بحران گسترده آب در جنوب ایران، بیش از آنکه نتیجه خشکسالی باشد، ناشی از عدم مشروعیت در نظام حکمرانی آب است
داریوش معمار روزنامهنگار-ایندیپندنت فارسی
بهرهبردارانی از درون حکومت جمهوری اسلامی بدون شناخت کافی از نتایج فاجعهبار برهم زدن سیستم آبی، با ایجاد اقتصاد وابسته به منابع آن، بحرانی گسترده در نواحی مرکزی و جنوبی ایران ایجاد کردهاند-عکس تولیدی از منبع خبرگزاریهای داخلی
ابراهیم رئیسی در سفر به استان کهگیلویه و بویراحمد، از روند ساخت سد فاقد مجوز محیط زیستی «تنگه سرخ» بر روی یکی دیگر از سرشاخههای کارون، جهت انتقال آب به فارس، حمایت جدی کرد.
ابتدای شهریورماه نیز خبر صدور مجوز احداث بخش پایانی «تونل انتقال آب بهشتآباد» پس از آغاز به کار مهرابیان در وزارت نیرو و لابی سنگین او با نمایندگان خوزستان و زاگرس منتشر شد.
ابراهیم رئیسی پیشتر در سفر خود به استان ایلام از اجرای سد فاقد مجوز زیستمحیطی «کنجان چم» بازدید و با تاکید بر تسریع در اتمام آن از انجام این طرح حمایت کرده بود.
مشکل مشروعیت نظام حکمرانی آب، بهرهبرداران و ذینفعان آن، امروز مسئله امنیت ملی در ایران است و عامل مهمترین اعتراضها، شورش و کوچ اجباری مردم در مناطق جنوبی این کشور به حساب میآید. در این میان دولت سیزدهم از همان ابتدای کار به صورت مشخص نشان داده، حامی جدی، پیگیر و عجول جریانی در دل حکومت جمهوری اسلامی است که پیمانکاران پروژههای انتقال آب و بهرهبرداران آن هستند.
طرحهای در حال انجام انتقال آب از سرشاخههای کارون
تنها طرح مناقشهبرانگیز انتقال آب از سرشاخههای کارون و آبراههای جنوبی «تونل بهشتآباد» نیست. طرح احداث «سد بختیاری» بهعنوان بزرگترین سد بتنی جهان، توسط قرارگاه خاتم و با مشارکت کارشناسی شرکت مهاب قدس از زیر مجموعههای آستان قدس رضوی، برای انتقال آب از سرشاخههای کارون به قم در بالادست سد دز، پروژه بزرگ دیگری است که این روزها انجام آن سرعت گرفته است.
طرح سمیرم باهدف انتقال ۲۴۰ میلیون مترمکعب آب از سرشاخه کارون به استانهای یزد، کرمان و اصفهان نیز دیگر طرح انتقال آب به مناطق مرکزی است که بهسرعت در حال اجرا شدن است.
اجرای سد «خرسان ۳» بر روی «خرسان رود» در چهارمحالوبختیاری برای انتقال آب به کرمان و یزد، همچنین احداث سد «تنگه سرخ» که با وجود نداشتن مجوزهای زیستمحیطی بر روی «رودخانه بشار» توسط ابراهیم رئیسی پیگیری شده و پیمانکار آن قرارگاه سازندگی خاتم سپاه پاسداران است، از دیگر طرحهای انتقال آب کارون هستند.
طرح ساخت «سد لیروک» در الیگودرز استان لرستان بر روی دیگر سرشاخه کارون نیز پروژهای است که بدون داشتن مجوزهای زیستمحیطی در حال انجام است. محیطزیست خوزستان در حالی توسط مافیای آب محاصره شده که نفسهای آخر خود را میکشد.
نتایج اجرای طرحهای انتقال آب
طرحهای انتقال آب، نهتنها خوزستان که محیطزیست استانهای همجوار مانند کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحالوبختیاری را نیز با مخاطره جدی مواجه کرده است. این طرحها در حالی طی چند ماه گذشته بهسرعت در حال انجاماند که کارشناسان محیطزیست در ایران بارها بر اثرات مخرب این طرحها بر اقلیم استانهای جنوبی و ازبینرفتن محیطزیست این مناطق تاکید کردهاند.
خشکشدن چشمههای آب، ازبینرفتن سفرههای آب زیرزمینی، خشکشدن تالابها و تبدیل زمینهای کشاورزی به شورهزار، ازبینرفتن پوشش طبیعی گیاهی، فرونشست زمین، کوچ اجباری ساکنان مناطق روستایی، ازبینرفتن زیستگاه گونههای مختلف جانوری، افزایش و گسترش آتش سوزیها در طبیعت، افزایش سطح گرمای هوا در مناطق خشک شده و در نهایت تبدیل جنوب ایران به بیابانی بزرگ و بیآبوعلف بخشی از تبعات گسترده طرحهای انتقال آب هستند.
