می‌کنند.

شب یلدا و نوروز در واقع بخشی از اشتراک عاطفی و خاطره جمعی مردمی است که در برابر سیل فرهنگ جدید حوزوی که به‌عنوان فرهنگ اسلامی ترویج می‌شود، به‌مانند سد عمل کرده است. اعیاد و رسوم بسیاری در ایران از بین رفته است. اما به‌واقع این دو مورد، تنها یادگاری‌های فرهنگ ایرانی از دوران باستان است که حفظ آن برای بخش بزرگی از جامعه ایران نماد ایرانی بودن به شمار می‌رود. از سوی دیگر باتوجه‌به جهانی‌شدن و یکسان‌سازی فرهنگی، آنچه به‌عنوان یک سنت می‌تواند وجه تمایز یک ایرانی با دیگری باشد، همین سنت‌هاست. این موضوع در شرایطی که یک حکومت از فرهنگ خاص حوزوی به‌عنوان فرهنگ رسمی یاد می‌کند، بسیار مهم است. همان‌طور که حفظ زبان‌های مختلف و خرده‌فرهنگ‌ها در جهان امروز به دغدغه فعالان علوم اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده و حفاظت از آن را حفظ تمدن بشری می‌دانند، مردم ایران نیز طی ۴۲ سال گذشته سعی کرده‌اند تا با ابزار مختلف، اعم از برپایی مراسم‌ها یا تداعی خاطرات در آثار فرهنگی، خود را در برابر قدرت حاکم حفظ کند. خصوصاً که اسلامی‌سازی علوم‌انسانی به‌عنوان زیربنای فرهنگ، امروز در دستور کار حکومت است.

از: ایندیپندنت 


به کانال تلگرام سایت ملیون ایران بپیوندید

هنوز نظری اضافه نشده است. شما اولین نظر را بدهید.