دکتر بهمن جلدی
۲۲ نوامبر ۲۰۲۱
آغازجنگ چهل و چهار روزه جمهوری باکو بر علیه ارمنستان در نوامبر سال ۲۰۲۰، هزینه انسانی سنگینی در بر داشت اما اختلافات عمده تاریخی و سرزمینی بین دو کشور را حل نکرد. با این حال، جنگجویان باکو با انجام یک شبیخون دیگر به مرزهای قانونی ارمنستان در ۱۲ نوامبر ۲۰۲۱ مجددا ثابت کرد که پایبند به معاهدات بین المللی نبوده و به تصور داشتن دست بالای نظامی بدنبال تحمیل آرزوهای نژادپرستانه پان ترکی خود و پیوستن به گرگ عثمانی اعظم اردوغان میباشند. این درگیری همچنین چشم انداز پیوندهای تجاری جدید و همکاری اقتصادی را در سراسر منطقه در معرض یک خطر جدی قرار داد.
جمهوری باکو کشوری شامل دو بخش سرزمینی شامل منطقه آران در شرق و منطقه جمهوری خودمختار نخجوان در غرب مرزهای کشور تاریخی ارمنستان است. جمعیت اندک نخجوان که حدود ۵۰۰ هزار نفر اعلام شده است تنها بدلیل نقشه های امنیتی و از پیش برنامه ریزی شده جمهوری باکو برای وابسته نگهداشتن این جمهوری به خود همواره تحت رنج و تبعیض بوده است و در نتیجه شاهد مهاجرت کاری بالای شهروندانش به ایران و ترکیه بوده است. در زمان اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری خودمختار نخجوان به لحاظ اقتصادی و تامین گاز مصرفی و راههای جادهای و ریلی به شمال و شرق قفقاز کاملا وابسته به کشورارمنستان بود. از زمان شروع درگیری ارمنستان و باکو در سال های ۱۹۸۹-۱۹۹۰، مرز با ارمنستان بسته شده است و تنها ارتباط مستقیم بین جمهوری خودمختار نخجوان و جمهوری باکو از طریق خطوط هوایی بوده است، و ارتباط زمینی از طریق ایران یا از طریق گرجستان و ترکیه انجام می شود.
از ابتدای ماه نوامبر امسال تنش ها بین جمهوری باکو و ارمنستان، با آغاز شبیخون های متعدد از سوی باکو در روزهای اخیر و اعمال غیرقانونی محدودیت تردد روستاییان ارمنی به توسط نیروهای باکو در دو جاده درداخل مرزهای قانونی ارمنستان بار دیگر بالا گرفته است. باکو پست های بازرسی مرزی را در جاده ای که شهرهای گوریس و کاپان در جنوب ارمنستان را به هم متصل می کند، بصورت غیرقانونی ایجاد کرده است.
آرمان تاتویان، بازرس حقوق بشر ارمنستان، گزارش میدهد که بسیاری از معلمان و دانشآموزانی ارمنی که بین شهرهای گوریس و کاپان زندگی میکنند و در مدارس آن شهرها تحصیل میکنند، در نتیجه این ایستهای بازرسی باکو نتوانستهاند به مدرسه بروند و مجبور شده اند برای حفظ امنیت جانی خود به صورت آنلاین با معلمین خود در تماس باشند.
در ۱۴ نوامبر، شورای امنیت ملی ارمنستان گزارش داد که سربازان باکو تا قسمتی نامشخص از خاک ارمنستان پیشروی کرده و چهار پایگاه نظامی ارمنستان را محاصره کرده اند، اما در نهایت مجبور به عقب نشینی شدند. از سوی دیگر رسانههای باکو ویدئویی را در روز ۱۴ نوامبر منتشر کردند که نشان میدهد گروهی از سربازانش یک پاسگاه نظامی ارمنستان را محاصره کرده و آن را تصرف میکنند. همچنین در نیمه شب ۱۵ نوامبر، نیروهای متجاوز باکو یک ایست بازرسی جدید را در بخش دیگری از جاده مرزی که از نزدیکی خاک باکو می گذرد، ایجاد کرده اند.
این تجاوزات نظامی باکو در زمانی اتفاق افتاد که طبق گزارش ها، دو طرف در حال مذاکره بر سر دو توافقنامه جدید در مورد تعیین رسمی مرزهایشان و همچنین در مورد فراهم کردن یک مسیر جدید حمل و نقل بین دو کشور، که کامیونهای باری باکو بتواند از طریق ارمنستان جنوبی به جمهوری خودمختار نخجوان برسد، بوده اند.
