به نظر میرسد چیزی را درهم شکسته ایم. چیزی واقعاً بنیادین را. و بدون آن چیز که یک عامل حدگذار است، سیاره اکنون شروع کرده به گرمایشی بسیار سریعتر از آنچه انتظار میرفت. آن هم به شیوههای حاد، شوم و ویرانگر.
تغییرات اقلیمی همین حالا فرارسیده:
آثار ناشی از گرمایش زمین سویه هر چه مخربتر خود را در جای جای جهان نشان میدهند. از گرما و خشکسالی شدید در غرب آمریکا و کانادا تا سیلابهای ویرانگر در آلمان و هلند و بلژیک تا خشکسالی و گرمای بیسابقه در ایران و دیگر کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا. همزمان غلظت متوسط جهانی دی اکسید کربن در آوریل ۲۰۲۱ رکورد زد. جنگلهای آمازون در حال بدل شدن به عامل تشدیدکننده گرمایش زمین هستند. میزان اسیدی بودن اقیانوسها به سطح ویرانگری رسیده. دمای هوا در سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ حدود ۱,۱ درجه سانتیگراد بالاتر از متوسط دمای ثبتشده در دوره پیشاصنعتی بود و این نشان میدهد که تا چه حد جهان در حال نزدیک شدن به حد گرمایش ۱,۵ درجه سانتیگرادی است که به گفته دانشمندان، سبب تأثیرات شگرفی خواهد شد. متخصصان سازمان ملل هشدار میدهند که ۱,۵ درجه افزایش دما تا ۲۰۴۰ و حتی شاید زودتر از آن رخ دهد. اخیراً هزاران دانشمندی که «وضعیت اضطراری اقلیمی» اعلام کرده اند، هشدار دادند که سیستمهای اقلیمی طبیعی متعددی در آستانه ورود به مرحلهای غیرقابل بازگشت قرار دارند. دانشمندان میگویند تغییر در مصرف کافی نیست و نیاز به «تغییرات دگرگونکننده سیستمی» داریم.
یک جای کار خیلی خیلی لنگ میزند. از کنترل خارج شده. در واشنگتن دی سی و نیویورک هوا داغتر از لاهور پاکستان است. لندن ظرف چند دقیقه به اندازه چند ماه بارندگی داشت. منطقههایی در آلمان کاملاً زیر سیل رفتند. کالیفرنیا دوباره دارد میسوزد. بخشهایی از کانادا با داغترین مکانهای روی زمین رقابت میکردند و مثل هیزم خشک آتش گرفتند.
یک جای کار خیلی لنگ میزند. نه فقط به شیوهای معمول، بلکه به شیوهای عجیب غریب و فراتر از پیشبینی. اینها «رویدادهای حادی» هستند که دانشمندان برای مدتها هراسش را داشتند. اما حالا حتی دانشمندان را نیز با میزان حاد بودن و مکرربودنشان شوکه کرده اند.
من این را نمیگویم.
بخش منتها الیه شمالی اروپا نیز در درجه حرارت رکوردشکن در ژوئن گرمازده شد و شهرهایی در هندوستان و پاکستان و لیبی با درجه حرارتهای به شکل غیرعادی بالا در هفتههای اخیر مواجه بوده اند. حومه توکیو در سنگینترین بارانهایی که از زمان ثبت رکورد ثبت شده، غرق شد و به اندازه یک ماه بارش ژوئیه در یک روز در لندن به زمین ریخت. رویدادهایی که زمانی هر ۱۰۰ سال یک بار رخ میدادند، حالا دارند عادی میشوند. آبوهوای غیرعادی هر چه عادیتر و عادیتر میشود.
یک لحظه به این حرف فکر کنید. حق دارد. هیچ کدام از این رویدادهای حاد غیرعادی و ویرانکننده غیرمربوط به هم نیستند. همه اینها همزمان اتفاق افتادند: لندن و آلمان سیل آمد و کالیفرنیا کباب شد و کانادا سوخت و واشنگتن دی سی از لاهور داغ تر شد.
آنها بخشی از یک الگو هستند. چه چیزی این الگو را درست میکند؟
حتی دانشمندان هم از «تغییرات اقلیمی» ــ یا بهتر، گرمایش بیش از حد جهانی ــ چنین چیزی را انتظار نداشتند. هزاران مورد میتوانید پیدا کنید که خود دانشمندان هم شوکه شده اند. برای نمونه:
این رویداد چنان خارق العاده است که نمیتوانیم این امکان را رد کنیم که آنچه امروز با موجهای گرمایی مشاهده میکنیم، قرار بود در مرحلههای پیشرفتهتری از گرمایش جهانی رخ دهند.