اعتراض فعالان محیطزیست به سفرهای استانی ابراهیم رئیسی
با سرعت گرفتن سفرهای استانی ابراهیم رئیسی، تشکلهای محیط زیستی و مدنی در جنوب ایران با انتشار نامهای سرگشاده تاکید کردند؛ در شرایطی که هنوز ریاست سازمان محیطزیست کشور مشخص نشده، سفرهای استانی که منجر به تأیید پروژههای انتقال آب شوند، ضمن ایجاد میلیاردها تومان خسارت مالی برای کشور، فرصت اصلاح حکمرانی آب را نیز بهعنوان تنها راهحل مشکلات فعلی از بین میبرد.
صدها نامه انتشاریافته طی روزهای گذشته در خصوص طرح انتقال آب بهشتآباد نشان میدهند، با وجود مخالفت بدنه کارشناسی وزارت نیرو، مرکز تحقیقات و پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سازمان محیطزیست، سازمان بازرسی کل کشور و کارشناسان این حوزه در ایران، احداث تونل بهشتآباد با حمایت وزیر نیرو بهسرعت در حال نهایی شدن است. تونلی که طبق همین اسناد انتقال آب توسط آن نه برای مصارف آشامیدنی و حتی کشاورزی که برای مصارف صنعتی در استان اصفهان است و پس از نهایی شدن این طرح عملا حقابه کارون از سرشاخه کوهرنگ به صفر خواهد رسید.
سهم آستان قدس رضوی، آستان معصومه قم و قرارگاه خاتم در طرحهای انتقال آب
نکته مهم دراینخصوص که با بررسی اسناد انتشاریافته مشخص میشود این است که قرارگاه خاتم بهعنوان پیمانکار پروژههای سدسازی و انتقال آب و شرکت مهاب قدس و شرکتهای بزرگ زیرمجموعه که سهامدار عمده آنها آستان قدس رضوی و آستان معصومه قم هستند، بیشترین نقش را در انجام همین پروژهها بر عهده دارند.
همچنین سهامدار عمده دهها شرکت صنعتی بهرهبردار از منابع آبی و آلاینده در جنوب و مرکز ایران نهادهای حکومتی مانند ستاد اجرایی فرماند امام، بنیاد مستضعفان، آستان قدس رضوی، آستان معصومه قم، در کنار بانکهای دولتی مانند: ملی و صادرات و بعضی وزارتخانههال مانند: جهاد کشاورزی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هستند.
در حال حاضر نقطه اشتراک مافیای آب در نقاط مرکزی ایران، گرهخوردن منافع مافیای سدسازی و پروژهها با مافیای بهرهبردار از آب و مراجع دولتی است که قصد دارند، یکبار برای همیشه همه پروژههای خود را نهایی کنند.
شاید به همین دلیل بوده که شکایت گروه زیادی از فعالان محیطزیست در خوزستان و چهارمحالوبختیاری و کهگیلویه و بویراحمد به قوه قضائیه در خصوص اجرای غیرقانونی طرحهای انتقال آب طی ماههای گذشته با دستور مستقیم غلامحسین محسنی اژهای رئیس قوه قضائیه از گردونه رسیدگی خارج و بایگانی شده است. شکایتی که تهیهکنندگان آن تاکید دارند «تشکیل دادگاه قانون اساسی» به دلیل اجرای طرحهای بدون مجوز زیستمحیطی و تخلفهای کلان حکومتی دراینخصوص، هدف نهایی آن است.
وضعیت نگرانکننده بهرهبرداری صنعتی از منابع آبی در مناطق مرکزی ایران
اما نکته دیگر در موضوع وضعیت بهرهبرداری از منابع آبی ایران اشاره به فیلمهای منتشر شده در مورد فرونشست گسترده زمین در دشتهای مختلف و حتی مناطق مسکونی استان اصفهان است که در کنار خشکشدن قناتهای هزارساله کرمان و فرونشست زمین و قشک شدن چشمهها و قناتها در استان یزد نشان میدهند، برداشت بیرویه آب از منابع و سفرههای زیرزمینی در این استانها برای توسعه صنعت فولاد، مس و صنایع وابسته باعث چه فاجعهای شده و برای جبران آن همچنین افزایش سطح بهرهمندی از منابع آبی حالا بهسرعت نگاه «سلاطین آب» به حقابه مناطق مرکزی است.
بهاینترتیب میتوان تاکید کرد بحران گسترده آب در جنوب ایران، بیش از آنکه نتیجه خشکسالی باشد، ناشی از عدم مشروعیت در نظام حکمرانی آب است.
در جمعبندی بهصورت خلاصه باید گفت بهرهبردارانی از درون حکومت جمهوری اسلامی و یا وابسته به نهادهای قدرت، بدون شناخت کافی از نتایج فاجعهبار برهم زدن سیستم آبی، با ایجاد اقتصاد وابسته به منابع آن، بحرانی گسترده در نواحی مرکزی و جنوبی ایران ایجاد کردهاند و فجایع زیستمحیطی را در کنار حوادث اجتماعی مانند: اعتراض مردم بیرگان، بلداجی و سرکوب ایشان، همینطور سرکوب گسترده مردم معترض به بیآبی در خوزستان، رقم زدهاند.
از: ایندیپندنت