وزرای امور خارجه ارمنستان و باکو به همراه نمایندگان آمریکا، فرانسه و روسیه گروه مینسک سازمان امنیت و همکاری اروپا، نهادی که از دهه ۱۹۹۰ مذاکرات در مورد این مناقشه را میانجیگری کرده است، در۱۱ نوامبر در پاریس ملاقات کردند اما مشخص نیست که در چه زمانی مقامات بلند رتبه دوطرف مجددا ملاقات مشترکی داشته باشند.
نخست وزیر ارمنستان، نیکول پاشینیان پیش از مسدود شدن جاده گوریس- کاپان، در جلسه کابینه دولت در۱۱ نوامبر هشدار داده بود که ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد. او گفت که باکو میخواهد از کنترل موثر خود بر جاده مرزی به عنوان ابزاری برای چانه زنی استفاده کند تا بتواند ارمنستان را مجبور کند که از طریق ارمنستان جنوبی به آن (کریدور) برسد، یعنی جاده یا راه آهنی که باکو حاکمیت کامل آن را دراختیارخودش داشته باشد. پاشینیان از باکو به دلیل تلاشش برای تحمیل آنچه او منطق کریدور به ایروان می خواند انتقاد کرد.
پاشینیان همچنین اضافه میکند که دیروز اخطار غیررسمی دریافت کردیم مبنی بر اینکه از ۱۱ نوامبر، گمرک و کنترل گذرنامه شهروندان ارمنی را در قسمت جاده ایوازلی آغاز خواهند کرد. وی با اشاره به جاده جایگزینی که ارمنستان در حال ساخت هستند و از داخل خاک باکو نمی گذرد، گفت: پس از دریافت اخطار، شهروندان خود را راهنمایی می کنیم که از جاده کاپان – آوگانی – تاتف استفاده کنند اما آن منطق کریدور برای ما غیرقابل قبول است. ارمنستان آماده است تا ارتباطات حمل و نقل منطقه ای را خارج از چارچوب فراسرزمینی باز کند، یعنی ما هرگز درباره منطق کریدور بحث نکرده و نخواهیم کرد.
از سوی دیگرالهام علی اف، رئیس جمهور باکو و سایر مقامات دولتی با یک هدف تاکتیکی ازنام کریدور زنگزور برای توصیف مسیر حمل و نقل جدید استفاده می کنند که بدین ترتیب اینگونه جا بیاندازند که از یک حاکمیت سیاسی براین سرزمین برخوردار خواهد بود. اما تحلیلگران وابسته به حکومت باکو توجیح می کنند که باکو به دنبال اهداف کمتری است، همانند جاده ویا خط راه آهنی که باکو بتواند بدون کنترل گمرکی ارمنستان از آن استفاده کنند.
بعنوان مثال آقای انار ولی اف، تحلیلگر آذربایجانی و رئیس آکادمی دیپلماتیک آذربایجان، در یک مصاحبه با توماس دووال، تحلیلگر منطقه ای در اکتبر سال ۲۰۲۱ میگوید: آنچه آذربایجان می خواهد این است که هیچ پست ایست بازرسی وجود نداشته باشد و باکو مجبور نباشد در مرز متوقف شود. او اضافه میکند که ما در شرایطی هستیم که اهرم فشار داریم، زمان داریم و میتوانیم شرایط خودمان را (به ارمنستان) دیکته کنیم. (۱)
بنابراین با استناد به سخنان نخست وزیر ارمنستان میتوان به این تنیجه گیری منطقی رسید که نقطه اصلی اختلاف بین ارمنستان و باکو همان ادعای سرزمینی و میزان و نوع کنترلی است که طرف های مختلف بر جاده خواهند داشت.
جمهوری خودمختارنخجوان که اصولا خواهان حفظ استقلال و وضعیت سیاسی خوش میباشد در بین دو کشور ایران و ارمنستان قرار گرفته و یک مرز بسیار کوچک ۸ کیلومتری با ترکیه دارد، شانزده سال است که برای گرمایش خانگی و تولید برق به گاز ایران متکی بوده است. نخجوان بر اساس قرارداد سوآپ بین باکو و تهران که در سال ۲۰۰۴ امضا شد، گاز مصرفی خود را از ایران وارد میکند، که بر اساس آن باکو در نقطه مرزی آستارا در شمال غربی ایران، گاز تحویل میدهد و ایران پس از کسر ۱۵ درصد حق کارمزد مابقی را از طریق شبکه سراسری گاز به جمهوری خودمختار نخجوان تحویل میدهد.
