قسمت اول: اشتباه محاسبات تهران درژئوپلتیک جدید قفقاز جنوبی
پس از آخرین جنگ قره باغ در سال ۲۰۲۰، اینک بدون شک مشخص شده است که پس از تصرف سرزمین های تحت کنترل ارمنیان توسط باکو در قفقاز جنوبی، تهران در بررسی و شناخت واقعیات ژئوپلتیک جدیدی که پدید آمده است، به شدت دچار اشتباه محاسبه شده است. نتیجه این اشتباه محاسبه باعث افزایش قابل توجه تنش های بین ایران و محور نوظهور ترکیه، پاکستان وباکو شده است.
شایان ذکر است که پاکستان در مرز شرقی ایران و باکو و ترکیه و به ترتیب در مرزهای شمالی و شمال غربی آن قرار دارند. همکاریهای بسیارنزدیک سازمان اطلاعات نظامی پاکستان با گروه طالبان و کمکهای شایان پاکستان به آنها در تصرف افغانستان وضعیت ژئوپلتیک جدیدی در مرزطولانی شرق ایران و منطقه استراتژیک آسیای میانه را پدید آورده است. در قسمت دوم این مقاله به بلند پروازیهای پاکستان و تحرکات نظامی اش در شرق و شمال غربی ایران خواهیم پرداخت. اما لازم است درچند کلمه کوتاه یادآوری کنیم که عدم توجه به تحرکات گسترده نظامی پاکستان میتواند بصورت بلقوه ایران را در وضعیت مشابهی با آنچه که در تنش های بر سر اروند رود با عراق شاهدش بودیم و در نهایت منجر به یک جنگ تمام عیار شد قرار دهد. با این تفاوت که عراق دارای سلاحهای اتمی نبود اما پاکستان دارای یک زرادخانه بزرگ سلاحهای اتمی است.
یکی از دلایل اصلی تلاش باکو برای کنترل منطقه قره باغ، درراستای تحقق پروژه بزرگ پان ترکیست است، جایی که ترکیه خود را مرکز اعمال و گسترش حوزه نفوذ نژادی خود می داند که از استانبول تا غرب چین گسترده شده است. در حالیکه جمهوری اسلامی به جای پرداختن به پروژه های مشترک سازمانهای امنیتی ترکیه و باکو در ایجاد حرکتهای تجزیه طلبانه نژادی در ایران که تمامیت سرزمینی ایران را بصورت بسیار خطرناکی مورد تهدید قرار میدهد، در راستای گسترش آرمانهای پان اسلامی شیعی تصمیم گرفت تصرف سرزمین های ارمنی نشین قره باغ را به باکو تبریک بگوید.
در اولین هفته جنگ قره باغ، سه نماینده از سوی رهبر رژیم ایران سید علی خامنه ای، با صدور بیانیه ای مشترک گفتند که شکی نیست که قره باغ متعلق به جمهوری باکو است و اقدام باکو برای بازپس گیری منطقه کاملاً قانونی و مطابق با شرع و با چهار قطعنامه شورای امنیت ملل متحد بوده است. همچنین در روزهای پایانی جنگ ، سید علی خامنه ای دریک برنامه تلویزیونی گفت که تمام سرزمین های باکو که توسط ارمنستان اشغال شده است باید آزاد شود و به باکو واگذار شود.
اما علیرغم حمایت سیاسی رژیم تهران از تحرکات جنگی باکو، بسرعت مشخص شد که رژیم تهران در مورد بلندپروازی های منطقه ای باکو و ترکیه دچار یک ساده لوحی استراتژیک خسارت باری شده است. نباید از یاد برد که در پیکره بندی جدید منطقه ای که ترکیه و باکو سعی در ایجاد آن دارند کشور ایران هرگزجایگاهی نخواهد داشت. در واقع، بیش از هر زمان دیگری اینک آشکار شده است که ترکیه و باکو قصد دارند به عنوان بخشی از پروژه پان ترکیسم خود، حدود ۲۰ میلیون آذری ساکن ایران را که بیشتر از کل جمعیت باکو است را به عنوان بخشی از پروژه نژادی پان ترکیسم خود تحریک و مسلح کنند.