شتاب واضح در فروشکست اقلیم باثبات ما، تنها این موضوع را تأیید میکند که در مورد مسأله وضعیت اضطراری اقلیمی، خیلی خیلی وضعیت بد است.
دانیل سواین، دانشمند اقلیمی، چیزی میگوید که به طور ویژه نگرانکننده است: «این فقط یک رویداد غیرعادی محلی نیست، این بخشی از یک الگوی منسجم جهانی است.»
الگویی که الان میبینیم چیز جدیدی است، و از بدترین پیشبینیهای علم هم بدتر. و از وجوه جدیدی شوکهکننده و آزاردهنده است.
میخواهم این نکته را به شکل یک سوال مطرح کنم: آیا این آغاز گرمایش جهانی غیرقابل کنترل است؟
دوباره، این حرف من نیست:
برخی متخصصان نگرانند که رویدادهای اخیر نشاندهنده آن باشد که سیستم اقلیمی سیاره از آستانه خطرناکی عبور کرده است. آنها دارند بررسی میکنند که آیا الگوی تغییرات به جای افزایش دمای تدریجی و افزایش رویدادهای حاد، میتواند به شکل فزایندهای “غیرخطی” باشد یا نه.
اجازه دهید این نقل قول را برایتان ترجمه کنم. به نظر میرسد چیزی را درهم شکسته ایم. چیزی واقعاً بنیادین را. و بدون آن چیز که یک عامل حدگذار است، سیاره اکنون شروع کرده به گرم شدن بسیار زیاد و بسیار سریعتر از آنچه انتظار میرفت. آن هم به شیوههای حاد، شوم و ویرانگر.
اگر میخواهید، میتوانید جور دیگری هم به این مسأله فکر کنید. زودتر از پیشبینیها، از یک نقطه تحول گذار کرده ایم. نقطه تحول یعنی نقطهای که سیستم با گذار از آن شتابناک به سمت یک تعادل کاملاً متفاوت و به موضع جدیدی برای توازن حرکت میکند. به همین خاطر است که سیاره ظاهراً با این سرعت اهریمنی و هیاهوی ناگهانی در حال دگرگونی به نظر میرسد. حلقههای بازخورد مثبت [بین سیستمهای طبیعی مختلف] به جریان درمیآیند و تغییرات سیستمی یکدیگر را تقویت میکنند و آن وقت، بنگ! بازی دیگر تمام است!
این نقطههای تحول و سیستمهای درهمشکسته چه میتوانند باشند؟ نامزدهای زیادی وجود دارند. مثلاً جریانهای اقیانوسی که آب سرد را به گردش میآورند و حرارت آب گرمشده با خورشید را پخش میکنند: شواهد زیادی وجود دارند که آنها همین حالا به شدت تحت تأثیر قرار گرفته اند. یا مثلاً ذوب شدن کلاهکهای یخی قطبی که هم مشاهدهاش کار آسانی است و هم ضرری مضاعف دارد زیرا یخ گرما را منعکس میکند اما خاک آن را جذب میکند. خاکهای منجمد که متان و دیگر گازهای گلخانهای را در خود نگه میدارند، نمونه دیگری است. جنگلهای شمالی (تایگا) مثل جنگلهای کانادا دارند اساساً حالت جنگلیبودن خود را از دست میدهد. و مورد دیگر، آمازون، ششهای زمین.
این موارد تنها شماری از زیستبومهای عمده زمین هستند. و مسأله نگرانکننده این است که بسیاری از آنها به نقطه تحول رسیده اند یا بدبختانه بسیار نزدیک به رسیدن به این نقطه هستند.
آمازون نخستین زیستبومی است که میدانیم به نقطه تحول میرسد: این جنگلها بیش از آنکه کربن جذب کنند، کربن متصاعد میکنند و ناتوان و علیل و به حال مرگ خواهند افتاد. این یعنی یک زیستبوم حیاتی سیاره خواهد مرد. آیا کسی حواسش بود یا اهمیتی داد؟ شما چی؟ آیا شما هم همانطور که نهادهای زمانه ما میخواهند، هیچ ایدهای نداشتید؟
و خوب، ذوبشدن یخسارها چه در شمالگان و گرینلند و چه در جنوبگان. ویرانی آنها سریع و سخت بوده ــ و البته سریعتر از پیشبینیها. آیا آنها همین حالا به نقطه تحول رسیده اند؟
و جریانهای اقیانوسی چه؟ شواهد زیادی نشان میدهد که کندتر شده اند و به شیوههای غریبی در حال تغییر هستند که برای میلیونها سال دیده نشده بود. عبور از نقطه تحول؟
میتوانم ادامه بدهم. اما مسأله این است. علم تنها وقتی میتواند عبور از نقطههای تحول را تأیید کند که آنها پیشاپیش اتفاق افتاده باشند.