از ژانویه ۲۰۲۱ اپراتور دولتی شبکه گاز ترکیه معروف به بوتاش اعلام کرد که مناقصه ای را برای ساختن یک خط لوله گاز برای تامین گاز مورد نیازجمهوری نخجوان آغاز کرده است. رؤسای جمهور ترکیه و باکو نیز در ماه فوریه اعلام کردند که قصد دارند روند ساخت این خط لوله را که برای اولین بار در سال ۲۰۱۰ امضا شده بود ولی بدلیل مخالفت روسیه متوقف شده بود را مجددا پیگیری کنند. اپراتور دولتی شبکه گاز ترکیه بوتاش بدنبال طراحی خط لوله ای در حدود ۸۰ کیلومتر از شهر ایغدیر در شرق ترکیه تا مرز نخجوان است که می تواند حدود ۲ میلیارد متر مکعب گاز را انتقال دهد که بصورت تعجب آوری بیش از چهار برابر مصرف جمهوری خودمختار نخجوان است.
همزمان ترکیه که برای تامین مصرف داخلی خود ازایران گاز وارد می کرد، این واردات را از ۳۱ مارس ۲۰۲۰ و پس از یک حمله خرابکارانه و تخریب لوله انتقال گاز در داخل خاکش متوقف نمود. مقامات ترکیه این خرابکاری را منتصب به حزب کارگران کردستان یا پ.ک.ک میکند و آنان را مقصر میدانند. اما نکته مهم این است که آنکارا هیچ تمایلی برای تعمیر این خط لوله گازنداشته است و در کمال تعجب حتی پیشنهاد ایران برای تقبل هزینه و تعمیر آن را رد میکند. همزمان ترکیه مدعی می شود که این حمله و تخریب لوله گاز یک مسئله “فورس ماژور” بوده است، و بنابر این دولت ترکیه هیچگونه مسئولیتی برای جبران خسارت تهران بر اساس قراردادگازی فیمابین ندارد. (۲)
یکی دیگر از عوامل موثردروقوع این تهاجم نظامی بدون شک سیاستهای روسیه در منطقه قفقاز جنوبی است. درهمین ارتباط آقای سرگیس شاهینیان، دبیرکل گروه پارلمانی سوئیس- ارمنستان در مصاحبه اخیرش با آرمن پست در قبال این سوال که آیا فکر می کنید اگر روسیه موافقت نمی کرد حمله ۱۶ نوامبر می توانست رخ دهد، پاسخ میدهد که قطعا دیدگاه کشورهای دیگر تا حدودی به نحوه رفتار روسیه با ارمنستان برمی گردد. به عنوان مثال بیانیه سه جانبه ۹ نوامبر ۲۰۲۱ به صراحت نشان داد که طرفین باید در جایی که مستقرهستند بایستند و آنچه از ۱۲ می تا کنون رخ داده ثابت می کند که این تفاهم نامه نقض شده است. جمهوری باکو با یک شبیخون نظامی مسیرهای قطعه سوتک، ایشخانسر – شورنوخ، جاده گوریس – کاپان را به اشغال خود درآورده است. این در شرایطی است که روسیه با ارمنستان قرارداد راهبردی دارد اما با آذربایجان چنین قراردادی ندارد. روسیه موظف است از چنین حمله ای به ارمنستان جلوگیری کند. وقتی سوئیس، ایتالیا، آمریکا همه این وقایع را می بینند، از خود می پرسند در این مورد چه باید بکنیم؟ آیا فقط بگوییم آذربایجان مقصر است؟ (۳)
همچنین لازم است یاد آوری کنیم که جمهوری باکو بدلیل داشتن درآمدهای نفتی فراوان و داشتن جمعیتی کمتراز ده میلیون نفر، بصورتی سیستماتیک امتیازات و هدیه های مالی کلانی را به کشورها و سیاستمداران اروپایی بصورت آشکار و پنهان انجام میدهد. حکومت باکو با تاسیس شرکت دولتی نفت جمهوری باکو نوعی لابی اقتصادی به نام شرکت سرمایه گذاری سوکار را بوجود آورده که سرمایه گذاریهای کلانی را در اروپا و آمریکا انجام میدهد که باعث ایجاد شغل و درآمدزایی فراوانی در این کشورها شده است. (۴)
با توجه به تمامی نکاتی که ذکر شد میتوان بروشنی بدین نتیجه گیری رسید که، هرچند ترکیه با تهدید کاهش واردات گاز از ایران میتواند ( به ادعای برخی از کارشناسان جمهوری اسلامی که به کوته بینی مضمن دچار شده اند) موضع آنکارا را درمذاکرات تمدید قرارداد گاز و قیمت آن با تهران بهبود بخشد، اما این پتانسیل تنها به همین مقدار ختم نخواهد شد. چرا که این خط لوله گازی نویدی برای جهش برنامه ریزی شده هژمونی پان ترکیسم ترکیه می باشد. از سوی دیگر، چشم اندازساختن خط انتقال گاز ازترکیه به جمهوری خودمختار نخجوان نیز بدون شک موقعیت کشورایران در منطقه قفقاز جنوبی را بشدت تضعیف کرده و جمهوری اسلامی را متقاعد خواهد کرد که در تقابلش با اوهام هژمونی پان ترکیسم عثمانی سازگارتر باشد.