در ۱۰ دسامبر سال گذشته، رئیس جمهور ترکیه رجب طیب اردوغان، شعری در مراسم جشن رژه پیروزی باکو در قره باغ خواند. او در این شعر که نمادی از پان ترکیسم بود، از نحوه تقسیم شدن مردم آذری در دو طرف رودخانه ارس که دراستان آذربایجان و شمال غربی ایران ساکن هستند ابراز تاسف می کند.
حتی با وجود این تحریک های نژادی، تهران همچنان از پذیرش تغییرات ژئوپلتیک در قفقاز جنوبی خودداری کرد. در ماه آگوست امسال ، سربازان جمهوری باکو با رانندگان کامیون های ایرانی در امتداد بزرگراه گوریس- کاپان که ایران را از طریق منطقه قره باغ به ارمنستان متصل می کند، رفتارهای نامناسبی را آغاز کردند. با این حال، تهران همچنان از پیگیری این موضوع گذشت و توضیحات باکو در مورد آزار رانندگان کامیون های خود را پذیرفت.
هنگامی که در هفته گذشته ترکیه ، باکو و پاکستان تمرینات نظامی مشترکی را در نزدیکی مرزهای ایران انجام دادند، بالاخره تهران پذیرفت که در تعیین سیاست های خود در قبال جنگ قره باغ دچاراشتباه محاسبه خسارت باری شده است. به همین دلیل سعید خطیب زاده ، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران قانونی بودن این رزمایش ها را زیر سوال برد و تاکید کرد که بر اساس کنوانسیون های حقوقی دریای کاسپین (خزر)، حضور نظامی کشورهای غیر ساحلی در این دریا غیرقانونی است.
با این حال، تهران عملا از نقض اعلامیه های گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا (روسیه ، ایالات متحده و فرانسه) و همچنین از نقض قطعنامه های سازمان ملل متحد درباره حل مسالمت آمیز مناقشه قره باغ به توسط باکو حمایت کرده است. بدین ترتیب تهران خود را در موقعیت دشواری قرار داده است که از یک سو نقض قوانین بین المللی توسط باکو را حمایت کرده است، اما اینک شکایت می کند که باکو توافقاتی را که مستقیماً بر امنیت ایران تأثیر می گذارد نقض کرده است. این تنش ها در حال حاضر به صورت بی سابقه ای افزایش یافته و باعث شد که تمرین نظامی بزرگی به توسط ایران در امتداد خطوط وسیعی از مرز ایران و باکو انجام شود.
همکاری نظامی بین باکو و ترکیه به سطح بی سابقه ای رسیده و ترکیه شروع به ایجاد یک سیستم فرماندهی نظامی در باکو کرده است. جدیدا چهار ژنرال ترکیه به گروه فرماندهی ویژه نماینده نیروهای مسلح ترکیه درباکو منصوب شده اند که نیروهای نظامی ترکیه در باکو را فرماندهی خواهند کرد و به صورت منظم تمرینات مشترکی با نیروهای مسلح باکو برگزار خواهند کرد. ترکیه و باکو معتقدند که اتحاد نیروهای نظامی شان در قالب تیپ های یک ارتش برادرانه، هسته های اصلی ارتش توران آینده را تشکیل خواهد داد.
در سال ۲۰۱۶ حسین قلی اف نماینده مجلس جمهوری باکو در مصاحبه با روزنامه پان ترکی ینی شفق ترکیه مدعی شده بود که ایران را از روی نقشه پاک خواهیم کرد. اینک او مدعی شده است که ارتش پاکستان در صورت اقدام خصمانه علیه باکو به تهران حمله خواهد کرد.