از سوی دیگر نقش موثر ایالات متحده در وقوع حوادث اخیر در منطقه قفقاز را نمیتوان نادیده گرفت. ترکیه در چند ماه گذشته تلاش کرده است تا روابط پرخاشگرانه خود با واشنگتن را بهبود بخشد، که به نوبه خود مدتهاست که ترکیه و جمهوری باکو را برای محدود کردن روابط اقتصادیشان با ایران تحت فشار قرار داده است. چشم انداز پایان یافتن یا محدود کردن واردات گاز ترکیه و باکو از کشور ایران مطمئناً برای عقاب های دولت آمریکا جذاب خواهد بود، به ویژه آنکه در سال گذشته ایالات متحده به یکی از تامین کنندگان اصلی گاز ترکیه تبدیل شده است. در ماه فوریه، ایالات متحده ۱۸ درصد از واردات گاز ترکیه را به خود اختصاص داده است، در حالی که تنها ۱۵ درصد از واردات گاز ترکیه از ایران بوده است.
سواحل ایران در کنار دریای کاسپین همواره سرمنشا حیات و منبع ثروتهای بیکرانی برای کشور و ملت ایران بوده است و به لحاظ شکلی نیز همانند یک کمانی است که به سمت ایران گرفته شده است. این ساحل کمانی شکل در گستره تاریخی خود همواره همانند یک پل ارتباطی زمینی، دومنطقه بسیار ثروتمند و استراتژیک آسیای میانه و قفقار را به یکدیگر متصل نموده است. تضعیف شدن نقش کشورایران درمنطقه قفقاز جنوبی تأثیر فرامنطقه ای گسترده ای را بر روی این کمان دفاعی – امنیتی ایران خواهد گذاشت. این کمان دفاعی – امنیتی به لحاظ استراتژیک همچون کمان مسلحی است که اگر به دلیل تضعیف شدن ایران در قفقاز جنوبی، حاکمیت سرزمینی اش بر روی آن کاهش یافته و یا کنترل این کمان به دست دشمنان تمدنی اش بیافتد، یک فرصت برتر و دست بالایی برای دشمنان و شرایط امکان پرتاب پیکانهای زهرآلود بر پیکره باستانی ایران را مهیا کرده و تبدیل به تهدیدی جدی برای ادامه حیات کشور تاریخی ایران خواهد شد.
منابع:
۱- موسسه کارنگی در اروپا: آیا مسیرهای تجاری جدید در قفقاز جنوبی می تواند به ختم این درگیری تاریخی کمک کند؟
۲- اوراسیا نت: ترکیه خط لوله گاز برای تامین گاز نخجوان می سازد.
https://eurasianet.org/turkey-to-build-gas-pipeline-to-supply-nakhchivan
۳- آرمن پست: آیا فکر می کنید اگر روسیه موافقت نمی کرد حمله ۱۶ نوامبر می توانست رخ دهد؟
https://armenpost.com/2021/11/22
۴- آژانس خبری آناتولی: سوکارمیگوید میلیونها دلار در ترکیه سرمایه گذاری خواهیم کرد.
https://www.aa.com.tr/fa/1622545