همچنین گابیل حسینی، کارشناس سیاسی باکو در مصاحبه اش با شبکه خبری تلگراف مدعی شد که ما برای تمامیت ارضی خود می جنگیم و ارتش برادر ترکیه آماده است تا با تمام وجود در این کار به ما کمک کند. در عین حال، ما هدف خود را نه تنها برای اهداف قفقاز جنوبی، بلکه برای ایده های بزرگتری نیز تعیین کرده ایم.
دلایل متعددی باعث شکل گیری این محور شیطانی در منطقه شده است. پیگیری پروژه نژاد پرستانه پان ترکیسم ترکیه برای تبدیل شدن به قدرت و نفوذ غالب دردو منطقه بسیار مهم قفقاز جنوبی و آسیای میانه، یکی از دلایل اصلی شکل گیری این محور شیطانی است. نکته ای که دراینجا لازم است به آن توجه کنیم این است که، پیگیری سیاست خارجی منطبق بر اهداف نژادپرستانه پان ترکیسم به توسط ترکیه و باکو راه هرگونه آشتی یا مصالحه ای با ایران را بسته و غیرممکن می کند. از سوی دیگر منطقه قفقاز جنوبی و آسیای میانه محل زندگی میلیون ها ترک نژاد است، و ایران همانند یک پل زمینی این دو منطقه را به یکدیگر متصل می کند.
اما دلیل اتحاد برادری پاکستان با ترکیه و باکو کشف شدن حلقه گمشده هویت نژادی پاکستان است. اخیرا تعدادی از روشنفکران پاکستانی برای ایجاد یک هویت ملی جدای از ریشه هندی، دست به یک تجدید نظرطلبی تاریخی زده اند و ادعا می کنند که پاکستانی های امروزی از نوادگان جنگ سالاران ترک و مغول هستند که طی هزارسال گذشته شمال هند را فتح کردند. به همین دلیل است که اخیرا ترکیه اعتماد و همکاری زیادی با پاکستان را آغاز کرده است.
ترکیه ، باکو و پاکستان از طریق پیگیری این سیاست نژادی در حال تحکیم و تقویت روابط خود هستند. سیاست نژادپرستانه پان ترکیسم پس از موفقیت در جنگ قره باغ در سال ۲۰۲۰ و شکل گیری غیرواقعی اعتماد بنفس در جهان ترک ها، جسارت بیشتری پیدا کرده است. این موضوع برای ایران، یک تهدید واقعی برای حاکمیت سرزمینی و ثبات داخلی است، چیزی که مطمئناً توسط ترکیه، باکو و پاکستان تقویت می شود زیرا آنها قصد دارند رقبای منطقه ای خود، از جمله هند و ارمنستان عقب زده و با توجه به تصویر و علایق خودشان برای شکل دادن به منطقه تلاش کنند.
من معتقد هستم که تمامی شواهد نشان از آن دارد که اتحاد بین ترکیه، باکو و پاکستان برعلیه سه تمدن قدرتمند ایران، هند و ارمنستان است.از یکسو ایران و هند از بزرگترین موانع تمدنی در برابر اهداف پاکستان درافغانستان و منطقه آسیای میانه هستند. از سوی دیگر ایران و ارمنستان از بزرگترین تمدنی در برابر اهداف ترکیه و باکو در منطقه قفقاز جنوبی و دریای کاسپین هستند. نمی توانم به این نکته فکر نکنم که اگر تهران در جنگ قره باغ بجای داشتن یک دیدگاه پان اسلامی شیعی از یک دیدگاه واقع گرایانه ایرانی برخوردار بود، وضعیت ژئوپلتیک امروز منطقه چگونه می توانست باشد.
منبع:
روزنامه ینی شفق:
https://www.yenisafak.com/en/world/iran-will-be-wiped-off-the-map-azerbaijan-mp-2589192
شبکه خبری تلگراف:
https://teleqraf.com/news/siyaset/300626.html